جَهَنَّم یا دوزخ جایگاه انسانهای بدکار (گناهکار، منافق، کافر و مشرک) در جهان پس از مرگ است که در آن سزای اعمال خود را خواهد دید. در قرآن افزون بر نام جهنم، نامهای دیگری مانند جَحیم، سَقَر و سَعیر نیز اشاره به جهنم یا طبقهای از آن دارد و در موارد زیادی نیز فقط با واژه «النار» (آتش) از آن یاد شده است.
اسامی نگهبانان جهنم
مالِک خازِنِ جهنم یکی از فرشتههای نگهبان و دربان دوزخ است، که در قرآن و احادیث شیعه و سنی به آن اشاره شدهاست. فرشتههای موکل بر جهنم نوزده تناند، که آنها را زبانیة مینامند. به طور کلی اسامی نگهبانان جهنم به صورت تک تک ذکر نشده است، و تنها نامی که از آنها وجود دارد نام مالک است.
خازن و مالک جهنم
در احادیث شیعه و سنی، نام نگهبان بهشت «رضوان» و نام نگهبان جهنم «مالک» است، که پیامبر اسلام در معراج با او دیدار کرد و مشاهده نمود که چهره ای زشت دارد، -برخلاف دیگر فرشتهها- هرگز نمیخندد، زیرا آنچه خدا برای جهنمیان آماده کردهاست را میبیند.
در روایت دیگری آمدهاست: «مالک» از آن لحظه که به دوزخبانی گمارده شده، هرگز نخندیدهاست، بلکه روزبهروز خشم و غضبش بر دشمنان خدا و گناهکاران افزوده میشود.
امام باقر علیه السلام می فرماید:« هنگامی که پیامبر اکرم به معراج رفت به هیچ آفریده ای از آفریدگان خداوند نمی گذشت مگر اینکه با لطف و سرور و خوش رویی با آن حضرت بر خورد می کردند، تا اینکه به آفریده ای برخورد کرد التفات و توجهی به حضرت نکرد و چیزی نگفت. پیامبر او را بسیار عبوس و چهره درهم کشیده یافت.
به جبرئیل گفت: من تا کنون به هیچ مخلوق برخورد نکرده ام مگر اینکه با خوش رویی و ملاطفت و شاید با من برخورد کرده جز این، این کیست؟
جبرئیل گفت: این مالک و خازن جهنم است، خداوند او را چنین آفریده است.
(امالی صدوق، ص357)
«پیامبر اکرم فرمودند. به ملکی از ملائکه رسیدم که بزرگتر از او ندیده بودم اما خیلی کریه المنظر و بد چهره و غضب آلود بود.
به جبرئیل گفتم: ای جبرئیل! این کیست که من از او ترسیدم؟ جبرئیل گفت: حق داری از او بترسی همه ما از او می ترسیم، این مالک و خازن جهنم است که هرگز نخندیده است و از آن روز که خداوند او را متولی جهنم کرده هر روز غیظ و غضب و خشم او بر دشمنان خدا و اهل معصیت زیادتر می شود تا اینکه خداوند به وسیله او از دشمنان خدا و اهل معصیت انتقام میگیرد. اگر بنا بود او به روی احدی بخندد به روی تو می خندید اما نمی خندد.»
تعداد نگهبانان جهنم
خداوند در آیه ۳۰ و ۳۱ سوره مدثر در مورد دوزخ و نگهبانان آن می فرماید: «عَلَیهَْا تِسْعَهَ عَشَرَ. وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَْبَ النَّارِ إِلَّا مَلَئکَهً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهَُمْ إِلَّا فِتْنَهً لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِیمَانًا وَ لَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فىِ قُلُوبهِِم مَّرَضٌ وَ الْکَافِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بهَِاذَا مَثَلًا کَذَالِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشَاءُ وَ یهَْدِى مَن یَشَاءُ وَ مَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَ مَا هِىَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْبَشَر»
نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده اند! مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار دادیم، و تعداد آنها را جز براى آزمایش کافران معیّن نکردیم تا اهل کتاب [یهود و نصارى] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید،و اهل کتاب و مؤمنان (در حقّانیّت این کتاب آسمانى) تردید به خود راه ندهند، و بیماردلان و کافران بگویند: «خدا از این توصیف چه منظورى دارد؟!» (آرى) این گونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه مى سازد و هر کس را بخواهد هدایت مى کند! و لشکریان پروردگارت را جز او کسى نمى داند، و این جز هشدار و تذکّرى براى انسانها نیست!
تفسیر آیه:
اولین نکته ای که درباره خازنان ذکر شده است، این است که این خازنان همگی فرشته اند. فرشتگانى نیرومند، پر قدرت و به تعبیر قرآن” غلاظ” و” شداد” خشن و سخت گیر که تمام گنهکاران در برابر آنها ضعیف و ناتوانند.
درمورد اینکه چرا این تعداد را بیان فرموده، در خود آیه ۳۱ چند دلیل ذکر می کند:
اول اینکه این تعداد وسیله ای برای آزمایش کفار است. این آزمایش از دو جهت بود: نخست اینکه آنها استهزا مى کردند که چرا از میان تمام اعداد عدد ۱۹ انتخاب شده، در حالى که هر عدد دیگرى انتخاب شده بود جاى همین سؤال وجود داشت. از سوى دیگر این تعداد را کم مى شمردند، و از روى سخریه مى گفتند ما در مقابل هر یک از آنها ده نفر قرار مى دهیم، تا آنها را در هم بشکنیم! در حالى که اشاره کردیم که قدرت فرشتگان قابل مقایسه با قدرت انسان نیست.
دوم اینکه بیان این تعداد برای ایجاد یقین در اهل کتاب بود. در روایتى آمده است که گروهى از یهود از بعضى از یاران پیامبر (ص) از عدد خازنان جهنم سؤال کردند، او گفت خدا و رسولش آگاه ترند، جبرئیل در همان ساعت نازل شد و به پیامبر خبر داد:” عَلَیْها تِسْعَهَ عَشَرَ” نوزده نفر (یا نوزده گروه) بر آن گمارده شده اند.
و از آنجا که آنها ایرادى به این موضوع نگرفتند، معلوم مى شود آن را هماهنگ با کتب خود یافتند، و بر یقین آنها به نبوت پیامبر اسلام (ص) افزوده شد، و همین امر سبب گردید که مؤمنان نیز در عقیده و ایمان خود راسخ تر شوند. به همین دلیل در بیان دلیل سوم افزودن ایمان مومنان را ذکر می کند. (وَ یَزْدادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیماناً).
علمای اهل کتاب معمولا آنچه را در کتب آسمانی شان ذکر شده بود، مخفی می کردند. عوامشان خبری از این نوع قضایا نداشتند. بنابراین این امر برای اهل کتاب یک جور قرینه است بر صدق دعوی پیامبر. یعنی با خود می اندیشند که یک پیامبر امی و بی خبر از آنچه در کتب آسمانی هست، در کتابش دقیقا عددی آمده که مطابق با عدد ذکر شده در کتب آسمانیشان است ، این امر موجب یقین آنها می شود.