مهم است که احترام بگذاریم و درک کنیم که هر فردی حق دارد رویای خود را برای زندگی داشته باشد و این امر مختص سن جوانی نیست. درک کنیم که سن عددی صرفا تعداد سالهای گذشته را نشان میدهد و این به معنی از بین رفتن شور و شوق زندگی نیست. ممکن است در این دوره برخی افراد به دنبال حفظ استقلال و استقلالیت خود باشند و حتی احساس کنند که بدون توجه به سن، هنوز میتوانند به زندگی خود کنترل داشته باشند. این گروه سنی ممکن است با انجام فعالیتهایی که برایشان معنی و ارزش دارد، همچنان در زندگی فعال باشند. برخی از انها میتوانند به دنبال روابط اجتماعی فعال خود باشند، در تحصیلات، کار و اهداف شخصی همچنان هدفمند و امیدوار باشند.
اگر شما هم جزو این گروه سنی هستید و تسلیم چیزی به نام سن نشده اید پس به شما تبریک میگویم. کتاب ها همیشه بهترین منبع برای راهنمایی انسانها هستند. بنابراین کتابهایی که سبب میشود نسبت به این دوره آگاهی بیشتری داشتهباشید تا دیدگاهتان تغییر کند و ببینید که چگونه افراد زیادی در این دوره توانستند پیشرفت کنند و به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کنند. نمونه این افراد کم نیستند:
«هارلند سندرز »کسی بود که در سن ۶۲ سالگی، برند معروف Kfc را بنیان نهاد و بعد از ۱۲ سال آن را به ارزش ۲ میلیون دلار فروخت. قبل از تاسیس kfc، هارلند بهعنوان وکیل، اپراتور پمپ بنزین، کارگر راهآهن و … کار کرده بود!
یا «آنا مُزز» که بیشتر او را با نام «مادر بزرگ مُزِز» صدا میزنند، در ۷۸ سالگی شروع به نقاشی کرد. در سال ۲۰۰۶ یکی از شاهکارهای او به قیمت۱/۲ میلیون دلار به فروش رفت! جالب است بدانید که او قبل از این، خانهدار بود و کشاورزی میکرد.
معرفی ۶ کتاب مفید برای شمایی که تسلیم سن نشده اید:
کتاب “راه خانه هرروز دورتر و دورتر می شود”
فردریک بکمن را بدون شک همگی با کتاب مردی به نام اوه میشناسیم. مردی به نام اوه اولین کتابی است که از بکمن در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و موجب شهرت جهانی وی نیز شد.
بکمن این بار داستان پیرمردی را در حجم بسیار معقولی بازگو میکند که دچارآلزایمر است و خاطراتش به مرور زمان کمرنگ و کمرنگتر میشوند و راه خانهاش برایش هر روز دورتر و دورتر به نظر میآید؛ اما پیرمرد نوهای دارد که خیلی برایش عزیز است و خاطرههای خوبی با او دارد، همین موضوع او را به زندگی امیدوار کرده است.
بکمن در این داستان از ترس فراموششدن و فراموشکردن گفته است. از عشق که همیشه دست در دست ترس پیش میرود. عشقی که نوع آن با داستانهای عاشقانه همیشگی متفاوت است. بکمن از عشق یک پدربزرگ به نوهاش و یک پدر به پسرش میگوید و از خداحافظی آرام او با عزیزانش.
بکمن درباره انگیزهاش از نوشتن «و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود» گفته است:
زمانی یکی از بتهای زندگی من گفت: «یکی از بدترین چیزهای پیری این است که دیگر هیچ ایدهٔ تازهای به ذهنم نمیرسد». این کلمات را هیچگاه فراموش نمیکنم زیرا که بزرگترین ترس من این است که تخیلم را قبل از بدنم از دست بدهم. حدس میزنم که تنها من نیستم که چنین ترسی دارد. نژاد انسان به شکلی عجیب از پیرشدن بیشتر میهراسد تا از مردن
این کتاب داستانی مختصر است که به خوانندهی خود احساس عمیق و گرانبهای ارزش زندگی را منتقل میکند
حتی می توانم زیبایی این کتاب را با مردی به نام اوه مقایسه کنم.
