شعر دو قدم مانده که پاییز به یغما برود از فرامرز عرب عامری یکی از اشعار زیبای روزهای آخر پاییز است. این شعر در ابتدا در فضای مجازی به نام یغما گلرویی دست به دست میشد که در سالهای اخیر تقریبا همه از نام صحیح شاعر آن یعنی فرامرز عرب عامری نام میبرند. در ادامه شما را با مجموعهای از عکس، ویدئو و متن شعر دو قدم مانده که پاییز به یغما برود آشنا خواهیم کرد. همراه دیبامگ باشید.
دکلمه دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
متن شعر دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برودهرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟گلهها را بگذار!
نالهها را بس کن!روزگار گوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو رافرصتی نیست که صرف گله و ناله شود!
تا بجنبیم تمام است تمام!مِهر دیدی که به برهم زدن چشم گذشت
یا همین سال جدید!
باز کم مانده به عید!این شتاب عمر است…
من و تو باورمان نیست که نیست!*
زندگی گاه به کام است و بس است
زندگی گاه به نام است و کم است
زندگی گاه به دام است و غم است؛چه به کام و
چه به نام و
چه به دام…
زندگی معرکهی همت ماست…
زندگی میگذرد…زندگی گاه به نان است و کفایت بکند
زندگی گاه به جان است و جفایت بکند
زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛چه به نان و
چه به جان و
چه به آن…
زندگی صحنهی بی تابی ماست…
زندگی میگذرد…زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد
زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد
زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهدچه به راز و
چه به ساز و
چه به ناز…زندگی لحظه بیداری ماست…
زندگی میگذرد…فرامرز عرب عامری