سیل مهیب و وحشتناک در مشهد جاری شد!

امروز ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ سیلی در مشهد راه افتاد که یادآور سیل مخرب سال ۱۳۲۹ در این شهر است.

در این روزها که باران شدید و سیل آسا در مشهد شدت گرفته است یادی می‌کنیم از سیل سال ۱۳۲۹ به روایتی از روزنامه خراسان و اهالی منطقه در آن زمان. باشد که اینگونه گزارش‌ها درس عبرتی برای آیندگان باشد. پیش از مطالعه تاریخچه این سیل از شما دعوت می‌کنیم گوشه ای از سیل وحشتناک امروز  ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ در شهر مشهد را به نظاره بگرید.

 

بیشتر بخوانید: سیل عجیب و غریب در مشهد: تعداد فوتی ها به ۴ نفر رسید + فیلم

روایت روزنامه خراسان و محمود ناظران‌پور از سیل ۱۳۲۹

از زیرآب‌رفتن اداره دارایی تا ویرانی دیوار زندان

روزنامه «خراسان» خرداد سال‌۱۳۲۹، در سلسله گزارش‌هایی، به روایت حادثه سیل، میزان تخریب‌ها، اقدامات ارگان‌های دولتی و معرفی مقصران می‌پردازد. نکته اینجاست که هیچ عکسی از این سیل در این نشریه وجود ندارد؛ گویی آن‌قدر اوضاع نابسامان بوده که فرصت یا امکان عکس‌برداری از خبرنگاران سلب شده است.

روزنامه خراسان سیل روز دوشنبه ۸ خرداد‌ ۱۳۲۹ را این‌گونه روایت می‌کند: «دوشنبه ساعت دو ونیم بعدازظهر، هوا ابر شد و باران مختصری (به قیاس بارش‌های آن دوره) بارید، اما کسی فکرش را نمی‌کرد این باران مختصر، چنین سیل عظیمی به‌دنبال داشته باشد.

سیل از ساعت سه از دامنه وکیل‌آباد و کوهسنگی به سمت شهر جاری و خندق سابق داخل شهر را که از کنار بیمارستان شاه‌رضا (امام‌رضا (ع)) و میدان سوم اسفند و خیابان فردوسی عبور می‌کند، به فاصله چند دقیقه پر کرد و به‌تدریج داخل خیابان‌ها شد و کلیه خانه‌ها و ابنیه اطراف خندق را فراگرفت و ویران کرد.

اسباب و اثاثیه بسیار روی آب شناور بود. عده‌ای زن و مرد و کودک در جریان سیل غرق شدند که البته غالبا توسط نظامیان و مردم نجات پیدا کردند. طبقه اول عمارت دارایی زیر آب رفت و در اتاق‌های بایگانی تلفنخانه کارپردازی اوراق و دفاتر روی آب شناور شد. محوطه عمارت شیر و خورشید مملو از آب و محل تابستانی سینما شهرزاد خراب شد.

دیوار عقب زندان را خراب کرد و سمت زنانه زیر آب فرورفت و زندانیان که متجاوز از هزار نفر بودند، درصدد فرار برآمدند که فورا قوای نظامی و شهربانی آن‌ها را محاصره کردند و چند نفر که خود را به خارج از زندان انداختند، هدف گلوله قرار گرفتند و بعضی مقتول و مجروح شدند. {… } کلیه ابنیه و ساختمان‌های حدود سعدآباد، میدان سوم اسفند، خیابان فردوسی و قسمتی از خیابان تهران و پل فردوس و عیدگاه آسیب دیده و سیل خروشان اسباب و اثاثیه مردم را با خود برد. عده‌ای زن و مرد و بچه تلف شده‌اند و تعداد زیادی اغنام و احشام در خارج شهر نابود گردیده است. خسارت مالی بی‌شمار است و هنوز احتمال خرابی و خطر باقی است.».