دیالوگ های این کتاب و نگاه کردن به مسئله مرگ از دیدگاه این کتاب بسیار زیبا و تحسین برانگیز است . یکی از دیالوگ های پیرمرد با نوه اش:
«همیشه هم مجبوریم انشا بنویسیم! یهبار معلم ازمون خواست درباره اینکه معنی زندگی چیه انشا بنویسیم.»
«تو چی نوشتی؟»
«همراهی.»
بابابزرگ چشمهایش را میبندد.
«بهترین جوابی که تا حالا شنیدم.»
«معلممون گفت باید جواب طولانیتری بنویسم.»
«خوب تو چکار کردی؟»
«نوشتم: همراهی و بستنی.»
کتاب “سالخوردگی”
کتابی جامع که در آن موضوع سالمندی را از نقطه نظر تاریخی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده است و در آن سعی شده همچون کتابهای تاریخی داستانهایی شیرین گنجاندهشود که مخاطب حوصلهاش سر نرود.
“سیمون دوبووار” موضوع سالخوردگی را در دو جلد مورد بررسی قرار دادهاست به خوبی در این دو جلد به توصیف احساسهایی که سالخوردگان دراین مرحله از زندگی میتواند داشته باشد میپردازد.
او در جلد اول، سالخوردگی را از نظرگاه بیرونی (زیستشناسی، قومشناسی و تاریخ) مورد بررسی قرار میدهد:
ضعیف شدن جسم و حسهای پنجگانه، چه تأثیری بر سالخورده مینهند؟
در جامعههای مختلف با سالخوردگان چگونه رفتار میشود؟
با گذشت قرون و اعصار در رفتار با سالخوردگان چه تغییرهایی ایجاد شده؟
نتیجهای که به دست میآید حاکی از این است که افراد بسته به این که در چه روابط اجتماعی قرار داشته باشند، مرد یا زن باشند، روند مشترک و یکسان پیر شدن را به شکلهای متفاوت میآزمایند.
سیمون دوبووار این کتاب را زمانی که ۶۳ ساله بود چاپ کرد. او پیش از آنکه به این سن یعنی به سالخوردگی برسد این کتاب را درباره سالخوردگی جسم نوشت.
او سعی کرد در این دو جلد کتاب آنچه سالخوردگان نیاز دارند، احساس میکنند و به عنوان مشکل با آن روبهرو هستند را تشریح کند. همچنین رفتاری که با سالخوردگان میشود را بررسی و به نوعی از آن انتقاد کرد.
قصد سیمون دوبووار در این بررسی آن نیست که به دوران معاصر بپردازد بلکه میخواهد تا حد امکان به شرایط سالخوردگان در اعصار گذشته نیز بپردازد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
نویسندهای چون فلوبر که به حکم منطق باید از او توقع بیشتری داشت در عین سلامت جسمانی مدام اشک به چشم دارد؛
و امرسون به رغم فلج و سکتههای متعدد، دوران پیری را با روحیهای شاد میگذراند. اینها و بسیاری نمونههای دیگر میتواند راهگشای طبقهای از افراد بشری باشد که معمولاً روزگار با آنان بر سر آشتی نیست.
این کتاب نه تنها کتاب مناسب برای سالمندان میباشد،بلکه افرادی که به موضوعات تاریخی علاقه مندند و یا در این مورد تحقیق می کنند بسیار کارآمد خواهدبود.
کتاب”بهترین زمان از جین فوندا”
اگر به دنبال تدوین چشماندازی قدرتمند برای زندگی خود هستید این کتاب مناسب شماست.
کتاب بهترین زمان توسط جین فوندا بازیگر معروف که برندهی جایزه های متعددی از جمله چندین دوره اسکار و گلدن گلوپ میباشد، نوشته شده است.
او همچنین مربی بدنسازی معروف آمریکایی است که چندین کتاب در این زمینه نوشتهاست که میلیونها نسخه از آنها به فروش رفتهاند.
کتاب در ۵ فصل نوشته شدهاست که همراه آن ۵ قسمت ضمیمه است که اطلاعات بیتشری در مورد پیری و ورزش برای سالخوردگان دارد.
فوندا عمر را به ۳ پرده تقسیم میکند و این کتاب را برای پردهی سوم زندگی که از ۶۰ سالگی شروع میشود نوشتهاست.
جین فوندا به صورت صادقانه والهام بخش نشان میدهد که چطور میتوان این دوران را به بهترین دوران زندگی تبدیل کرد.
در این کتاب فوندا داستانهایی از تجربههای خود و زندگی دیگران تعریف میکند که کتاب را جذابتر میکند و باعث می شود شما هنگام مطالعه کتاب خسته نشوید.
در این کتاب برای سالمندان ،به اهمیت نگاه به گذشته و استفاده از آن برای رسیدن به برنامهریزی درست برای زندگی شاد همراه آرامش در آینده و حال تاکید دارد و راهکارهایی در این زمینه دارد که در این بین از تجربیات خود نیز استفاده کرده است.
اگر به دنبال تغییر نگرش خود نسبت به این دوران زندگی هستید و میخواهید برنامهی حقوقی و مالی خود را بهتر سازماندهی کنید، که در این ایام به مشکلی بر نخورید این کتاب گزینهی بسیار مناسبی می باشد.
کتاب”چگونه پیر شویم”
آیا شما هم سن واقعیتان را پنهان میکنید؟
جامعه بهشدت از پیر شدن میترسد و پیری را عارضهای میداند که باید از آن اجتناب کرد و به کمک علم پزشکی آن را از بین برد.
نویسنده کتاب از ما میخواهد این تلقی از پیری را تغیــیر دهیــم. او نشـــان میدهد که تلقی ما از پیـری در بستــری فرهنگی و تاریخی شکل میگیـرد، و معتـقد است که دورهی پـیر شدن میتواند دورهای پربار و پویـا در زندگی ما باشد.
او میگوید اگر پیـری را بخشی از سرنوشــتمان بدانیم با آن کنار میآیـیم.
این کتاب پیری را فرایندی مادام العمر می داند که باید ستایش شود. و در این زمینه نمونه های جان بخشی از افرادی را معرفی می کند که از پیری استقبال میکنند و به این نکته پرداخته میشود که ما چه کنیم که راه آنها را پیدا کنیم؟.
وقتی سنمان زیاد میشود به سمت رکود نمیرویم بلکه سنمان که بالاتر میرود متفاوتتر میشویم پیری خصلتها و هویتهای فردی ما را از بین نمیبرد بلکه برعکس آنها را تقویت میکند.
جامعه ترس عمیقی از پیری دارد و نشان دادن سن شما به طور فزاینده یکی از گستردهترین تابوهای ما است. پیری در زندگی مدرن به طور گسترده ای به عنوان زمان نزول فرد اجتنابناپذیر است و انکار یا غلبه بر آن غیرممکن تلقی میشود.
در “چگونه پیر شویم” ، آن کارف ، جامعه شناس و محقق ، ما را ترغیب میکند که روایت خود را به طور اساسی تغییر دهیم.
کارف با بررسی چگونگی چشمانداز ما در مورد پیری ، از نظر تاریخی این موضوع را به طور واضحتری تعیین و از لحاظ فرهنگی تعریف میکند ، که مطالعات موردی را آشکار می کند تا نشاندهد که چگونه سالخوردگی میتواند یک زمان غنیسازی فعالانه از رشد فرد باشد.
او استدلال میکند که اگر بتوانیم بزرگترشدن را به عنوان بخشی اجتنابناپذیر از شرایط انسانی تشخیص دهیم ، دیگر چالش بزرگ پیر شدن برای افراد به صورت معضلی بزرگ تلقی نمیشود.
در چگونه پیر شویم، بیاموزید که پیر شدن در مورد آمادگی جسمی شما نیست ، بلکه عزم کامل برای زندگی در هر سن و مرحله ای از زندگی است.
کتاب در ۸ سرفصل نوشته شده است که از مجموعه کتابهای مدرسه زندگی می باشد که به موضوع خودیاری پرداختهاند
کتاب “رنگ زندگی کهنسالی”
“ورود سالمندان ممنوع است” این جمله را شاید جایی ندیدهباشید و یا کسی شما را با آن خطاب قرار ندادهباشد، اما در ذهنهای کلیشهزده جایی برای خود خوش کرده است.
این کتاب مناسب برای سالمندان کمک میکند بهتر این دوران را بشناسید تا سالمندی را جزیی از زندگیتان بدانید تا رنگ چنین جملاتی را در ذهنتان کم کنید و به ارزش تقریبن۴دهه سنی که پیش رو دارید پی ببرید و از آن لذت لازم را ببرید.
کتاب با پیر شناسی و تعریف مفاهیم اولیه سالمندان شروع می شود و در ادامه در مورد بازنشستگی و مسائل مربوط به آن سخن گفته میشود بعد با الهام از قرآن و متون فارسی و از دیدی تاریخی به مسئله پیری مینگرد.
در ادامه به مسائل روانی و اجتماعی سالمندان میپردازد و در آخر به حقوق و تغذیه سالم اشارههایی دارد.
این نوشتار در مجموع از حیث تلفیق نگاه علمی و عاطفی با یکدیگر برای توصیف یک موقعیت زیستی و استفاده از زبانی ساده و روان و در عین حال تأثیرگذار از حیث واژه گزینی در بیان؛ اثری در خور اعتناست که در کنار نگاه تازه به سوژه مورد توجه خود، در نهایت مبدل به اثری خواندنی شدهاست.
نویسنده کتاب که خود حقوقدان میباشد میگوید اگر جامعه سالمندنی با دید بهتری با این برهه از زندگی کنار بیایند و سعی کنند این برهه را بشناسند و در آن زندگی کنند ،بسیاری از گرفتاریهای رایج قضایی و کیفری مرتفع خواهند شد.
کتاب “پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت”
«پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت»، کسی نیست جز «مارتا»، زن جسور و یکدندهای که توانست بلافاصله پس از انتشار داستانش، طرافداران زیادی در تمام دنیا برای خودش دست و پا کند. تا جایی که طی مدتی کوتاه، این کتاب به هفده زبان دنیا ترجمه شد.
«کترینا اینگلمن سوندبرگ» در پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت، دنیای جدیدی از ماجراجویی و هیجان خلق کرده است.
او در بهترین کتابش، هنجارشکن و ضدکلیشه شده و سوژهی جدیدی پیدا کرده است. کترینا در این کتاب مخاطب را مجبور میکند تمام تصورات و انتظاراتش از داستانهای عامهپسند را کنار بگذارد و پابهپای مارتای هفتاد و نه ساله ماجراجویی کند.
درونمایهی اصلی این کتاب موضوعی جدی و بحرانی است. اما نویسنده توانسته با طنزی زیرکانه و دلچسب، فضای آن را از قالب آثار انتقادی خشک و ملالآور خارج کند و با زبانی خودمانی، تاثیر پیامش را روی مخاطب بیشتر کند.
توصیفات دقیق نویسنده نهتنها ملالآور نیست، بلکه حال و هوای فضای داستان را جلوی چشم خواننده زنده میکند. همین که در ابتدای کتاب میخوانیم که پیرزنی چرخهای واکرش را روغنکاری کرده تا هنگام سرقت از بانک، با جیرجیرش جلب توجه نکند، خودش نشان میدهد با چه داستان جالب و متفاوتی سر و کار داریم.
قهرمانان این کتاب، تمام معیارهای قهرمانهای کلاسیک و سنتی دنیای ادبیات را کنار زدهاند. گروهی عجیب و غریب از پیرمردها و پیرزنهای یک آسایشگاه سالمندان، که فکرهای بزرگی در سر دارند
مارتا نشان میدهدچه کسی میداند از این پیرمردها و پیرزنهایی به اجبار که در آسایشگاهها اسیر شدهاند، چه کارهایی ساخته است. حتی با همان واکر یا دست و پای لرزان، این افراد میتوانند حماسهآفرین باشند، خاطره خلق کنند و دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنند
مارتا نمایندهی تمام زنان مسن و کهنسالی است که هنوز پر از شور جوانی و شیطنتهای پنهانی هستند.
کتابی بسیار سرگرم کننده که دکتر بهمنی به فارسی برگردانده است.
کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت را در سال ۲۰۱۲ نوشت.این کتاب آنقدر موفق بود که نویسنده در سال ۲۰۱۴ کتاب دیگری به نام «شانس دوبارهی پیرزن» در ادامهی آن نوشت.
سخن آخر
شایان ذکر است کتاب هایی که معرفی شد صرفا انتخاب ما بودند، در قسمت نظرات بگویید که کتاب های انتخابی شما، چه کتاب هایی هستند؟ کدام یک از این ۶ کتاب معرفی شده را خوانده اید؟