محسن قصابیان بازیگر سینما و تلوزیون است. وی با ایفای نقش بهران در سریال نمایش خانگی داریوش با نمونه متفاوتی از ضد قهرمان چند لایه روبهرو هستیم که محسن قصابیان به خوبی آن را دریافته و به آن رنگ داده است. در ادامه این مطلب از دیبامگ بیوگرافی این بازیگر را میخوانید. با ما همراه باشید.
بیوگرافی
محسن قصابیان متولد اول مردادماه سال ۱۳۴۸ اهل قوچان خراسان، بازیگر و کارگردان ایرانی است. هفت هشت ساله بود که بخاطر آسیب سیل به قوچان به مشهد مهاجرت کردند. تا زمانی که دیپلم بگیرد در مشهد زندگی کرد و برای ادامه تحصیل راهی تهران شد.
تحصیلات
محسن قصابیان فارغ التحصیل رشته نمایش با گرایش بازیگری و فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس است که تجربه نویسندگی و مجری گری هم دارد. آقای بازیگر در سال ۱۳۶۷ دیپلم تجربی گرفت ، در سال ۱۳۷۲ لیسانس بازیگری از دانشگاه هنر و در سال ۱۳۷۵ هم فوق لیسانس گرفت.
شروع فعالیت هنری
فعالیت هنری خود را به عنوان بازیگر تئاتر از سال ۱۳۶۹ در سن ۲۱ سالگی با نمایش «بلبشو» به کارگردانی حسین پور در تئاتر شهر شروع کرد . خیلی زود با تئاتر دیده شد و چند سال بعد در سال ۱۳۷۱ با فیلم سینمای «تونل» به کارگردانی مجتبی زارعی بازی در جلوی دوربین را تجربه کرد
اولین سریال
در سال ۱۳۷۴ برای اولین بار با سریال «آخرین بازمانده» وارد تلویزیون شد. بعد از تجربه های موفق تئاتری در سال ۱۳۸۱ در قامت نویسنده و کارگردان فیلم تلویزیونی «گنج» را با حضور زنده یاد انوشیروان ارجمند و ناهید مسلمی ساخت. پس از آن در سال ۱۳۸۶ هم سریال «خانه شمعدانی» را برای تلویزیون کارگردانی کرد که بسیار هم موفق بود.
در سال ۱۳۹۸ با حضور در فیلم سینمایی «منصور» که به زندگی منصور ستاری می پرداخت در جشنواره سی و نه فجر دیده شد. با شروع اکران این فیلم از ۱۹ آبان ۱۴۰۰ و در نقش اول آن بسیار مورد توجه قرار گرفت.
بعد از دیده شدن با فیلم منصور، در آذر ۱۴۰۰ با سریال «موج اول» که به شروع کرونا در ایران مربوط می شد در نقش اول حضور داشت.
محسن قصابیان در سریال داریوش
در سریال «داریوش» کاراکتر بهرام با بازی سنجیده و هوشمندانه محسن قصابیان یکی از آن نقشهایی است که احتمالاً و تا پایان بیش از سایر نقشها در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند. بهرام رنگبندی خاصی در شخصیت پردازی دارد، میان مرز شخصیت شرور و ضد قهرمان در نوسان است و مهمتر اینکه با تبحر خوب بازیگر بدل به نقشی چند بعدی شده است. بهرام در ابتدای امر در نقش یک تواب نمایان میشود، کسی که خودش بخشی از بازی بوده و به یکباره کارش با نامردی دیگران به زندان و گوشه نشینی میرسد. حالا با بازگشت داریوش باز وارد میدان میشود و به واسطه تعلیق فیلمنامه در کنار بازی درخشان محسن قصابیان مخاطب را تا میانه سردرگم میگذارد. آنچه، اما در نقش بهرام فراموش نشدنی است، آگاهی او نسبت به خود و جهان اطراف و آدمهاست.
برخلاف بسیاری از شخصیتهای منفی که در یک جهل ناشی از شرایط اجتماعی و طبقه فرهنگی به سر میبرد و جز همان دایره دیدگاه و نگاه و عملکرد شناخته میشوند، کاراکتر بهرام دچار خودآگاهی است. نمونه این آگاهی را میتوان در همان سکانس گفتگویی دید که در ماشین میگوید: «هرکسی که به جای من بود و ترس شما را میدید، به مال و ناموس و خودتان رحم نمیکرد…»
شخصیت بهرام فارغ از تیپسازیهای معمولی و یا حتی هنرمندانه، خودش را به عنوان یک شخصیت منحصر به فرد معرفی میکند. خودآگاهی بهرام ناشی از زیست اوست، از شرایطی که در آن زندگی کرده اینکه یک بار از اوج به ذلت رسیده است، تحقیر شده، کتک خورده و تا پای مرگ رفته و همه چیزش را از او گرفتهاند، اما بازگشت دوباره او و انتقام او را زنده نگه داشته است تا جایی که توانسته به همان موقعیت مورد نظرش بازگردد. نکته قابل توجه آنجاست که در حضور مجددش آدمی دیگر را ارائه میدهد که دقیقاً از ترس دیگران آگاه است، او میداند نمیتواند به هیچکسی اعتماد کند و مهمتر اینکه ترسی از واقعیت ندارد.
شخصیت بهرام در فیلمنامه به نسبت سایر نقشها، رنگآمیزی بهتری دارد از این جهت که تلاش نویسنده بازنمایی تدریجی او در نگاه مخاطب است بیآنکه بخواهد او را قضاوت کند.
فارغ از متن که اصلیترین ابزار بازیگر برای تحلیل و درک شخصیت است و به خوبی نقش را در فیلمنامه پرورش و بسط داده است، قطعاً انتخاب محسن قصابیان ریسک بالایی برای این نقش بوده است. ریسک از این جهت که محسن قصابیان برای اهالی تئاتر نامی شناخته شده است، اما بیشترین خاطره عمومی از او مدیون سریال «بازرس» و بیشتر بازی در نقش تیمسار ستاری در فیلم «منصور» است که فاصلهای عظیم با نقش بهرام دارد.
محسن قصابیان در ایفای نقش بهرام از تمام توان و تجربه تئاتریاش استفاده کرده تا نقش به دام کلیشهها نیفتد، بازی که برای بهرام طراحی کرده در اوج شکستگی بدنی، اما هوشیاری است. در برخورد با دیگر شخصیتها تنها به بیان و دیالوگ بسنده نکرده است و از تمام نشانهگذاریهای بازی در سکوت، حالت چهره، نگاه و… بهره برده تا نقش بهرام حتی در حضورهای بدون کلام هم بار سنگین خود بر اتمسفر سکانس را داشته باشد. محسن قصابیان دقیقاً از درون به نقش رسیده است به جای آنکه با تکیه بر بازی متکی بر ژست نقش را تیپیکال اجرا کند، درون مایه و لایههای زیرین نقش را دریافته و در خود پرورانده است. آنچنان که هرچه سریال پیشتر میرود، حضور او در ذهن مخاطب ماندگارتر میشود تا جایی که بالاخره حضورش را بر داستان تا جایی تحمیل میکند که در هر قسمت منتظر بازی او باشیم به طور مثال سکانس گفتگوی او در مغازهاش با سیفی را مقایسه کنید با حضورش در مقابل کاظم (عباس جمشیدی فر) که چگونه از بازی چهره و حالت نگاه بهره میبرد.
اوج بازی درخشان و تاثیرگذار او را باید در قسمت نهم دید جایی که برای انتقام وارد کارگاه متروکه میشود، مقایسه بازی او قبل از اتفاق و بعد از آن در ماشین و نحوه ادای دیالوگها تبحر او در رسیدن به نقش را نشان میدهد. نقشهای منفی و یا ضد قهرمانهای ماندگار در سینما اندک است، بخشی به دلیل ضعف فیلمنامه نتوانستهاند چند بعدی شوند و برخی به دلیل عدم توانایی و هوشمندی بازیگران به نتیجه نرسیده است چرا که همیشه بر لبه تیز تیغ ارائه و اجرا قرار دارد و بسیاری از بازیگران نتوانستهاند آن تعادل را ایجاد کنند.
به همین واسطه است که اگرچه ایفای چنین نقش هایس مورد پسند هر بازیگری است، اما همه چیز در نهایت با کوچکترین اشتباه یا اغراق میتواند از دست برود.
آنچه، اما نقش بهرام در سریال «داریوش» را از نمونههای کلیشهای رها کرده و آن را به سمت ماندگاری پیش برده است در دو عامل اساسی نهفته است؛ نخست داستان و فیلمنامه که توانسته به خوبی از بس تقابل و تضاد نقشها برآید و پیشینه و گذشتهای برای شخصیت بسازد که همچنان که حس همذات پنداری مخاطب را برمی انگیزد بتواند تضاد میان او و شخصیت محوری برای ادامه داستان را هم ایجاد کند. دوم انتخاب صحیح و اعتماد به بازیگری همانند قصابیان که آنچنان در قالب نقش فرو رفته است که به دشواری میتوان بازیگر دیگری را به جای او تصور کرد.
به هر روی تا اینجا و میانه سریال «داریوش» میتوان از بازی محسن قصابیان به عنوان یکی از نمونههای موفق ایفای نقش منفی چند بعدی یاد کرد و امیدواریم که شاهد ادامه همین مسیر تا پایان این مجموعه باشیم. هرچند معتقدم برای نوشتن و بررسی همه جانبه این مجموعه باید تا انتها و قسمت پایانی صبوری کرد.
ازدواج و همسر محسن قصابیان
سالهاست ازدواج کرده و ثمره ازدواجش دو فرزند پسر است.
فیلمهای محسن قصابیان
بازیگری:
- فیلم تونل – ۱۳۷۱
- سریال آخرین بازمانده – ۱۳۷۵
- سریال ثقه الاسلام – ۱۳۷۸
- فیلم رنگ زیتون کال – ۱۳۷۶
- سریال ماه ریز – ۱۳۷۸
- سریال تفنگ سر پر – ۱۳۸۱
- فیلم تلویزیونی هامین – ۱۳۹۲
- فیلم سینمایی افسون گل سرخ – ۱۳۹۲
- سریال بچه های گروهان بلال – ۱۳۹۷
- فیلم سینمایی منصور – ۱۳۹۸
- سریال موج اول – ۱۴۰۰
کارگردانی ، تهیه کنندگی و نویسندگی:
- نویسندگی و کارگردانی تله فیلم گنج – ۱۳۸۱
- کارگردانی تله فیلم جای تو خالی – ۱۳۸۳
- نویسندگی و کارگردانی تله فیلم ذهن زیبا – ۱۳۸۳
- کارگردانی سریال خانه شمعدانی – ۱۳۸۶
- تهیه کنندگی و کارگردانی بوکی – ۱۳۸۷
- تهیه کنندگی سریال بچه های دهکده – ۱۳۸۷
- کارگردانی فیلم سینمایی نیوکاسل – ۱۳۹۵