اما محمود ناظران‌پور که در زمان سیل ۱۰ سال داشته و شاهد بالاآمدن آن تا رسیدن به ایوان خانه‌شان بوده است، می‌گوید: هوا صاف شد و آفتاب زد که سیل شروع شد؛ چون معمولا سیل هم‌زمان با باران راه نمی‌افتد. از‌طرفی چهارپنج ساعت طول کشید تا سیل از مشهد خارج شود.

توی مشهد سیل از بالا آمد و افتاد توی سیل‌گیر مشهد که کال قره‌خان بود و امتدادش به خیابان رازی می‌رسید. درواقع سیل از ملک‌آباد در غرب مشهد خودش را رساند به پایین‌خیابان و شرق مشهد و البته زورش را کال طرق گرفت. این کال بزرگ بود و سه چهارمتر دیواره داشت. بعد از آن هم راهی بیایان شد و به‌سمت کشف‌رود رفت.»

مقصران سیل؛ عوامل طبیعی یا اشتباه محاسباتی؟

سپیدار‌های قطع‌شده ملک‌آباد در مسیر سیل

چندی پس از سیل، روزنامه خراسان در یک بررسی میدانی، به‌طور صریح، مقصر سیل مهارنشده روز ۸ خرداد‌ ۱۳۲۹ را شهرداری معرفی می‌کند. آن زمان شهرداری مشهد به‌طور موقت، کفیل داشته که نامش «معزز‌عطاردی» بوده است.

خراسان می‌نویسد: «شهرداری خندق و مسیل شهر را که ناتمام و محتاج گودبرداری و تعمیر بوده، درست نکرده و پیش‌بینی چنین روزی را نکرده بود. خندق قدیم را هم مسدود ساخته، به‌ویژه اینکه از مدت‌ها قبل به شهرداری تذکر داده شده بود که باید مسیل جدید شهر که پر شده، تخلیه و روی آن سد ساخته شود.».

اما به نظر نمی‌رسد مقصر فقط شهرداری باشد. در کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» نوشته علی نجف‌زاده و جلیل قصابی‌گزکوه، درباره سیل به وضعیت جغرافیایی مشهد اشاره و نوشته شده است که شهر در جلگه‌ای واقع شده که نشیب آن از شمال غربی به جنوب شرقی است.

همچنین واقع‌شدن شهر در مسیر حوزه آبریز رودخانه‌های کوچک دامنه شمالی بینالود، باعث قرارگرفتن در مسیر سیلاب‌های فصلی شده است. از‌طرفی فراز‌و‌نشیب زمین در قسمت جنوبی شهر به‌گونه‌ای بود که با یک رگبار باران، سیل جاری می‌شد.

البته در این کتاب هم بر موضوع دخالت عوامل انسانی بر تشدید ویرانگری سیل اشاره و عنوان شده است: «یکی از عوامل اصلی سیل، پدیده‌های دست‌ساز یعنی مسیل و پل‌های روی آن بود؛ چون پل روی مسیل، گنجایش سیل را نداشته و چوب‌های بزرگ به طول ۸ تا ۱۰ متر با خاشاک پل را مسدود کردند. سپس فشار سیل، سد را شکسته و وارد کال قره‌خان کرده که در امتداد مسیر سابق خود به خندق سمت جنوب شهر وارد و موجب خرابی شده است.»

روزنامه خراسان نیز به ماجرای این چوب‌های بزرگ که سبب شکسته‌شدن سد شده‌اند، اشاره می‌کند و آن را عامل دوم مقصر سیل برمی‌شمرد و می‌نویسد: «یکی دیگر از مقصران حادثه را با عنوان سو‌اتفاق، عمل مأموران آستان قدس دانسته‌اند. درختان بسیار سفیدارِ ملک‌آباد به دستور جناب آقای بدر قطع شده و آن‌ها در اطراف باغ و میان کال و اطراف مسیل روی هم ریخته شده بود و با جاری‌شدن سیل، چوب‌ها را سیل با خود برده و مانعی بر حرکت سیل در مجرایش بوده و آب بالا زده است و چون مسیل جدید کم‌عمق و پر بوده و مسیل سابق هم مسدود، آب به‌سوی شهر سرازیر شده است و سد کم‌عرضی را که جلوی کال بوده خراب می‌کند. آن‌طور‌که می‌گویند کال نزدیک شهر، در ساعت ۳ و ۲۰ دقیقه عصر، به‌کلی خشک بوده و در ظرف ۱۰ دقیقه مملو از آب شده و سیل خروشان داخل شهر شده است.»

