همه ما گاهی اوقات عصبانی می شویم. این یک احساس طبیعی انسانی است که در زمان ناامیدی یا اذیت شدن به وجود میآید. اما مهم است که یاد بگیریم چطور عصبانیت خود را کنترل کنیم.
من در گذشته با کنترل عصبانیت مشکل داشتم و این موضوع باعث مشکلاتی در روابطم با دیگران شده بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم که روی خودم کار کنم و یاد بگیرم که چطور عصبانیتم را کنترل کنم. الان می دانم که در مسیر درستی هستم.
برای کمک به شما در درک بهتر نحوه مدیریت عصبانیت، یک تست خشم برایتان آماده کرده ام. این تست شامل چهار گزینه است و شما باید گزینه ای را انتخاب کنید که به بهترین وجه شما را در زمان عصبانیت توصیف می کند. با پاسخ دادن به این سوالات، می توانید بفهمید که در موقعیت های غیرمنتظره چگونه باید رفتار کنید.
پس آماده اید که این تست را امتحان کنید؟ این تست شخصیت شناسی بسیار محبوب است و هزاران نفر از آن در فضای مجازی استفاده کرده اند.
تست شخصیت عصبانیت
گزینه مورد نظر شما کدام است؟ یک، دو،سه یا چهار؟
تفسیر آزمون
گزینه شماره یک
این گزینه نشان می دهد که شما شخصیت قوی و تکانشی دارید، اما معمولاً اعتماد به نفس دارید. هنگام تصمیم گیری زیاد فکر نکنید؛ با این حال، این ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
*تکانشگری یعنی تصمیمات عجولانه گرفتن
بیشتر بخوانید: تست شخصیت شناسی: اولین چیزی که ببینی نشون میده حساسی یا نه!
گزینه شماره دو
شما موجودی متفکر و روشنفکر محسوب می شوید. تصمیمات شما همیشه به خوبی تحلیل می شوند و معمولاً هیچ اشتباهی مرتکب نمی شوید. با وجود این ویژگی خوب، شما یک کمال گرا هستید و اگر همه چیز آنطور که انتظار دارید پیش نرود، احساس ناامیدی خواهید کرد.
گزینه شماره سه
این وضعیت به شما نشان می دهد که فردی ساده لوح و ساده اندیش هستید. شما در تصمیم گیری بی طرف هستید. سوء نیت ندارید و در هر زمانی آماده انجام کارهای خوب هستید.
گزینه شماره چهار
دوست دارید جلب توجه کنید و احساسات خود را به راحتی نشان دهید. تصمیم گیری برای شما سخت است، زیرا تمایل زیادی به تردید دارید. سعی کنید پیشرفت کنید و خواهید دید که هر موقعیتی آسان تر خواهد شد.
تاریخچهی تست شخصیت شناسی
یکی از اولین اَشکال تست های شخصیت شناسی که به فرنولوژی نیز معروف بود، در اواخر قرن هجدهم ابداع و در قرن نوزدهم رایج گشت. در این رویکرد، برجستگیهای روی جمجمه بررسی شده و سپس این برجستگیها به ویژگیهای خاص شخصیتی نسبت داده میشد.
بعدها، روانشناسان تلاش کردند تا تعداد ویژگیهای شخصیتی را تعیین نمایند. برای مثال، گوردون آلپورت بر این عقیده بود که بیش از چهار هزار ویژگی شخصیتیِ مختلف وجود دارد. روانشناس دیگری به نام ریموند کَتِل، با استفاده از یک تکنیک آماری به نام تحلیل عاملی، این فهرست را به شانزده عامل شخصیتی کاهش داد. و نهایتاً هانس آیزنک، تعداد عوامل شخصیتی را به عدد سه رساند.
نظر و دیدگاه شما در رابطه با این نوع تستهای شخصیت چیست؟