ریزعلی خواجوی کیست؟ سرگذشت دهقان فداکار ایرانی از تولد تا مرگ!

درباره ریزعلی خواجوی چه میدانید؟

تقریبا همه ایرانیان از نوجوانان تا سالمندان نام ریزعلی خواجوی را شنیده اند. ریزعلی خواجوی دهقان فداکاری است که داستان معروف او در کتاب کلاس سوم دبستان را خوانده ایم. در ادامه این مطلب از دیبامگ جزئیات بیشتری درباره زندگی دهقان فداکار خواهید خواند.

ریزعلی خواجوی کیست؟

ریز علی خواجوی که نام اصلی او ازبرعلی خواجوی است، پنج اسفندماه سال ۱۳۰۹ در روستای قلعه جوق شهرستان میانه آذربایجان متولد شد. ریز علی مانع مرگ و آسیب دیدن ده‌ها انسان شد و به‌این‌ترتیب تبدیل به قهرمان ملی شد.

داستان ریز علی خواجوی داستان دهقان فداکاری است که در آذرماه سال ۱۳۴۱ در سن ۳۲ سالگی شب‌هنگام، در کنار ریل قطار حرکت می‌کرد که متوجّه مسدود شدن مسیر قطار در میان ایستگاه‌های قرانقو و شیخ صفی در دره رودخانه قرنقو از توابع میانه و در آذربایجان شرقی، به علت ریزش کوه شد، ریز علی خواجوی که متوجه شد قطار درحال نزدیک شدن به تکه سنگ‌های بزرگی که مسیر قطار را بسته بودند است، برای جلوگیری از برخورد قطار با سنگ‌ها لباس خود را آتش زد و به سمت قطار شروع به دویدن کرد ولی با این کار نتوانست لوکوموتیوران را آگاه کند و درنهایت با شلیک چند گلوله از تفنگ شکاری خود توانست قطار را متوقف کند و باعث جلوگیری از مرگ ده‌ها نفر شد.

ریز علی خواجوی در کتاب فارسی سوم دبستان

داستان ریز علی با عنوان دهقان فداکار سال‌ها درکتاب فارسی سوم تدریس می‌شد و در سال‌های اخیر شکل مختصرتر شده داستان او در درس «فداکاران» کتاب فارسی پایه سوم دبستان گنجانده‌شده است.

فیلم ماجرای دهقان فداکار

ماجرای دهقان فداکار یک‌بار در سال ۱۳۴۷ با روایتی مشابه دستمایه فیلم مستندی به نام «اون شب که بارون اومد (حماسه روستازاده گرگانی)» به کارگردانی کامران شیردل قرار گرفت.

مصاحبه دهقان فداکار

وی سال‌ها بعد در مصاحبه با خبرنگاران گفت: باید جان مردم را نجات می‌دادم، فانوسم را حرکت دادم و شروع به دادوفریاد کردم اما مأموران قطار متوجه نشدند و فانوسم خاموش شد. نمی‌دانستم چه‌کار کنم. یک‌دفعه فکری به ذهنم رسید. کتم را درآوردم و نفت فانوس را روی آن ریختم و با کبریتی که داشتم آتش زدم اما بازهم قطار نایستاد.

با تفنگ شکاریم چند تا شلیک کردم و بالاخره قطار ایستاد وقتی مردم و مأموران از قطار پیاده شدند شروع به کتک زدن من کردند چون فکر می‌کردند بی‌دلیل قطار را نگه داشتم، رئیس قطار آمد و من جریان را برایش گفتم. باهم به‌طرف ‌جایی‌ که کوه ریزش کرده بود، رفتیم، هنگامی‌که دیدند من راست گفتم شروع به عذرخواهی و بوسیدن من کردند. ‌آن زمان که این کار را کردم، فقط به خاطر نجات مردم بود. انتظار تشکر نداشتم و حالا خوشحالم. هرروز به خاطر این‌که آن روز این فکرها به ذهنم آمد، از خدا تشکر می‌کنم.

تجلیل از ریز علی خواجوی

در سال ۱۳۸۵ در سومین همایش اعطای تندیس ملی فداکاری از وی تجلیل شد و این تندیس به او اهدا شد. این مراسم در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد. دهقان فداکار ترک‌زبان بود و قادر به صحبت کردن به زبان فارسی نبود و مترجم سخنان وی را به فارسی ترجمه کرد.

درگذشت ریز علی خواجوی

این مرد فداکار در روز شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۶ در سن ۸۶ سالگی بعد از تحمل ۲۰ روز بیماری در بیمارستان امام رضای تبریز دار فانی را وداع گفت و در ۱۳ آذر در زادگاهش شهرستان میانه به خاک سپرده شد.

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید