بر خلاف آن که پدر و مادرها خیال می کنند فقط اسلام «و بالوالدین احسانا» دارد قرآن و احادیث به ما می آموزند که فرزندان هم حق و حقوقی دارند. از اسم خوب انتخاب کردن تا شیر دادن و تربیت کردن و… تا جایی که عاق و نفرین کردن ولد هم موضوعیت داشته و فقط عاق کردن مخصوص والدین نیست.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) در این باره می فرمایند: «یَلزَمُ الوالِدَینِ مِن عُقوقِ الوَلَدِ ما یَلزَمُ الوَلَدَ لَهُما مِن العُقوق؛ پدر و مادر در اثر آزردن فرزند، همان چیزی گریبانشان را می گیرد که فرزند در آزردن آن ها بدان دچار می شود.»
شکستن دل فرزند در اسلام
راه هایی که موجب شکستن دل می شود از نظر قرآن:
عیب جویی:”وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُم”؛ (حجرات، ۱۱)
با تکبر و غرور راه رفتن: “لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحا”؛ (لقمان، ۱۸)
مسخره کردن دیگران: “یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یکُونُوا خَیراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یکُنَّ خَیراً مِنْهُن”؛(حجرات، ۱۱)
روی از دیگران برگرداندن: “وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاس”؛ (لقمان، ۱۸)
سر از کار دیگران در آوردن و غیبت کردن: “وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضا”. (حجرات، ۱۲)
یکدیگر را با نام زشت خواندن: “وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقاب”؛(حجرات، ۱۱)
شکستن دل مومن از دیدگاه ائمه:
عاقبت دل شکستن، اولین آسیبی که شکستن دل دیگران بر فرد وارد می شود، نفرین شدن و دوری از رحمت خداوند است. علاوه بر این در آخرت نیز این ظلم با عقوبت سخت و بسیار دشواری پاسخ داده می شود.
حضرت محمد(ص) فرمودند:
مَن آذی مُؤمِنا فَقَد آذانی، ومَن آذانی فَقَد آذَی اللّه َ عز و جل، ومَن آذَی اللّه َ فَهُوَ مَلعونٌ فِی التَّوراةِ وَالإنجیلِ وَالزَّبورِ وَالفُرقانِ؛
هر کس مؤمنی را بیازارد، مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد، بی شک، خداوند عز و جل را آزرده است و هر کس خدا را بیازارد، در تورات و انجیل و زبور و قرآن، نفرین شده است. (بحار الأنوار :ج ۶۷ ص ۷۲ ح ۴۰)
امام حسین (ع) فرمودند:
یا بُنَیَّ اِیّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لایَجِدُ عَلَیْکَ ناصِراً اِلاَّ اللّهَ؛
فرزندم! بپرهـیز از سـتم بر کسی که غیر از خدا یاوری در مقابل تو ندارد. (اعیان الشیعة:ج۱، ص۶۲۰)
امام صادق (ع) فرمودند:
إِذا کانَ یومُ القیامةِ نادی منادٍ :أَینَ الصدودُ لأَولِیائِی؟ فیقومُ قومٌ لیسَ علی وجوهِهِم لَحْمٌ ، فیُقَالُ :هؤلاءِ الّذینَ آذَوْا المؤمنینَ و نصبُوا لهم و عانَدوُهم و عنَّفُوهُم فی دِینِهِم، ثمّ یؤمرُ بِهِمْ إلی جَهَنَّمَ ؛
در روز قیامت، ندا کننده ای ندا دردهد:
کجایند آزار دهندگان دوستان من؟ پس گروهی برخیزند که صورتشان گوشت ندارد و گفته می شود:اینان کسانی هستند که مؤمنان را آزار دادند و با آنان دشمنی و مخالفت کردند و در دینشان برایشان سخت گرفتند؛ سپس به درافکندنشان در جهنّم فرمان داده می شود. (الکافی :۲/۳۵۱/۲)
حق الناس دل شکستن
شکستن دل انسان و ناراحت کردن او از گناهانی است که دارای عواقب بدی است و باید خیلی سریع از آن توبه کرد و در این مورد فقط پشیمان شدن و طلب آمرزش از خداوند کافی نیست بلکه باید به نحوی دل آن فرد را به دست آورد و او را از خود راضی و خشنود نمود و با عذرخواهی و جبران کردن به وسیله ی احسان و یا هدیه ای و یا کلمات دلنشیتی اندوه و گرفتگی را از آن فرد برطرف نمود چون دل شکستن آثار بدی به دنبال دارد و شکستگی او در اعمال و زندگی و آسایش ما تاثیر منفی دارد و ار جبران نشود، علاوه بر ناخشنودی الهی، عذاب اخروی را در پی دارد.
