این روزها، وسایل ارتباط جمعی، بازی های رایانه ای و ورزش های جدید خود را در دل مردم جای کرده اند و بازی ها و تفریحات قدیمی به دست فراموشی سپرده شده اند. اما یک حقیقت انکار نشدنی وجود دارد و آن هم این است، لذتی که در بازی های قدیمی هست را هیچ بازی کامپیوتری یا معاشرت مجازی نمی تواند به انسان بدهد و این را تنها کسانی که این لذت را تجربه کرده اند، میفهمند.
دوران تکرار نشدنی بود….
با صدای گنجشک ها از بالکن توی حیاط بیدار میشدیم. دونه دونه تشک های خواب و جمع میکردیم با همون تشک ها هم کلی بازی میکردیم یادتونه؟؟ همه رو روی هم میچیدیم و میپریدیم روشون ی دفه مثه سرسره سر میخوردیم پایین ی دفه با صدای مامان به خودمون میومدیم و تند تند کل اتاق و تمیز میکردیم.
بعد از خوردن صبحونه به بازی توی حیاط و با خواهر برادرامون سرگرم میشدیم
شاید یادتون نباشه اما اون موقه ها هر خانواده ۳ تا ۴ تا بچه بودیم و سرگرم همدیگه …
چه بازیایی داشتیم . چقدر سرگرم بودیم.
عصرهای تابستون بعد آب و جارو شدن حیاط، لی لی بازی میکردیم و یه قل دو قل. پسرا بیشتر مشغول دنبال بازی و فوتبال و دردسر بودن. وقتایی که گروه دختر و پسرا باهم جمع میشدن و تعداد زیاد میشد، مشغول هفت سنگ و قایم موشک میشدیم.تا پایان دهه ۷۰ هنوز بچهها جنب و جوش داشتند و مشغول بازیهای کوچه و خیابان مانند وسطی و دست رشته و گل کوچیک بودند اما با آغاز دهه ۸۰ کم کم توپهای پلاستیکی راه راه و لیگهای فوتبال بین محله ای و گرگم به هوا جای خود را به آتاری و بازیهای رایانه ای داد، به طوری که در این سالها کمتر بچهها را مشغول بازیهای گروهی میبینیم.
چرا و چه شد که این بازی و تفریحات فراموش شدند؟
در پاسخ میتوان گفت؛ تفاوتهای تفریحات قدیمی و جدید به دلیل تغییرات اجتماعی، فرهنگی و فناورانه که در طول زمان رخ دادهاند، به وجود آمده است. درواقع در گذشته، بسیاری از تفریحات بر پایه فرهنگ و سنتهای محلی بودند. مردم از تفریحاتی مانند بازیهای محلی، جشنها و عموما دورهمی ها و بازی های گروهی برای تفریح و سرگرمی خود استفاده میکردند. به مرور زمان تفریحات جدیدتری مثل سینما، تئاتر، کنسرتها، پارکهای تفریحی و سفرهای گردشگری و تا به امروز که پای فناوری و بازی های کامپیوتری و دنیای مجازی جایگاه و جذابیت بیشتری در بین مردم و نسل جدید پیدا کردند.
بازیهای سنتی قدیمی از قبیل: هفت سنگ، عمو زنجیرباف، قایم موشک، بپا فراموش نکنی، گرگم به هوا، کی بود کی بود، لی لی، شیر و آهوها، وسطی و … ریشه در سنت های دیرینه ی مردم ایران دارد و هنوز نسلی از آن افرادی که با این بازی ها اوقات فراغت خود را سپری می کردند نگذشته که امروزه دلایلی چون استفاده از وسایل ارتباط جمعی، بازی های رایانه ای و ورزش های جدید امکان پرداختن به بازیهای محلی را به حداقل ممکن کاهش داده و میتوان گفت به دست فراموشی سپرده شده است. اما مساله فقط فراموش شدن این بازی ها نیست.
دیگر قوانین خانهها و مجتمعها به کودکان این اجازه را نمیدهد که بتوانند بازیها و سرگرمیهای پرجنب و جوش داشته باشند، به طوری که اگر صدای کودکان کمی بلند شود پدر و مادر آنها از سوی همسایگان به عدم تربیت صحیح فرزندان محکوم میشوند. متاسفانه در سالهای اخیر بچهها دیگر بچگی نمیکنند و بدون گذر از مرحله کودکی وارد دوران بزرگسالی میشوند. آنها هنوز بزرگ نشده بزرگسالی را تجربه میکنند.
در حال حاضر اغلب بازیهای موجود در بازار وارداتی از غرب است، برگزاری حرکتهایی نظیر جشنواره بازی و اسباببازی کودکان دیروز و امروز برای تغییر نگرش جامعه مفید است و اهداف آن زمانی در بین کودکان امروز و دیروز نهادینه می شود که استمرار یابد.
مهمترین مزیت بازیها و اسباببازیهای قدیمی و بومی ایرانی در احیای خلاقیت کودکان است. برخلاف بازیهای امروزی که هیجان کاذب را در کودکان و نوجوانان به وجود میآورند، بازیهای بومی و محلی فعالیتهای فیزیکی و ذهنی کودکان را به درستی تقویت میکند. بازیهای گذشته مثل زندگی میماند و پر از آزمون و خطا بود، پیشرفتها و تلخکامیهایی داشت که کودکان با انجام آن ها رسم زندگی کردن میآموختند.
هر پدر و مادری باید وظایف خود را بشناسد و با فرزند خود به درستی رفتار کند. تهیه هر آنچه کودک نیاز دارد، از نوع بهترین آن و به خصوص تهیه سی دی کارتون و بازیهای جدید و متنوع خیلی ضروری به نظر نمیآید در حالی که سلامت روح و روان کودک و آماده کردن وی برای ورود به جامعه بسیار ضروری است. پس بگذاریم فرزندانمان بچگی کنند و مرحله کودکی را با سلامتی کامل و سرشار از تجربیات خوب و ارزنده پشت سر بگذارند. ما به عنوان پدر و مادر باید زمینههای لازم را در این امر فراهم سازیم.