سیل‌های ویرانگر از نگاه مردم کوچه و بازار

باران شیشه!

اما باران تند ۸ خرداد که شهر را در می‌نوردد و خرابی بسیاری به بار می‌آورد، در کلام و باور مشهدی ها، با دو اصطلاح خاص شناخته می‌شود. نخست آنکه نزدیک به یک «شیشه» (منظور روز‌های ۶، ۱۶، ۲۶ و… بهار است) اتفاق افتاده است و دوم اینکه به آن «خرگز باران» می‌گویند.

ناظران‌پور درباره اصطلاح «شیشه» این‌طور توضیح می‌دهد: بعد‌از عید در روز‌های ۶، ۱۶، ۲۶، ۳۶ تا ۷۶ هر ۱۰ روز یک‌بار، بارانی سیل‌آسا می‌بارید که به آن «شیشه» می‌گفتند. یعنی باران تند تا ۷۶ روز بعد‌از عید تا نیمه‌های خرداد ادامه می‌یافت و بعد به پایان می‌رسید. این باران‌ها اغلب با رعد‌و‌برق و به‌صورت موضعی بود و بسیار دانه‌درشت. یادم است مادرم آب باران را در «شیشه» هفتاد‌و‌ششم جمع می‌کرد و می‌گفت این آب نیسان است و شفابخش.

ناظران‌پور اصطلاح «خرگز باران» را نیز در اصطلاح مشهدی‌های قدیم این‌طور روایت می‌کند: مشهدی‌ها به باران تند، «خرگزباران» می‌گویند؛ به این معنی که باران آن‌چنان شدید است که اگر به بغل خر بخورد، او را می‌گزد و حیوان از شدت سوزش، جفتک می‌زند و به ورجه‌وورجه می‌افتد. آن روز هم بارندگی طوری بود که انگار رودخانه از آسمان می‌بارید. قبل‌تر‌ها خرگزباران می‌آمد، اما فقط ۵ دقیقه طول می‌کشید. اما این باران ۲۰ دقیقه طول کشید. البته تگرگ هم اگر آمد، در مشهد نیامد.

بیشترین خرابی شهر کجا رخ داد؟

آن‌طور‌که روزنامه خراسان نوشته و در صحبت‌های ناظران‌پور نیز پیداست، بیشترین خرابی مشهد پس از سیل در محله عیدگاه اتفاق می‌افتد. ناظران‌پور در‌این‌باره شرح می‌دهد: «تا‌آنجا‌که کال قره‌خان کشش داشت، سیل در آن جریان یافت، اما آنچه سیل با خودش آورده بود، از سنگ‌های بزرگ و چوب، در نزدیک محله عیدگاه، جلو کال را گرفت و آب، پس زد و توی محله افتاد. آنجا هم اغلب خانه‌ها گلی بود و از آب‌افتادگی خراب شدند، نه شدت سیل. یادم است ارتش آمد کمک و جلو آب را باز کردند. بعد‌ها هم خود اهالی که بیشترشان کاسب بودند، دوباره خانه‌هایشان را ساختند.»

روزنامه خراسان هم در توصیف وضع سیل در این محله می‌نویسد: «تاکنون این چنین وحشت و اضطراب و قهر طبیعت در مشهد دیده نشده بود به‌ویژه هنگام شب در محله عیدگاه و سایر محله‌های آسیب‌دیده غوغا برپا شده بود. خانه‌های مردم پشت سر هم خراب می‌شد و از همه‌جا صدای شیون بلند بود.» ناظران‌پور به‌خوبی این موضوع را هم در خاطر دارد که آب توی حرم نمی‌افتد و از ویرانی مصون می‌ماند.

