داریخماخ یک اصطلاح ترکی است که میگویند معادل فارسی نداره، درواقع عموما برای توصیف حالتی بین دلتنگی و دل شورگی ، یه حالتی که انسان انگار در قفسی گرفتاره و راه فرار ندارد استفاده میشود. در ادامه این مقاله از دیبامگ توضیحات بیشتری درباره اصطلاح داریخماخ داده میشود.
معنی کلمه داریخماخ….
کلمه نامفهوم اما پر از حس کلمه ای گنگ اما پر از حرف کلمه ترکی که بسیار تعریفش سخت است حتی برای خود ترک ها.برای شروع اینکه برسی کنیم ابتدا به تجربیات تکیه می کنیم تا حدی قابل هضم باشد.
برداشت هایی که از این کلمه میتوان داشت خیلی متفاوت اما بسیار نزدیک هستند و با شرایط و حسیات افراد رابطه مستقیم دارد در حالی که خود مفهموم کلمه بسیار از پارادوکس تشکیل شده.همین اول کار فهمیدیم که زبان ترکی بسیار پیچیده اما شیرین هست.
شاید قبل اینکه با این متن رو به رو شوید جای دیگر خوانیده اید که مفهوم کلی ان دو دل بودن یا دلتگی یا شاید هم بی حوصلگی است اما نسبت به چی؟ یا شاید شنیده اید که نه این و نه ان. هم این هم ان. به هر حال معنی و مفهوم زیاد دارد و…
یکی از تعریف های ان که یکی از کاربران در صفحات مجازی منتشر کرده است این است که: یک حسی هست که نمی شود درست توصیف کرد ولی نزدیک ترین معنی می تواند این باشد که از احساس دلتنگی زیاد و دوری حسی مانند احساس کوسه ای در تنگ ماهی دارد و همه اش در پی شکافتن کالبد است و چون نمی تواند کلافه و بی حوصله می شود و حس انجام هیچ کاری را ندارد و خود افسردگی نیست ولی گاهی منجرب افسردگی می شود .
بنابراین هنوز معادل دقیقی برای تعریف این کلمه نیست. اگر شما نظر تازه ای درباره این کلمه دارید به ما بگویید تا در درک ان پیشرفتی داشته باشیم و موقعیت های مختلف ایجاد ان را بشناسیم.