احساس نا امیدی در روابط عاشقانه یکی از مواردی که می تواند به سادگی می تواند رابطه را به انتهای خود ببرید. شما همه عشق و انرژیتان را برای فردی که عاشقش هستید گذاشته ولی بازخوردی از او دریافت نمی کنید. این مورد ممکن ناشی از عوامل بسیاری باشد اما از رایج ترین دلایل این است که عضی افراد به طور واقعی نمیدانند چگونه باید عشق بورزند یا ابراز علاقه کنند.
نشانه های رابطه یک طرفه چیست؟
این مقاله از مجموعه مقالههای روانشناسی شخصیت دیبامگ به شما کمک میکند تا بفهمید چه وقت در یک رابطه یک طرفه قرار دارید.
۱. مجبورید فقط به نیازهای او توجه کنید.
اگر خوب دقت کنید متوجه می شوید که کارهایی را برای عشقتان انجام می دهید، اما آنها چنین کارهایی را برای شما انجام نمی دهند. اگر متوجه شدید که به جای یک رابطه متعادل مجبور هستید فقط به نیازهای آنها توجه کنید، این نشانهای از یک رابطه یک طرفه است. توجه داشته باشید که آنها فقط زمانی با شما تماس می گیرند که چیزی را می خواهند، اما در مواقعی که شما به آنها نیاز دارید در دسترس نیستند.
۲. بیشتر رابطه به دوش شماست.
شما تنها کسی هستید که برای رابطه انرژی می گذارید. در یک عشق واقعی مسئولیت ها مشترک است. اگر سعی کنید تلاش های های خود را در رابطه با او مقایسه کنید، او تمام زحمات شما را کم اهمیت جلوه می دهد. گویی که قضاوت شما اغراق آمیز یا نادرست است.
۳. احساس می کنید برای او کافی نیستید.
شما برای این رابطه تلاش می کنید، اما به جایی نمی رسد. با گذشت زمان، شما شروع به زیر سوال بردن ارزش های خود می کنید و معتقدید که به نیازهای شما اهمیت داده نمی شود. در اینجا ذهن شما درگیر می شود و از خود می پرسد که چرا به همان اندازه ای که من تلاش می کنم او تلاش نمی کند.
۴. برای بی توجهی آنها بهانه می آورید.
شما رفتار فردی که به شما توجه نمی کند را توجیه می کنید. عشق تان همیشه روز بدی را سپری می کند یا مشکلات سختی را پشت سر می گذراند. این رفتار شما به این معنی است که شما از حقیقت دوری می کنید. شما به جای اینکه او را آنطور که هستند ببینید، به خاطر ترس از دست دادن عشقتان فقط پتانسیل عشق او را می بینید.
۵. احساسات منفی شما بیشتر هستند.
وقتی به آنها فکر می کنید احساسات منفی بیشتر از احساسات مثبت شما هستند. در یک رابطه یک طرفه شما خود را سرزنش می کنید و به خاطر کارهای او احساس گناه دارید. در یک عشق یک طرفه تجربه مداومی از اضطراب، احساس گناه، شرم و رنجش وجود دارد.
۶. شما همیشه عذرخواهی میکنید.
در یک عشق یک طرفه یک نفر به احساسات و نیازهای طرف مقابل بیش از حد توجه می کند، در حالی که فرد دیگر نسبت به نیاز ها و احساسات دیگران بیش از حد بیتفاوت است. در نتیجه شما برای کاهش استرس در این رابطه، ممکن است برای پایان دادن به مشاجرات بیشتر عذرخواهی کنید، حتی اگر کار اشتباهی انجام نداده باشید!
۷. قدرت تصمیم گیری ندارید.
احساس می کنید که در کنترل آنها هستید. زیرا نمی خواهید آنها را ناراحت کنید. در یک رابطه یک طرفه هر چیزی ممکن است باعث درگیری شود. مسائل و ناراحتی ها حل نمی شود و فقط زیر فرش جارو می شوند.
۸. شما در مورد عشق آنها مطمئن نیستید.
از آنجایی که در یک عشق یک طرفه ارتباطات شفاف نیستند، ممکن است به رفتارهای آنها نسبت به شما و احساس واقعی آنها شک کنید. این ارتباط پر از حدس و گمان است تا حقایق مبتنی بر واقعیت. شما به درستی نمی دانیدکه آنها واقعاً چه هدفی دارند!
