آیا میدانید هر کدام از عروسک های “سریال مهمونی” نماد چه کسانی هستند؟

کدام یک از شخصیت های سریال مهمونی برای شما جذاب تر بود؟در این مطلب درباره شخصیت پردازی عروسک های سریال مهمونی را میخوانید.

ایرج طهماسب خالق عروسک های کلاه قرمزی در کنار عروسک های جدیدی در قالب برنامه مهمونی در تلوزیون ظاهر شد. شخصیت‌ عروسک‌های برنامه مهمونی به شدت جذاب، دوست‌داشتنی و متمایز هستند و به همین دلیل هر کدام از آن‌ها حال و هوای خاص خودشان را دارند. طهماسب و همکارانش چه در برنامه کلاه قرمزی و چه در مهمونی نشان دادند که شناختی عمیق از روانشناسی شخصیت و بطورکلی جامعه دارند. در این مطلب از دیبامگ قصد داریم تا شخصیت های دوست داشتنی سریال مهمونی را برای تشریح کنیم.

شخصیت شناسی عروسک های سریال مهمونی

شاباش

 شاباش به طور کلی شخصیتی با اعتماد به نفس کاذب دارد که در بیشتر موارد کار به دستش می‌دهد. به همین دلیل همیشه ماجراهایی برای روایت‌کردن دارد که هر کدام از آن‌ها به تنهایی برای داشتن یک زندگی سرشار از چالش‌های بی‌پایان کافی به نظر می‌رسد.

این که شاباش دوست داشته به یک خواننده مشهور و توانمند تبدیل شود و نتوانسته [که یادآور بسیاری از خواننده‌های مجالس عروسی است] در بیشتر دیالوگ‌های او خودش را نشان می‌دهد. شاباش پس از مواجه با هر کدام از مهمانان برنامه طهماسب از آن‌ها می‌خواهد که فرصتی به او بدهند تا برای آن‌ها آهنگ‌سازی کند و یا آهنگی بخواند. تصمیم‌های اشتباه و رفتارهای نادرست هم بخشی از شخصیت شاباش است. با این حال شاباش شخصیتی خوش‌گذران و بدون فکر دارد که خودش را چندان درگیر زندگی نمی‌کند.

دی جی

به همان میزان که شاباش علاقه‌مند بوده تا به خواننده‌ای مشهور و تاثیرگذار تبدیل شود، دی‌جی رویای تبدیل‌شدن به یک نوازنده و موسیقی‌دان حرفه‌ای را در سر می‌پرورانده است. دی‌جی یادآور همه خرده‌هنرمندان طبقه متوسط جامعه ایران است که نه‌ آن‌قدر پول داشته‌اند که پیگیر فعالیت حرفه‌ای در صنعت موسیقی باشند و نه آن‌قدر فقیر بوده‌اند که دنبال‌کردن موسیقی را برای کسب درآمد بیشتر کنار بگذارند.

به همین دلیل دی‌جی هم در نهایت نشان می‌دهد که با وجود توانایی‌هایش در عرصه موسیقی کاری به جز نواختن آهنگ‌های شاد و تکراری ندارد. دی‌جی همواره با دیدگاه‌ها و تصمیم‌های شاباش مخالف است و به همین دلیل این دو عروسک در پایان بیشتر دیالوگ‌هایشان در فیلم‌نامه هر قسمت از برنامه مهمونی با یکدیگر درگیر می‌شوند.

قیمه

قیمه نماد زن سنتی‌، خانه‌دار و مهربان ایرانی است که همواره تلاش می‌کند تا به شکلی معصومانه به همه توجه داشته باشد.

علاقه قیمه به همه کودکان و بزرگسالان اطرافش ریشه در تجربه عمیق و کهنه او دارد. چه بسیار هستند افراد مسن و سال‌خورده‌ای که پس از سال‌ها زندگی و چشیدن طعم محبت و دشمنی در نهایت به این باور رسیده‌اند که تنها عشق و دوستی‌ است که باقی می‌ماند. بنابراین محبت و لحن مادرانه قیمه ریشه در خردی کهنه دارد که دست‌یابی به آن کار هر سال‌خورده‌ای نیست. به همین دلیل قیمه در برنامه مهمونی را می‌توان در کنار مادر [با نقش‌آفرینی رقیه چهره‌آزاد] در فیلم مادر [به کارگردانی علی حاتمی] قرار داد.