تعریف می‌کند: شنیدم که چندتن از روحانیون دست به دعا برداشتند که آب توی حرم نیفتد؛ چون این موضوع سابقه داشته است. همین هم شد و سیل از صحن موزه جلوتر نرفت.»

اقدامات دولت وقت برای ساخت مسیل مشهد

وام دولتی برای ساخت «کال اقبال»

در کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» اشاره شده در دوره قاجار و تا زمانی‌که مردم درون حصار شهر زندگی می‌کردند، خندق شهر از سیل‌ها جلوگیری می‌کرده است. ولی در دوره پهلوی که شهر به خارج از خندق توسعه پیدا می‌کند، با یک رگبار، خانه و هستی مردم در نواحی جنوب شهر، دستخوش سیل شده است.

این موقعیت باعث می‌شده است هر یکی‌دو دهه یک بار سیل مشهد را تهدید کند؛ چنان‌که در طول یک قرن از دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی حداقل پنج‌بار به‌علت نزول باران شدید، سیل در سال‌های ۱۳۰۳ قمری، ۱۲۹۳ خورشیدی، ۱۳۱۳ خورشیدی، ۱۳۲۹ خورشیدی، در شهر جاری و باعث واردآمدن زیان به مردم و تأسیسات آن شده است. همین می‌شود که از اوایل دوره پهلوی فکر ایجاد مسیل در اطراف مشهد به وجود می‌آید.

درواقع مسیل یکی از راهکار‌های مقابله با سیلاب‌های فصلی بوده و هزینه ساخت آن منحصرا بر شهری مثل مشهد به‌دلیل موقعیت جغرافیایی خاصش تحمیل می‌شده است. حال این‌بار که سیل مشهد به یک مشکل و بحران ملی تبدیل می‌شود، علاوه‌بر شهرداری، نهاد‌های تصمیم‌گیری در تهران نیز وارد عمل می‌شوند.

شهرداری مشهد برای ترمیم مسیل، بینوایان نوانخانه را به کار می‌گیرد و عملیات اساسی حفر مسیل به طول ۱۶ کیلومتر طی مراسمی در ۸‌آبان‌۱۳۳۱ شروع می‌شود؛ یعنی دوسال بعد از آن سیل ویرانگر.

آن زمان، عبدالوهاب اقبال، شهردار مشهد و انجمن شهر، تصمیم می‌گیرند بخش مهمی از هزینه حفر مسیل را از‌طریق وام تأمین کنند. دولت مصدق هم با پرداخت وامی به مبلغ ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزار‌ریال به شهرداری مشهد موافقت می‌کند، بدین‌گونه وقتی سیل در سال‌های ۱۳۳۵، ۱۳۳۶، ۱۳۳۷ و ۱۳۳۹ خورشیدی قسمت‌هایی از شهر را تهدید کرد، مسیل شهر که به نام شهردار به «کال اقبال» معروف شد، به یک معیار سنجش تبدیل و به‌عنوان اثر یک سرمایه‌گذاری کلان مشخص شد.

به گفته محمود ناظران‌پور، این تاریخ‌دوست خوش‌حافظه، دورتادور مشهد با ساخت کال اقبال از سیل‌های بعدی مصون ماند. او می‌گوید: «بااینکه باز هم در مشهد «سیل نهنگ» آمد (در مشهد به چیز‌های بزرگ نهنگ می‌گویند)، اما دیگر مثل این سیل تکرار نشد. درواقع سیل شهر را دور می‌زده است. این خندق در سه ضلع مشهد کشیده می‌شود؛ از کوهسنگی تا رسیدن به باغ ملک‌آباد و خیابان خیام.»

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید