تحقیق در مورد ناصر خسرو کلاس پنجم [خلاصه زندگینامه به زبان ساده]

تحقیق در مورد ناصر خسرو قبادیانی برای دانش آموزان کلاس پنجم (خلاصه زندگینامه)

ناصرخسرو یکی از افراد مشهور تاریخ ایران زمین است که نمی‌توان به سادگی از آن گذر کرد. تحقیق در مورد ناصر خسرو توسط دانش آموزان کلاس پنجم باعث می‌شود تا با مقطع زمانی زندگی او بیشتر آشنا شوند.

تحقیق در مورد ناصر خسرو

خلاصه زندگینامه

  • نام کامل: ابومعین ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی
  • پیشه: شاعر، نویسنده، جهانگرد و فیلسوف
  • تولد: ۹ ذیقعده ۳۹۴ قمری (۱۲ شهریور ۳۸۳ خورشیدی) در روستای قبادیان از توابع بلخ (تاجیکستان کنونی)
  • وفات: ۴۸۱ هجری قمری (۴۶۷ شمسی) در یمگان، بدخشان (افغانستان کنونی)
  • مذهب: اسماعیلیه (۷ امامی)
  • محل زندگی: بلخ، مرو، قاهره، بدخشان
  • زمان حکومت: غزنویان و سلجوقیان

زندگینامه ناصرخسرو قبادیانی

ناصر خسرو در خانوادهٔ ثروتمندی که ظاهراً به امور دولتی و دیوانی اشتغال داشتند چشم به جهان گشود. وی از ابتدای جوانی به تحصیل علوم متداول زمان پرداخت و قرآن را از برکرد. در دربار پادشاهان و امیران از جمله سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی به عنوان مردی ادیب و فاضل به کار دبیری اشتغال ورزید. پس از سقوط غزنویان به شهر مرو رفت و در دربار سلجوقیان مشغول به کار شد.

ناصر خسرو در سن چهل سالگی و پس از دیدن رویایی دچار انقلاب درونی شد و شروع به گشتن جهان کرد. وی مدت هفت سال سرزمین‌های گوناگون از قبیل آذربایجان، ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، تونس، سودان و … را سفر کرد و سه یا شش سال در پایتخت فاطمیان یعنی مصر اقامت کرد و در آنجا به مذهب اسماعیلی گروید و از مصر سه بار به زیارت کعبه رفت.

ناصرخسرو پس از سال‌ها مجددا به خراسان و بلخ بازگشت و به تبلیغ آیین اسماعیلیه روی آورد. در پی فشارهای روحانیون و مردم و تهدید شدن به مرگ از بلخ گریخت و به مازندران رفت. شرایط برای ناصرخسرو به خوبی پیش نمی‌رفت و پیروان اندکی در اطراف او بودند. او از مازندران به نیشابور و سپس به دعوت یکی از امیران بدخشان که از طرفداران مذهب اسماعیلیه بود به یمگان رفت و تا آخر عمر در همان منطقه زیست. بسیاری از آثار این شاعر بلندآوازه زبان فارسی نیز، در زمانی به رشته تحریر درآمد که در یمگان به سر می‌برد.

ناصر خسرو مردی خداشناس و دیندار بود. از جمله خصوصیات او می‌توان به عزت نفس بالا، صراحت در گفتار و خلوص در برابر پروردگار اشاره کرد.

وفات ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو در سال‌های پایانی عمر تمام روستاهای بدخشان را گشت تا افراد بیشتری را به مذهب اسماعیلیه دعوت نماید. اما همیشه در این سال‌ها از رنج و تنهایی ناله می کرد. سرانجام در سال ۴۸۱ هجری قمری (۴۶۷ خورشیدی) چراغ عمر این حکیم و شاعر بزرگ و نام آشنای ایرانی،‌ در یمگان خاموش شده و در همان منطقه نیز به خاک سپرده می‌شود.

مهمترین آثار ناصرخسرو

ناصر خسرو دارای تألیفات بی‌شماری بوده که بسیاری از آن‌ها به مرور زمان نابود شده است و به دوران ما نرسیده‌اند.

  • دیوان اشعار فارسی
  • دیوان اشعار عربی (مفقود)
  • روشنایی‌نامه: رساله‌ای به نظم فارسی
  • سعادت‌نامه: رساله‌ای است منظوم، شامل سیصد بیت.
  • دلیل‌المتحرین: (مفقود، در بیان الادیان ابوالمعالی از آن نام برده شده)
  • جامع‌الحکمتین: رساله‌ای است به نثر فارسی در بیان عقاید اسماعیلیان
  • خوان‌الاخوان: کتابی است به نثر در اخلاق و حکمت و موعضه
  • زادالمسافرین: کتابی است در بیان حکمت الهی به نثر روان
  • گشایش و رهایش: رساله‌ای است به نثر روان شامل سی پرسش و پاسخ آن‌ها
  • وجه دین: رساله‌ای است به نثر در مسائل کلامی و باطن و عبادات و احکام شریعت
  • بستان‌العقول (مفقود)

سفرنامه ناصرخسرو

مهم‌ترین و معروف‌ترین اثر ناصرخسرو مشتمل بر مشاهدات و گزارش سفر هفت ساله او که به زبان‌های متعددی ترجمه شده و در کنار «سفرنامه مارکوپولو»، از کتب مهم این حوزه است. این سفر در ۶ جمادی الثانی سال ۴۳۷ هجری قمری و از مرو در خراسان آغاز و به سال ۴۴۴ هجری قمری در بلخ پایان می‌گیرد.

اشعار معروف ناصرخسرو

نکوهش مکن چرخ نیلوفری را
برون کن ز سر باد و خیره‌سری را

بری دان از افعال چرخ برین را
نشاید ز دانا نکوهش بری را

چو تو خودکنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک‌اختری را

به چهره شدن چون پری کی توانی
به افعال ماننده شو مر پری را

درخت ترنج از بر و برگ رنگین
حکایت کند کله قیصری را

سپیدار مانده‌ست بی‌هیچ چیزی
ازیرا که بگزیده او کم بری را

درخت تو گر بار دانش بگیرد
به‌زیر آوری چرخ نیلوفری را

نگر نشمری ای برادر گزافه
به دانش دبیری و نه شاعری را

تورا خط قید علوم است و خاطر
چو زنجیر مر مرکب لشکری را

اگر شاعری را تو پیشه گرفتی
یکی نیز بگزیده خنیاگری را

تو برپایی آنجا که مطرب نشیند
سزد گر ببری زبان جری را

به علم و به گوهر کنی مدحت آن را
که مایه‌ست مر جهل و بدگوهری را

پسند است با زهد عمار و بوذر
کند مدح محمود مر عنصری را

من آنم که در پای خوکان نریزم
مر این قیمتی دُر لفظ دری را

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید