در چند صدسال اخیر، مدارس ایران تحت تأثیر تحولات اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژیک و سیاسی قرار گرفتهاند. در این مطلب از اولین مدارس سنتی ایران در دوره قاجار تا مدارس هوشمند در دهه چهارصد را مرور میکنیم.
مدارس ایران از قاجاریه تا امروز
آموزش در سدههای ۱۲ و ۱۳ ه. ق در مکتبخانهها و مدارس دینی ایران در حدی بود که افراد خواندن و نوشتن و حداکثر احکام دینی را بیاموزند. از میان افرادی که این مرحله را پشت سر میگذاشتند، تعداد معدودی که توانایی مالی و علاقه به فراگیری علوم بیشتر را داشتند برای علمآموزی به شهرهای بزرگ و مذهبی که دارای مدارس علوم دینی معتبر بودند میرفتند.
اولین مدارس نوین در ایران از دوران محمدشاه قاجار شکل گرفتند. اولین مدرسه را کشیشی آمریکایی بهنام پرکینز در ارومیه در سال ۱۲۵۴ ه. ق ساخت که در آن علاوه بر برخی دانشهای جدید، قالیباقی و آهنگری نیز به کودکان تعلیم داده میشد و دومین مدرسه را اوژن بوره(کشیش فرانسوی) در سال ۱۲۵۵ در تبریز بنا کرد.
اینها همه جدا از تلاشهای میرزا حسن رشدیه از بنیانگذاران مدارس نوین برای ایجاد مدرسه در شهرهای تبریز، مشهد و تهران است که شاید چون ایرانی بود، با سرزنشها و آزار هموطنان مواجه شد …
از اولین مدارس تاریخ ایران میتوان به این موارد اشاره کرد: دارالفنون، دبستان ارفع الدوله، مدرسه رشدیه، مدرسه شوکتیه، مدرسه سعادت بوشهر، مدرسه نوین در شهرکرد، مدرسه البرز و …
با روی کار امدن حکومت پلهوی و سقوط قاجاریان، تحولات شگرفی در سیستم اموزش و فرهنگی جامعه ایران پدید آمد. از جمله این تحولات تغییر آموزش سنتی و صرفا دینی به آموزش جدید با علوم مختلف شد.
درواقع در دورههای پهلوی اول و دوم، آموزش و مدرسه در ایران تحت تأثیر تغییرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قرار گرفتند. دولت پهلوی با توجه به توسعه آموزش عالی، تحول در منابع آموزشی و بهبود زیرساختهای آموزشی، تلاش کرد تا آموزش را به سمت مدرنیته و توسعه کشور هدایت کند. البته، این سیاستها در کنار موج جدید روشنفکری و تجددگرایی که ایجاد شد، مورد بحث و انتقاد جدی قرار داشتند.
با وقوع انقلاب اسلامی مدارس نقش و کارکرد نوینی در ساختار جامعه پیدا کردند. درواقع مدارس از سبک غرب گرایانه در دوره پهلوی به مدارس اسلامی تبدیل شدند.
در ادامه مرور خاطرات خواهیم کرد با عکس و تصویر از مدارس دهه های شصت تا به امروز.
عکس ها را دیدید؟ انگاری از داخل تونل زمان عبور کردیم. با دقتتر که نگاه کنیم میبینیم فقط ظاهرا مدارس و کیف و کتاب ها عوض نشدند. هرچه جلوتر رفتیم لبخند روی لب معلم پررنگ تر شد، دانش اموز با ترس و لرز و خشک شده روی صندلی ننشسته بود. انگاری تغییرات فقط از جوهر به قلم رسیدن و سپس مانیتور و پروژکتور نرسید!!. یک چیزاهایی را اگر برای بچه هی الان بگوییم شاخ درمی آورند و باورشان نمیشود.
ما قدیم هیچوقت جرعت نداشتیم معلممان را اول شخص خطاب کنیم.
قدیم باید سر را با نمره چهار میزدی. الان همین که به مدرسه سر بزنی اوکی است.
قدیم اگر موهات بلند بود، ناظم با ماشین وسط کلهات چهارراه باز میکرد. الان بچهها به ناظم میگویند جلو در مدرسه طاق بستان باز کند تا تونل شود و برای ورود به مدرسه تنوع ایجاد شود.
قدیم ما از ناظم و مدیر میترسیدیم. الان بچهها با ناظم و مدیر زنگ تفریح پلیسبازی میکنند.
قدیم یکی از شیوههای دقیق تربیتی، زدن کشیده و سیلی توی گوش بچه بود. الان توی گوش بچه حلقه است میرود مدرسه.
قدیم اگر ما شلوار لی میپوشیدیم و تیشرت، از مدرسه اخراج میشدیم. الان همین که بچه چیزی تنش باشد مدیر تشکر میکند.
قدیم ما مشق شب داشتیم و تازه ساعت ٩ هم باید میخوابیدیم. الان شبها باباها که میخوابند، بچهها تازه ماهواره را روشن میکنند.
قدیم ما پول توجیبیمان قدر کرایه مینیبوس و تاکسیمان بود. الان جلو در مدرسه میگویند بالاتر از پنج میلیون تومان پول نقد و کش همراه کسی نباشد.
قدیم ما بابای مدرسه داشتیم که خیلی بداخلاق بود. الان مامان مدرسه هست که خیلی هم مهربان است.
قدیم اوج لاکچری این بود که توی مدرسه غیرانتفاعی میگفتند ناهار میدهند. الان همراه ماساژ تایلندی غذا میگذارند توی دهان بچه که بهش فشار نیاید.
قدیم بوفه مدرسه یک ساندویچ داشت که از لاش کالباس را رد کرده بودند و درواقع نان معطر به کالباس بود. الان بوفه مدرسه شده رستوران و بچهها زنگ تفریح باربیکیو میکنند آن گوشه.
قدیم اوج خلاف ما این بود که آخر دبیرستان یک سیگاری، چیزی بکشند. الان بچه از آخر هفتم- هشتم سیگاری میپیچد؛ به قول آمار وزارت بهداشت.
قدیم ما باید مدرک میگرفتیم که یک کارهای بشویم و آخرش هم بیکار میماندیم. الان هم مثل قدیم است و کلاه نخبهها پس معرکه است.
بعد میگویند دشمنی عالمی با اول مهر و مدرسه و این چیزمیزها چیست. شما یک دلیل دوستی بیاور اگر راست میگویی.
به راستی این تغییرات و تحولات عجیب اندر غریبی که در مدارس به وجود آمده به بهتر شدن سیستم آموزشی کمک و تربیت و پرورش دانش آموزان کمک میکند؟ شمایی که تجربه زیسته در دهه های ۵۰ و ۶۰ و هفتاد را دارید نظرتان را در این باره به ما به اشتراک بگذارید.