کته

کته تنها عروسک میان عروسک‌های برنامه مهمونی است که به نظر می‌رسد لهجه و تباری مشخص دارد. کته [همانطور که از نام و فرم صورتش هم تا حدودی پیداست] با لهجه‌ای گیلکی صحبت می‌کند و رفتاری مشابه با زنان گیلک دارد. به عبارت دیگر، کته نماینده زن روستایی است و به همین دلیل یکی از متفاوت‌ترین عروسک‌های برنامه مهمونی لقب می‌گیرد. اگرچه کته حضور پررنگی در برنامه مهمونی ندارد اما به هر حال تاثیر خودش را می‌گذارد.

او با لهجه‌ای گیلکی و با سخنان هیجان‌انگیز از راه می‌رسد و به همین دلیل به معنای واقعی کلمه یادآور زنان گیلک است. کته معمولا به بازیگران مرد خارجی علاقه دارد و همواره دوست دارد تا با آن‌ها ازدواج کند. او از سوی دیگر به شدت به سلفی‌گرفتن با مهمانان برنامه مهمونی که اکثرا شناخته‌شده هستند هم علاقه‌مند است.

بچه

بچه نماد یک کودک کار است. کودکی که باید با گل‌فروشی در خیابان‌ها درآمد خودش را کسب کند و مخاطب هم اطلاع دقیقی از گذشته او پیدا نمی‌کند. نمادهای بسیاری در شخصیت بچه وجود دارد که او را یک کودک کار معرفی می‌کند. بچه یک گل‌فروش خیابانی است که شغل بیشتر کودکان کار است و به ساندویچ ماکارونی علاقه شدیدی دارد که قوت غالب کودکان طبقه کارگر در ایران است.

بچه یک شخصیت خشن، بی‌تعارف و در عین حال مهربان و لوس دارد. زندگی در دل جامعه باعث شده که بچه شخصیتی مستقل و کوبنده داشته باشد اما قلب مهربان و بزرگ او هم منشاء همه رفتارهای خوشایندش می‌شود. به عبارت دیگر، بچه میان شخصیتی قلدرمابانه و روحی مهربان گرفته شده و به همین دلیل رفتارهای او متناقض به نظر می‌رسد.

پشه

این عروسک جنجالی هر بار که انسانی را نیش می‌زند تحت تاثیر او قرار می‌گیرد و رفتارهایی مشابه با او را نشان می‌دهد. بنابراین پشه به شدت تحت تاثیر افراد مختلف است و روحیات خود را از آن‌ها قرض می‌گیرد. اینکه یک پشه قدرت تکلم با انسان و تعقل با خویشتن را داشته باشد به اندازه کافی هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد اما قرض‌گرفتن روحیه سایر انسان‌ها به جذابیت هر چه بیشتر شخصیت پشه کمک می‌کند. علاقه شدید پشه به گزیدن اطرافیان و به خصوص ایرج طهماسب هم باعث می‌شود که او محبوبیت بیشتری داشته باشد.

روح

به واقع تأکید چندباره روح بر جسم بی‌خاصیتش و تلاش برای مذاکره با مهمانان طهماسب برای اینکه اجازه دهند تا روح وارد بدن آنها شود و از این طریق به مکان‌هایی که دوست دارد برود یا اقداماتی را که دوست دارد انجام دهد بازنمایی و خوانشی درون‌متنی و برون‌متنی از مفاهیم وطن و مهاجرت است.

در حقیقت روح با وجود اینکه از جسم خود به‌عنوان بی‌خاصیت نام می‌برد، اما به وضوح هنگام یادکرد از میزبان سابق و در عین تلخی و گزندگی کلام، تعلق خاطر و محبتی را نیز نشان می‌دهد و با حسرت از روزهایی سخن می‌گوید که در جسمش حضور داشته است.

این گفتارها که به‌تناوب از سوی روح صورت می‌پذیرد این شخصیت را به نمادی از مهاجران بدل می‌کند. افرادی که در جای‌جای این کره خاکی زندگی می‌کنند، اما اهداف متفاوت، آنها را به دل بریدن از وطن و مهاجرت می‌کشاند.

درمجموع میتوان گفت؛ عروسک‌های برنامه مهمونی دوست‌داشتنی و جذاب به نظر می‌رسند. هر کدام از این عروسک ها شخصیت پردازی منحصربفردی دارد و طهماسب توانست به خوبی مفهوم و منظور خود را به مخاطب برساند. شما کدام یک از شخصیت های مهمونی را بیشتر دوست داشتید؟ با کدام یک حس همذات پنداری بیشتری داشتید؟

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید