ابوعلی محمد بن محمد بن عبدالله البلعمی وزیر سرشناس عبدالملک بن نوح و منصور بن نوح سامانی در سده ۴ هجری بود. در این مطلب گزارشی درباره ابوعلی بلعمی برای شما آماده کردهایم. با زندگینامه ابوعلی بلعمی در دیبامگ بیشتر آشنا شوید.
بیوگرافی و مناصب بلعمی صغیر
ابوعلی بلعمی (متوفی حدود ۳۸۳)، مورخ و ادیب ایرانی است که وزارت عبدالملک بن نوح و منصور بن نوح از پادشاهان سامانی را بر عهده داشت و به دستور منصور بن نوح «تاریخ طبرى» را از عربى به فارسى ترجمه کرد. بلعمى در این ترجمه بسیارى از موارد «تاریخ طبرى» را تلخیص کرده و در موارد بسیاری از منابع دیگری استفاده کرد به گونه ای که کتاب او حکم تألیف جدیدى را پیدا کرده است.
ولادت ابوعلی بلعمی
محمد بن محمد بن عبیدالله التمیمی البلعمی معروف به ابوعلی بلعمی در بخارا تولد یافت. در ارتباط با دوران کودکی و ایام ابتدایی زندگی اش اطلاع چندانی در دست نیست. وی فرزند بلعمی بزرگ، ابوالفضل محمد بن عبیدالله بلعمی (م ۳۲۹) است. که از وزیران سامانیان است
علت شهرت او به بلعمى به خاطر انتساب او و نیاکان وى به بلعمان از قراء مرو بود.
دوران وزارت ابوعلی بلعمی
ابوعلی، محمد بن محمد بن عبیدالله بلعمی، مشهور به بلعمی صغیر یا امیرک بلعمی (متوفی حدود ۳۸۳) وزیر سه تن از امیران سامانی و مترجم تاریخ طبری میباشد.
وزارت در دوران عبدالملک بن نوح
از هنگام تولد و دوره نوجوانی او اطلاعی نیست. نخستین بار در ۳۴۹، به جای ابومنصور یوسف بن اسحاق به وزارت عبدالملک بن نوح رسید.
در دوره وزارت ابوعلی، اوضاع دربار سامانیان سامانی نداشت و درباریان، بخصوص ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی (متوفی ۳۵۱)، ابوالحسن سیمجور (متوفی ۳۷۸)، ابوالعباس حسامالدوله تاش (متوفی حدود ۳۷۸) و بالاخره آلپ تَکین (متوفی حدود ۳۵۹) که جملگی سپهسالاری خراسان را به عهده داشتند، پیوسته بر سر قدرت در کشمکش بودند. در این میان، آلپ تکین نفوذ و قدرت سیاسی بسیاری داشت و در واقع، بر اثر سعایت او بود که ابومنصور یوسف از وزارت بر کنار شد و ابوعلی جای او را گرفت. و همین کار اتحاد و دوستی بیشتری بین ابوعلی و آلپ تکین برقرار کرد، و او حامی ابوعلی شد و این دو بر آن شدند که هیچ کاری بیرایزنی یکدیگر انجام ندهند.
آلپ تکین در ذیحجه ۳۴۹ رهسپار نیشابور شد و تا هنگام مرگ عبدالملک بن نوح سامانی (متوفی ۳۵۰) در آنجا ماند.
خلع وزارت در اوائل حکومت منصور
پس از مرگ امیر سامانی، اوضاع نابسامان شد و لشکریان شورش کردند و امور کشور متزلزل گردید. در این هنگام، ابوعلی در نامهای نظر آلپ تکین را برای جانشینی عبدالملک جویا شد.
گویا آلپ تکین، نصر بن عبدالملک را برای این منصب پیشنهاد کرد، اما درباریان با کمک فائق خاصه، حاجب منصور بن نوح، نصر را پس از یک روز امارت، خلع کردند و منصور قدرت را به دست گرفت و همین پیشنهاد آلپ تکین باعث شد که منصور بر او خشم گیرد و از مقامش بر کنار کند.
از موقعیت ابوعلی در این دوره آگاهی چندانی نیست. روایت گردیزی و نرشخی درباره عزل آلپ تکین و درگیری وی با منصور بن نوح کم و بیش همانند است، اما آنان از خلع بلعمی و نقش وی در آن هنگام مطلبی نقل نکردهاند.
ظاهراً دلیل بر کناری وی از این شغل مناسبات دوستانه وی با آلپ تکین بوده و یا به گفته نظام الملک بسیاری از درباریانِ منصور، از جمله ابومنصور محمد بن عبدالرزاق و ابوعبدالله جیهانی و دیگران در خفا به باطنیان، که در آن زمان در خراسان و ماوراءالنهر فعالیت خود را آغاز کرده بودند، گرویده و از ابوعلی بلعمی نزد منصور بدگویی کردهاند. او نیز ابوعلی را در کهندژ حبس کرد.
آلپ تکین برای رهایی ابوعلی و همچنین آگاه کردن منصور راهی بخارا شد. اما ابومنصور محمد بن عبدالرزاق از این کار جلوگیری کرد و آلپ تکین بهناچار به غزنین رفت. اما قبل از رفتن نامهای برای قاضی بخارا فرستاد و پس از شرح رویدادها از او خواست که منصور را از اوضاع دربار آگاه کند.
وزارت در دوران منصور بن نوح
امیر منصور پس از آگاهی از ماجرا، ابوعلی بلعمی را از زندان آزاد کرد و به سامان دربار پرداخت. بنابراین، ابوعلی در ۳۵۰ وزیر منصور بوده و در ۳۵۲ به فرمان منصور ترجمه تاریخ طبری را آغاز کرده است، اما مدت وزارت او در دربار منصور روشن نیست. به نوشته گردیزی و مقدسی در دوره حکمرانی منصور، وزارت، گاه از آنِ ابوعلی و زمانی در دست ابوجعفر عتبی بوده است.
پس از درگذشت منصور (متوفی ۳۶۵)، فرزندش نوح (حک: ۳۶۵ـ۳۸۷) به سلطنت رسید و اوضاع ناآرامتر و پریشانتر از پیش شد، زیرا نوح هنوز نوجوان بود و امور مملکت را فائق خاصه و تاش حاجب اداره میکردند،
اما همچون گذشته پیوسته میان آنان درگیری و نزاع بود. در این زمان، وزارت بر چند تن از جمله ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی، محمد بن عبدالله بن عزیر، ابوالحسین عتبی و ابوالحسین (ابوالحسن) محمد مَزنَی، مقرر شده بود.
در این اوضاع آشفته، فائق خاصه نیز از فرمان نوح سرپیچی کرد. او در ۳۸۳، با ابوموسی هارون بن ایلکخان، معروف به بغراخان (نخستین امیر ایلکخانی، متوفی ۳۸۴) متحد شد و با هم برای تصرف بخارا، بدان سو حرکت کردند. نوح ناگزیر به ترک بخارا شد و به آمل شَط (در ساحل جیحون) رفت
و با گروهی از درباریان به گردآوری سپاه پرداخت و ابوعلی بلعمی را به وزارت برگزید، اما ابوعلی از عهده این کار برنیامد و عبدالله بن عزیر (محمد بن عبدالله بن عزیر) را به این کار برگماشتند. این واپسین نوبت وزارت ابوعلی بوده است.
ابوعلی بلعمی و ترجمه تاریخ طبری
ابوعلی بلعمی همانند پدرش در نشر زبان فارسی تاثیر بسیار گذاشت و با ادیبان آن دوره از جمله ابوبکر خوارزمی (م۳۸۳ یا ۳۹۰) دوستی و مکاتبه داشت. یکی از کارهای باارزش و ماندگار ابوعلی بلعمی، ترجمه و تلخیص تاریخ الرسل والملوک یا تاریخ طبری به دستور منصور بن نوح سامانی بود. او این کار را در سال ۳۵۲ انجام داد که هنوز نیم قرن از وفات طبری نگذشته بود.
این ترجمه که شامل تمام تاریخ طبری است، ترجمه صرف و بدون تغییر این کتاب نیست. تفاوت کار بلعمی با طبری در این است که بلعمی نام روات و اسناد را حذف کرده و از ذکر روایات مختلف در یک مورد که در اصل عربی ذکر شده، پرهیز کرده است.
او از اختلاف روایت های بر یک روایت که در نزد مولف یا مترجم مرجح به نظر رسیده، اکتفا جسته است و هر جا روایتی ناقص یافته آن را از مآخذ دیگر و در متن کتاب نقل کرده است و اشاره نموده که محمد بن جریر طبری این روایت را نیاورده است.
سید ابوالقاسم فروزانی می نویسد:
«از آنجا که ترجمه ای که بلعمی از کتاب تاریخ الرسل والملوک به عمل آورده با حذف اسناد طولانی و نیز روایات متعدد در باب حادثه واحد همراه بوده و نیز در بعضی موارد به خصوص در مورد تاریخ باستانی ایران نکته هایی در بردارد که در اصل کتاب تاریخ طبری نیست، می توان این ترجمه را که به تاریخ بلعمی معروف است کتاب تاریخ مستقلی به شمار آورد و قدیمیترین تاریخ عمومی فارسی دانست.
اثر بلعمی علاوه بر اضافاتی که درباره پیدایش جهان و عقاید ایرانیان در باب آغاز آفرینش آدم علیه السلام و… دارد، حوادث را تا سال ۳۵۵ هجری ذکر کرده است در حالی که در تاریخ طبری حوادث تنها تا سال ۳۰۲ آمده است بنابراین این بخش، پیوستی بر تاریخ طبری محسوب میشود.
ترجمه تاریخ طبری که برخی نام آن را «تاریخنامه طبری» خواندهاند، ماخذ و مرجع بسیاری از ترجمه های دیگر؛ مانند ترجمه ترکی شده است. زیرا به واسطه اطناب و تفصیل تاریخ طبری و زیادی حجم آن و اختصار و شیوایی ترجمه بلعمی مورد توجه قرار گرفته است.
برخی معتقدند ترجمه تاریخ طبری توسط ابوعلی بلعمی شخصا صورت نگرفته، بلکه این ترجمه توسط دبیران وی انجام گرفته است.
محمد روشن مصحح تاریخ نامه طبری می نویسد: «ابوعلی بلعمی از پایه و مایه دانش، بهره چندانی نداشته و در این کار واسطهای بیش نبوده و ترجمه ناب این اثر توسط دبیران و منشیان دانشمند و گمنام دیوان سامانیان انجام شده است.». اما برخی معتقدند برای این ادعا دلیل کافی در دست نیست.
در ارتباط با نام این کتاب نیز باید گفت برخی نام تاریخ بلعمی را برای این اثر مورد استفاده قرار میدهند. اما برخی نام «ترجمه تاریخ طبری» و یا «تاریخنامه طبری» را درست میدانند. مصحح این اثر در مقدمه آن، ذکر عنوان «تاریخ بلعمی» را برای این کتاب نادرست شمرده است. ایشان آورده است: «سپاس خدای را که تاریخنامه طبری که به نادرست در پاره ای از نگاشته های پارسی «تاریخ بلعمی» خوانده شده است… به انجام رسید».
وفات ابوعلی بلعمی
تاریخ مرگ بلعمی چندان روشن نیست . گردیزی در کتاب زین الاخبار آن را در ۳۶۳ ضبط کرده است که ظاهراً درست نیست ، چون عتبی در تاریخ یمینی ذیل رویدادهای ۳۸۳ از ابوعلی یاد کرده است. بنابراین، مرگ بلعمی باید در این سال یا پس از آن روی داده باشد.
تاریخ بلعمی
تاریخ بلعمی ترجمهای است که ابوعلی محمد بن محمد بلعمی از کتاب تاریخ الرسل و الملوک یا همان تاریخ طبری مشهور نوشتهٔ محمد جریر طبری ترتیب دادهاست. تاریخ آغاز ترجمه ۳۵۲ قمری/۳۴۲ خورشیدی بودهاست. تاریخ طبری، تاریخ جهان از ابتدای آفرینش آدم تا آغاز سده چهارم هجری را به تفضیل بیان کرده است و تاریخ بلعمی، ترجمهٔ آزاد فارسی این کتاب به طور مختصر است.
با توجه به تاریخ تألیف این کتاب، میتوان آن را بعد از شاهنامه ابومنصوری، قدیمیترین نثر فارسی دری دانست.
ثمین
عالللللیییییی بود