اما زین العابدین در حدیث شریفی می فرماید: پدرم در لحظات آخر عمر عزیزش، در آن شرایط سخت روز عاشورا در حالی که خون در رگ هایش می غلطید مرا در آغوش گرفت و به من فرمود تو را به آن چه پدرم نزدیک وفاتش به من فرمود وصیت میکنم و آن این که: ( ” یا بنی! ایاک و ظلم من لاتجد علیک ناصرا الا الله”؛ پسر عزیزم! از طلم و ستم به کسی که یار و یاوری جز خدا ندارد بپرهیز).
دل شکستن در نهج البلاغه
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «اَمّا الظّلم الّذی لا یُتركُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً؛ امّا ظلمی كه بخشوده نمیشود ظلمی است كه بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر میكنند». (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵ )
و در روایت دیگری آن حضرت حتی ادای حق الناس را از حق الله مهمتر دانسته و میفرماید: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله كانَ ذلك مودّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و كسی كه حقوق بندگانش را رعایت كند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد كرد». (محمدی ری شهری، میزان الحكمة، ج ۲، ص ۴۸۰ )
عاق پدر و مادر توسط فرزند
پیامبر خدا (صلوات الله علیه ) فرمود: بر پدر و مادر در صورتى كه فرزندشان صالح باشد رعایت همان چیزى لازم است كه رعایت آن بر فرزند لازم است. (الخصال / ترجمه جعفرى/ ج۱/ ۹۱)
از این رو همانگونه که عقوق والدین عبارت است از:
- به خشم آوردن
- شکستن دل
- آزردن خاطر ایشان به هر نوع که دل ایشان آزرده شود
- کتک زدن
- دشنام دادن
- صدا به ایشان بلند کردن
- تیز بر ایشان نگریستن
از این روست که پیامبر اکرم صلی الله علیه می فرمایند: «چنانچه فرزند عاق پدر و مادر میشود هر گاه حقوق ایشان را به جاى نیاورد، پدر و مادر نیز عاق فرزند می شوند هر گاه نیكوكار باشد و حقوق فرزند را رعایت نكنند» و عقوق والدین و فرزندان، افرادی هستند که در قیامت خداوند از آنان عوضی را نمی پذیرد چنانچه در روایت داریم: سه كسند كه روز رستاخیز خداوند از آنها عوضى نمیپذیرد عاق و منت گذار و كسى كه تقدیر را تكذیب كند.
حقوق فرزند در اسلام
بدان كه خداوند متعال همان گونه كه حقوق پدر و مادر را بر فرزندان واجب فرموده است، همان گونه حق فرزندان را هم بر پدر و مادر واجب فرموده است و این از حكمت خداوند است.
حقوق کودکان
از گذشته تا به امروز معمولا در جوامع مختلف و در کشورهای مختلف والدین سالاری در خانواده ها اصلی ثابت بوده است. در عصر حاضر و با توجه به استمرار بی توجهی های والدین به حقوق فرزندان، در عصر مدرنیته بچه ها توانستند از والدین خود پیشی بگیرند و فرزند سالاری را تحقق ببخشند.
اما نه والدین سالاری و نه فرزند سالاری، نمی توانند خانواده را به آرامش و تعالی برسانند بلکه باید روابط بین افراد جامعه به درستی تعریف شود و هیچ کس به حقوق دیگری تجاوز نکند تا مشکلی پیش نیاید.
امام سجاد (علیه السلام) نیز در رساله حقوق درباره حق فرزند بر پدر میفرماید: «حق فرزندت بر تو این است که بدانی او از تو است و نیک و بد این جهانش به تو بستگی دارد؛ دربارهاش چنان کوشش نما که بدانی رفتار نیک نسبت به او پاداش، و رفتار بدت نسبت به او کیفر دارد.»
- حق رفاه و آرامش
زن و مرد زمانی که مجرد هستند و یا هنوز بچه دار نشده اند مختارند که هر طور می خواهند زندگی کنند، اما بچه ای که به دنیا می آورند را نمی توانند مجبور کنند هر طور آن ها می خواهند زندگی کند.
به همین دلیل باید والدین به خصوص پدرها تمام تلاششان را برای ایجاد رفاه و آرامش به کار بگیرند.
امام سجاد (علیه السلام) می فرماید: «ان ارضاکم عندالله اسبغکم علی عیاله؛ خداوند از کسی بیش تر خشنود است که بر خانواده اش توسعه دهد. »
امام رضا (علیهالسلام) درباره این موضوع میفرماید: «ینبغی للرجل ان یوسع علی عیاله لئلا یتمنوا موته؛ شایسته است که مرد زمینه رفاه و آسایش خانوادهاش را فراهم سازد تا آرزوی مرگ او را نکنند.»
- فرزندان کالا نیستند
همه انسان ها وابسته به خدا هستند «انا لله» و در این عالم هیچکس حتی مالک حقیقی دارایی های خود هم نیست چه برسد به مالک انسانی دیگر بودن که قطعا امری باطل است.
با این تفکر باید بپذیریم که پدر و مادر فقط وسیله ای برای به دنیا آمدن کودک هستند و مالک آن نیستند. البته این موضوع به معنای سلب مطلق قیومیت از پدر و مادر نیست بلکه عقلا و شرعا مادامی که بچه ها به بلوغ فکری برسند و بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند وظیفه والدین است که از آن ها مراقبت کنند.
- حق اختیار در تمام مراحل زندگی
خداوند انسان را مختار خلق کرده است و آنقدر برای بُعد اختیار انسان ارزش قائل است که گمراهی عده ای را ترجیح می دهد بر بهشت زوری و اجباری. آیه قرآن در این خصوص می فرماید: اِنّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ اِمّا شاكِراً وَ اِمّا كَفُوراً ؛ما راه را بدو نمایاندیم ، خواه شاكر باشد و [پذیرا گردد] یا ناسپاس »
حال خداوندی که خالق انسان است و بیش از هر کسی سعادت بشر را می خواهد، حاضر نیست اختیار را از انسان سلب کند، پس پدر و مادر که قطعا نمی توانند و اجازه ندارند از خداوند جلو بزنند. اما متاسفانه هنوز هم در بسیاری از خانواده ها فرزندان هیچ اختیاری ندارند و حتی نوع لباس پوشیدن، تغذیه، تفریح، انتخاب دوست و در ادامه انتخاب رشته و همسر هم اختیاری ندارند.
- تربیت بر اساس المان های عقلی و دینی و نه سلیقه شخصی
کودک ما نیاز به تربیت دارند اما تربیت نباید مبتنی بر سلیقه های شخصی پدر و مادرها باشد. باید کودکان را به گونه ای تربیت کنیم که اگر بیست سال بعد در جوانی وارد اجتماع شد فکرش و اطلاعاتش برای بیست سال پیش نباشد.
امام علی (علیه السلام) در این خصوص می فرماید: «فرزندان خود را به عادات و آداب خود مجبور نكنید؛ زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما خلق شده اند.»
- رفاقت با فرزندان و نه برخورد از موضع بالا
یک نگاه اشتباهی که در بین والدین وجود دارد این است که فکر می کنند اگر با بچه ها رفاقت کنند آن ها را پر رو می کنند اما بالعکس باید هم سن و سال فرزندانمان شویم و در هر دوره ای رفیق و همنشین آن ها باشیم.
پیامبر درباره رفتار با کودک می فرمایند: «مَن کانَ عِندَهُ صَبِیٌ فَلیَتَصابَ لَه؛ هر کس کودکی داشته باشد باید با او مانند خودش رفتار کند.»