یکی از مهمترین قیامهایی که بس از عاشورای سال ۶۱ رخ داد، قیام «مختارثقفی» است. در این مقاله از دیبامگ بررسی خواهیم کرد که بعد از قیام وی چه بر سر دو همسر مختار امد.
سرنوشت زنان مختار
به نوشته کتاب تاریخی مروج الذهب، مصعب بن زبیر، دو همسر مختار به نام های ام ثابت و عمره (دخترسمره بن جندب و دختر نعمان بن بشیر) را احضار کرد و گفت از مختار تبرّی بجویند. وی از انها پرسید درباره مختار چه میگویید؟
ام ثابت همسر مختار گفت: درباره او چه میتوانم بگویم؟! هر چه شما میگویید من هم همان را میگویم.
مصعب به او گفت: برو تو آزادی.
اما عمره دختر نعمان بن بشیر گفت: این شهادتی است که روزی من شده، آیا آن را ترک کنم؟ نه، چنین نمیکنم. این مرگ است و سپس بهشت و ورود بر پیامبر و اهل بیت آن بزرگوار. بارالها، شاهد باش که من پیرو پیامبرت و فرزند دختر او و اهل بیت و شیعه اویم.
مصعب او را به زندان انداخت و به برادرش «عبدالله» نامه نوشت که این زن بر این باور است که مختار پیغمبر است. آن گاه او را بین کوفه و حیره گردن زدند.
«عمره بنت نعمان» همسر دوم مختار است که در منایع تاریخی از ایشان به عنوان بانویی عفیف، زیبا، با ایمان، درستکار، ادیب و شاعر یاد شده است. پدرش «نعمان بن بشیر انصاری» همان کسی بود که پیراهن عثمان را به شام برد و در جنک صفین در کنار معاویه و بر علیه امام علی (ع) شمشیر زد و از جانب یزید والی شهر کوفه شد.
از جمله اثرگذاری مثبت عمره؛ زمانی بود که مسلم بن غقیل به عنوان سفیر امام حسین (ع) وارد کوفه شد و بعد از پیمان شکنی مردم کوفه به خانه مختار پناه برد. بنا به نقل کتب تاریخی یکی از دلایل عدم یورش والی کوفه و سپاهیانش به حناب مسلم، حضور عمره در خانه مختار بود.
عمره بر خلاف اعتقادات پدرش، علوی و از مریدان امیرمومنان (ع) بود و بعد از حادثه عاشورا و در جریان قیام همسرش مختار، پیوسه پشتیبان و حامی او بود و همسرش را همراهی میکرد.
شهادت دلخراش او همگان را متاثر کرد. «عمر بن ابی ربیعه قریش» از شاعران بنام عرب در رثای شهادت مظلومانه این بانو شعری سروذ و چنین نوشته است: «از عحیبترین اتفاقاتی که سراغ دارم کشته شدن زنی آزاده و سپیدروی است. او را که خداوند رحمتش کند بی هیچ گناهی به قتل رساندند،… جنگیدن با دشمن و کشته شدن بر ما و بر زنان و پاکدامن واجب شده، از چنین پدری، جنین دختری با ایمان به دنیا آمد تا نمایانده شود که « یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ…» خداوند از مرده، زنده را بیرون میآورد…» سوره روم،