قیام توابین، یکی از بازتابهای سیاسی و انقلابی واقعه کربلا است. این قیام به فرماندهی سلیمان بن صرد خزاعی بهجهت پشیمانی کوفیان از یاری نکردن امام حسین (علیهالسّلام) و در نتیجه شهادت آن حضرت به همراه اصحابش و اسارت اهل بیت ایشان بوده است. در ادامه این مقاله جزئیات بیشتری درباره توابین و قیام انها و درسهایی که میتوان از انها گرفت، میخوانید. با ما همراه باشید.
“توابین” چه کسانی بودند؟
قیام توابین یکی از ماندگارترین قیامهایی است که در خونخواهی امام حسین (ع) و ۷۲ تن از یاران با وفایش بر علیه حکومت اموی انجام شد و هر چند به سرانجام نرسید، اما بیش از پیش بر حقانیت امام حسین (ع) و یارانش صحه گذاشت به طوری که پس از گذشت ۱۳۷۰ سال از قیام توابین، هنوز این قیام به عنوان یکی از تاثیرگذارترین قیامهایی تلقی میشود که زمینه وقوع قیامهای دیگر را علیه حکومت جائر اموی فراهم کرد.
توابین گروهی از مردم کوفه و نواحی اطراف این شهر بودند که در هنگام حادثه جان سوز کربلا در سال ۶۱ هجری، ساکت ماندند و به نوعی مرعوب عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه شدند که فضای این شهر را به جهنمی برای شیعیان تبدیل کرده بود. پس از شهادت امام حسین (ع) و به اسارت رفتن خاندان این امام همام، توابین به شدت نادم شدند و “سلیمان بن صرد خزاعی” رهبر این گروه با تشکیل سپاهی ۱۶ هزار نفری قصد حمله به شام و از میان بردن عبیدالله بن زیاد کرد و با شعار “یا لَثارات الحسین” به سمت شام به حرکت درآمدند.
رهبران نهضت توابین به جز سلیمان بن صرد خزاعی، عبارت بودند از” مسیب بن نجبه، عبدالله بن سعد ِازدی، عبدالله بن وال و رفاعه بن شداد که همگی سلیمان را همراهی میکردند. اما در این بین “مختار ثقفی” که در زمان حادثه عاشورا در حبس “ابن زیاد” بود با قیام توابین به دلیل آنچه که بی کفایتی سلیمان در امور نظامی خواند از همراهی توابین خود داری کرد و خطاب به سپاه توابین گفت” سلیمان صلاحیت رهبری شما را ندارد و همه شما را به دلیل نداشتن تدبیر در امور نظامی و جنگ به کشتن خواهد داد”. همین خطابه مختار باعث شد که از سپاه ۱۶ هزار نفری توابین تنها ۴ هزار نفر از آنها باقی بمانند.
سر انجام سپاه ۴ هزار نفری توابین در سال ۶۵ هجری به سوی شام حرکت کرد و در بین راه بر سر مزار امام حسین (ع) حاضر شدند و به مدت یک شبانه روز بر مزار آن حضرت گریه و زاری کردند. توابین در محلی به نام عین الورده با سپاه ۳۰ هزار نفری ابن زیاد وارد جنگ شدند و به مدت ۳ روز در برابر سپاه تا بن دندان مسلح شام دلاورانه جنگیدند، اما با کشته شدن اکثر توابین از جمله سلیمان بن صرد خزاعی، قیام توابین به شدت سرکوب شد به طوری که “رفاعه بن شداد” تنها رهبر جان به در برده توابین دستور عقب نشینی و بازگشت به سوی کوفه را داد.
در دیبامگ بخوانید: یالثارات الحسین یعنی چه؟ ریشه این شعار از کجا نشأت گرفته؟
تمام توابین به دنبال خونخواهی نبودند
این قیام با شعار ” یالثارات الحسین” آغاز شد که به اعتقاد برخی تمام توابین به دنبال خونخواهی نبودند بلکه به دنبال پست و مقام بودند به طوری که امام سجاد (ع) نه قیام آنها را تایید و نه رد کرد. آخرین حلقه قیام توابین قیام مختار بود که نسبتا موفق عمل کرد و توانست تمام کسانی که در واقعه عاشورا مقصر بودند را به سزای عمل خود برساند.
مهمترین درسی که باید از این قیام گرفت این است که اگر به موقع در برابر رخدادها عکس العمل نشان ندهیم و به نوعی بصیرت نداشته باشیم در آینده فرصت جبران نخواهیم داشت و پشیمان خواهیم شد همان طوری که توابین نادم شدند و هرگز خود را نبخشیدند.
قیام توابین ثابت کرد که امام حسین (ع) به دنبال قدرت نبودند
یکی دیگر از درسهایی که میتوان از این قیام گرفت آن است که اگر فتنهای در جهان اسلام رخ دهد باید در مسیر ولایت گام گذاشت. اگر جریان حق توسط حکومتهای جور سرکوب شوند این حکومتها باید بدانند که این سرکوبها آتش زیر خاکستر میشود و روزی گریبان ظالمان را خواهد گرفت همان طوری که سرانجام تبعات قیام عاشورا گریبان حکومت بنی امیه را گرفت.
قیام توابین به نوعی حقانیت امام حسین (ع) را میرساند که ایشان هرگز به دنبال قدرت نبودند و در آن فضای غبار آلود حکومت یزید امام تنها به دنبال استمرار دین خدا و پیاده کردن اسلام ناب محمدی بودند.
قیام توابین نشان داد که آنها در زمان واقعه عاشورا تبعیت محض از ولایت نکردند و خیلی دیر عکس العمل نشان دادند. در این بین مختار ثقفی در قیام خود با محمد بن حنفیه برادر امام حسین (ع) هماهنگی کرد و تبعیت بیشتری از ولایت داشت. مختار اعتقاد راسخی به ولایت اهل بیت داشت.
اگر به دشمن مجال دهیم به سرنوشت توابین دچار میشویم
مهمترین درسی که در روزگار کنونی میتوان از قیام توابین گرفت این است که نباید فریب تبلیغات دشمن را خورد. همان طور که مردم کوفه فریب تبلیغات حکومت بنی امیه را خوردند. شرایط کنونی به گونهای شده است که بیشتر شبیه اوایل نقلاب است و متاسفانه برخی از افراد ولایت پذیری کمی دارند و امروز اگر ما به دشمن مجال جولان بدهیم به سرنوشت توابین دچار میشویم. باید به گونهای رفتار کنیم که دیگر شاهد واقعه عاشورای دیگری در این برهه از زمان در جامعه نباشیم که بصیرت مردم به طور حتم مانع وقوع عاشورای دیگری خواهد شد.
به هر حال اگر توابین قیام نمیکردند شاید به جای سپاه شام بار سنگینی گناه و عذاب وجدان آنها را از پا در میآورد و در جرگه یزیدیان قرار میگرفتند. هر چند حرکت توابین توام با احساس بود و از نظر نظامی عقلانی نبود، اما شهادت آنها توانست تا حد زیادی لکه ننگ یزیدی بودن را از چهرهشان بزداید و زمینه را برای قیامهای دیگر بر علیه اُمویان فراهم کند.