۹. تنها شما در مورد آینده رابطه صحبت می کنید.
در یک عشق یک طرفه یک نفر در رابطه (به نام تعقیب کننده) وجود دارد که موضوعات یا مسائل را مطرح می کند، و طرف دیگر (به نام عقب نشینی کننده) از پرداختن به مسائل رابطه اجتناب می کند. از طرفی اگر مشکلی پیش بیاید، عقب نشینی کننده منفعلانه منتظر تعقیب کننده است تا مشکلات را برطرف کند.
۱۰. برای حل مشکلات رابطه کمکی نمی کند.
بیشتر با دوستانتان در مورد مشکلات صحبت می کنید تا با شریک زندگی خود. در حالی که مشورت کردن در مورد مشکلات می تواند مفید است، اما شما همیشه در مورد مسائل مربوط به رابطه خود به سراغ دوستان می روید. اگر رابطه شما این چنین است، نشانه خوبی نیست. بهتر است به دنبال شریک زندگی باشید که واقعاً می تواند مشکلات رابطه شما را حل کند و توجهی را که به شدت به دنبال آن هستید به شما بدهد.
۱۱. اگر شما حد و مرزی تعیین کنید، عصبانی می شوند.
مرزها برای یک رابطه سالم، ضروری و بسیار مهم هستند، زیرا به کاهش تعارض، اضطراب و سوء تفاهم کمک می کند. “اگر شما در یک رابطه یک طرف باشید وقتی مرزها را تعیین می کنید، شریک زندگی شما عصبانی می شود، این نشانه آن نیست که شما کار بدی انجام داده اید، بلکه تاییدی است که مرزها ضروری هستند.”
۱۲. اولویت های شما در رابطه یکسان نیستند.
در عشق یک طرفه اولویت های درجه اول رابطه برای هر یک از طرفین متفاوت است. مثلا شاید بخواهید رابطه را رسمی کنید، اما او بیشتر به بیرون رفتن از رابطه علاقه دارد. او برای شنیدن چیزهایی که برای شما مهم هستند هیجان زده یا علاقمند نیست. هنگامی که شما در یک عشق یک طرفه هستید، انگار هر دوی شما کارها را به روش خودتان انجام می دهید. در یک رابطه یک طرفه هیچ آشتی بین دو دیدگاه وجود ندارد، و حفظ رابطه به اندازه نیازهای فردی در اولویت نیست.
۱۳. فکر می کنید می توانید او را تغییر دهید.
شما اغلب می خواهید نحوه تعامل او با شما تغییر کند. اما باید توجه کنید که رفتار او به شما بستگی ندارد، به خودش بستگی دارد. مردم تغییر نمی کنند مگر اینکه آنها خودشان بخواهند. مجبور کردن کسی به تغییر شخصیت خود، بیشتر از اینکه فایده داشته باشد، ضرر خواهد داشت.
۱۴. رابطه را از نزدیکان خود پنهان میکنید.
شما احساس خوبی ندارید که اتفاقاتی که در رابطه روی می دهند را با دوستان و خانواده خود به اشتراک بگذارید. آنها ممکن است سؤالاتی را در مورد شریک زندگی تان و نحوه رفتار او با شما مطرح کنند که هرگز نمی خواهید آنها را بشنوید.
۱۵. رابطه در بن بست کامل است.
روابط یک طرفه معمولاً برای هر دو طرف عذاب آور است زیرا اهدافی برای رشد و بهتر شدن وجود ندارد. مشخصه این رابطه ها دوری از تنش و حفظ صلح است تا گفتگوهای چالش برانگیزی که منجر به تغییرات مثبت شود. از آنجایی که رابطه در حال پیشرفت نیست، تأثیری بر نحوه نگاه شما به خود و سایر زمینه های زندگی ندارد. در یک عشق یک طرفه شما احساس میکنید گیر افتادهاید یا در بلاتکلیفی هستید.
آیا تابحال وارد رابطهای یک طرفه شده اید؟ چقدر از این موارد در رابطهها و عشقهای یک طرفه ممکن است پدیدار شوند؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما به اشتراک گذارید.