چگونه تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم تا حس و حال ما را درک کنند؟

در اینجا نکاتی به شما میگوییم تا برای ارتباط گرفتن به راحتی عمل کنید.

آیا تا به حال شده به رستوران بروید و یک قورمه سبزی خوشمزه بخورید و وقتی میخواهید از کیفیت غذای آن رستوران تعریف کنید نمیتوانید به خوبی حس و حال خود را گزارش بدهید؟

در اینجا نکاتی به شما میگوییم تا برای ارتباط گرفتن به راحتی عمل کنید.

در ارتباط با دیگران چطور مغز هایمان به هم متصل میشوند؟

این یک سناریوی آشنا برای انسان است: برای به اشتراک گذاشتن تجربیات خود، باید ارتباط برقرار کنیم. اما چگونه می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که پیامی که می‌خواهیم ارسال کنیم به روشی که در نظر گرفته شده است تفسیر شود؟ چگونه می‌توانیم یک صحنه را همان‌طور که خودمان آن را تجربه کرده‌ایم، در ذهن شخص دیگری بازسازی کنیم؟

گفتن این کار آسان‌تر از انجام آن است، به‌ویژه زمانی که این پیام‌ها شخصاً ارسال نمی‌شوند، بلکه از طریق متن، ایمیل یا رسانه‌های اجتماعی منتقل می‌شوند. با این حال، با بررسی علم اساسی ارتباطات، می‌توانیم نحوه برخورد با این وظایف را بهتر درک کنیم.

این یافته‌ها برای کسب‌وکارها نیز اهمیت دارد، زیرا آنها با چالش‌های بیشتری در مقیاس‌بندی ارتباطات خود به مخاطبان گسترده و ناهمگن روبرو هستند. با بررسی عواملی که ارتباطات انسانی را مؤثر می‌سازند، سازمان‌ها می‌توانند اقداماتی را انجام دهند تا اطمینان حاصل کنند که پیام آنها به وضوح، مؤثر و با تأکید بیان می‌شود.

۱. درک روانشناسی زبان و ارتباطات
اولین قدم درک روانشناسی زبان و ارتباطات است. در سطح مغز، چه چیزی ارتباط مؤثر انسانی را ممکن می‌سازد؟ این در نهایت به پدیده‌ای به نام جفت شدن عصبی منجر می‌شود. جفت شدن عصبی زمانی رخ می‌دهد که مغز گوینده و شنونده به طور همزمان فعالیت مشابهی را نشان می‌دهند. این پدیده به انتقال مؤثر اطلاعات و تجربیات کمک می‌کند.

۲. استفاده از داستان‌ها و تصاویر
یکی از راه‌های ایجاد جفت شدن عصبی، استفاده از داستان‌ها و تصاویر است. داستان‌ها به دلیل توانایی‌شان در ایجاد ارتباطات عاطفی و حسی، می‌توانند تجربیات و احساسات را به شکلی زنده و ملموس منتقل کنند. تصاویر نیز ابزار قدرتمندی هستند که می‌توانند به روشن شدن پیام و افزایش فهم مخاطب کمک کنند.

۳. شفافیت و وضوح در پیام
برای اطمینان از اینکه پیام شما به درستی تفسیر می‌شود، باید از زبان ساده و واضح استفاده کنید. اجتناب از اصطلاحات پیچیده و مبهم و استفاده از مثال‌ها و تشبیهات می‌تواند به درک بهتر پیام کمک کند. همچنین، توجه به تناسب محتوا با مخاطب نیز بسیار مهم است؛ به عبارت دیگر، پیام باید با سطح دانش و علایق مخاطب همخوانی داشته باشد.

۴. تأکید بر بازخورد
ارتباط یک فرآیند دوطرفه است. برای اطمینان از اینکه پیام شما به درستی دریافت و تفسیر شده است، نیاز به بازخورد دارید. درخواست از مخاطب برای خلاصه‌کردن آنچه که فهمیده است، می‌تواند به شناسایی و تصحیح هر گونه سوء تفاهم کمک کند.

بیشتر بخوانید: روانشناسی شخصیت | اگر این ۱۰ ویژگی را داشته باشید از نظر روانی سالم هستید!

۵. استفاده از ابزارهای ارتباطی مناسب
ابزارهای مختلف ارتباطی مانند ایمیل، پیامک، تماس‌های ویدیویی و حضوری هر کدام مزایا و محدودیت‌های خود را دارند. انتخاب ابزار مناسب برای هر نوع پیام و مخاطب خاص می‌تواند تاثیر زیادی بر وضوح و اثربخشی ارتباط داشته باشد. برای مثال، پیام‌های حساس یا پیچیده بهتر است حضوری یا از طریق تماس ویدیویی منتقل شوند تا ایمیل یا پیامک.

۶. بررسی و بازبینی پیام‌ها
قبل از ارسال پیام، بازبینی دقیق آن برای اطمینان از وضوح و شفافیت ضروری است. خواندن پیام از دید مخاطب و پرسیدن این سوال که آیا تمام اطلاعات مورد نیاز به صورت واضح بیان شده‌اند، می‌تواند از بسیاری از سوء تفاهم‌ها جلوگیری کند.

۷. هماهنگی لحن و محتوا
لحن پیام نیز نقش مهمی در تفسیر آن دارد. استفاده از لحنی مناسب با توجه به مخاطب و موقعیت، می‌تواند به انتقال بهتر پیام کمک کند. برای مثال، یک پیام دوستانه و صمیمی ممکن است برای یک همکار نزدیک مناسب باشد، در حالی که پیام رسمی و حرفه‌ای برای مکاتبات با مدیران یا مشتریان اولویت دارد.

۸. فراهم کردن زمینه و زمینه
در برخی موارد، ارائه زمینه و پیشینه قبل از بیان پیام اصلی می‌تواند به درک بهتر آن کمک کند. این شامل توضیحاتی درباره وضعیت فعلی، دلایل تصمیمات یا اقدامات و انتظارات آینده است که به مخاطب کمک می‌کند پیام را درک و قبول کند.

با این رویکردها، می‌توانیم ارتباطات انسانی را بهبود بخشیده و اطمینان حاصل کنیم که پیام‌ها به درستی تفسیر می‌شوند و تجربیات ما به شکلی واقعی در ذهن دیگران بازسازی می‌شوند. این اصول می‌توانند به ویژه برای کسب‌وکارها و سازمان‌ها مفید باشند، که نیاز به برقراری ارتباطات مؤثر با مخاطبان گسترده و ناهمگن دارند.

شما تا چه اندازه از این نکات در ارتباطات کلامی و رسانه ای خود استفاده میکنید؟ نتایج خود را با ما در میان بگذارید.

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید