انواع شعر برای شروع مجلس (مجلس امام حسین، امام زمان، ماه رمضان و ترکی)

با مجموعه ای از اشعار شروع مجلس در دیبامگ همراه ما باشید.

در این مطلب می خوانید:

اشعار مذهبی یکی از مهم‌ترین ابزارها برای بیداری دل‌ها و افزایش محبت به اهل بیت (علیهم السلام) است. در میان این اشعار، قطعاتی که به مناسبت‌های ویژه‌ای مانند مجالس امام حسین (علیه‌السلام)، یاد امام زمان (علیه‌السلام) و ماه مبارک رمضان سروده می‌شوند، جایگاه ویژه‌ای دارند. این اشعار نه تنها در دل‌نشینی و تهذیب روح تاثیرگذارند، بلکه موجب یادآوری اصول انسانی و دینی می‌شوند که در زندگی ما باید همیشه جاری باشند.

در این مطلب از دیبامگ، چندین نمونه از اشعار مذهبی برای شروع مجلس امام حسین(ع)، امام زمان(عج) و ماه رمضان را به زبان فارسی و ترکی را برای شما قرار داده ایم.

اشعار شروع مجلس

پس از سلام و صلوات و حمد و ثنای الهی، مداح مجلس را با شعر آغاز می‌کند. این بهترین حالت برای مجلس است که پس از سلام، شعری به عنوان مقدمه خوانده شود، زیرا این روش از صحبت کردن و روضه‌خوانی بعد از سلام مناسب‌تر و پسندیده‌تر است. سعی کنید همیشه مجلس، حتی مجالس کوچک و توسلات مختصر، با شعر آغاز شود تا فضایی با وقارتر به خود بگیرد. شعری که در ابتدای مجلس خوانده می‌شود می‌تواند شامل اشعار مرتبط با آقا امام زمان (علیه‌السلام) باشد، چرا که امروزه بسیاری از مجالس به این شکل آغاز می‌شوند. همچنین می‌توان از اشعار سروده شده در این زمینه یا غزل‌های حافظ و حضرت امام (رحمت‌الله‌علیه) بهره برد. به عنوان مثال:

روى تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچه اى هنوز و صدت عندلیب هست
هر چند دورم از تو که دور از تو کس مباد
اما امید وصل تواءم عن قریب هست
گر آمدم به کوى تو چندان غریب نیست
چون من در این دیار هزاران غریب هست
عاشق که شد یار به حالش نظر نکرد
اى خواجه درد نیست و الا طبیب هست

(🌺´艸`🌺)

بسم رب المنتظر

برخیز که میر کاروان می آید آن قافله سالار جهان می آید

در خانه ی عسکری ز نرجس خاتون هان مهدی صاحب الزّمان می آید

رسم است که هر کلامی را با سلام شروع می­کنند، پس ما هم بهرسم ادب به حضور امام زمان سلام می­کنیم و باهم می­گوییم:

السلام علیک یا صاحب الزمان

السلام علیک یا خلیفه الرحمن

السلام علیک یا شریک القرآن

(🌺´艸`🌺)

ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک

تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک

گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی

در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک

بی تو غریب قرآن، بی تو اسیر عترت

بی تو علی ست تنها، عجّل علی ظهورک

نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟

ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک

(🌺´艸`🌺)

سری دارم که سودای تو دارد
به سر سودای رویای تو دارد

نمیگیرد به قلبم جا به جز تو
که قلب من فقط جای تو دارد

من آن ویران نشین دردمندم
لبم پیوسته نجوای تو دارد

قدم بگذار روی چشم خیسم
که شوق روی زیبای تو دارد

بگیر این دستهای خالی ام که
دخیلی روی پاهای تو دارد

به یاد چشم مستت بی قرارم
تو را تا زنده هستم دوست دارم…

(🌺´艸`🌺)

رفیق حادثه های به رنگ تقدیری
اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری

در این رسانه ی دنیا میان برفک ها
نه مانده از تو صدایی نه مانده تصویری

رسیده سن حضورت به سن نوح اما
شمارِ مردم کشتی نکرده تغییری

هزار جمعۀ بی تو گذشته از عمرم
هزار سال پیاپی دچار تاخیری

شبیه کودک زاری شدم که در بازار…
تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری؟

(🌺´艸`🌺)

تو یک غروبِ غم انگیز می رسی از راه
که می بَرند مرا روی شانه های سیاه

صدای گریه بلند است و جمله هایی هم
شبیهِ تسلیت و غصه و غمی جانکاه

به گوش یخ زده اَم می رسد وَ فریادی
شبیهِ حُرمَتِ این لااِلهَ اِلا الله!

وَ چشم هام، که چشم انتظار تو هستند!
“اگر چه منجمدند و نمی کنند نگاه”

وَ بغض می کند آن جا جنازه ی من که
«تو» را همیشه «نَفَس» می کشید و «خود» را «آه»!

چقدر شب که تو را من مرور کرده ام وُ
رسیده ام به: غزل، گُل، شکوفه، دریا، ماه !

بدون تو، همه ی عمرِ من دو قسمت شد:
دقیقه های تکیده، دقیقه های تباه

اگر چه متنِ بلندی ست درد دل هایم
سکوت می کنم و شرحِ قصّه را کوتاه –

– که باز جمعه رسید و نیامدی و شدند
«غروب جمعه» و «مرگ» و «وجود من‌» همراه!

برای بدرقه ی نعشِ من بیا هر روز
که کارِ من شده سی بار مرگ در هر ماه

وَ کلِّ دلخوشی زندگی من، این که
تو یک غروب غم انگیز می رسی از راه

(🌺´艸`🌺)

بیشتر بخوانید: شعر برای شروع زیارت عاشورا [مناجات، دوبیتی و تک بیتی، اشعار بلند و زمزمه]

اشعار شروع مجلس امام زمان(عج)

مرا با یک نظر، اهل نظر کن
مرا تا زنده ام اهل سحر کن

اگر هر جا که من هستم، نیایی
بیا من می روم، زین جا گذر کن

اگر با عاشقان داری ملاقات
مرا نه، دوستانم را خبر کن

تو که بابای جمع صالحانی
برای عاصیان کار پدر کن

بیا دست نوازش بر سرم کش
شبی را با منِ تنها به سر کن

هزاران بار دستم را گرفتی
ز پا افتاده ام، لطفی دگر کن

فدای صبر تو پس کی می آیی
بیا از وادی غیبت سفر کن

(🌺´艸`🌺)

این چه حالیست که این دیده پریشان باشد؟

همه جا در پی دیدار هراسان باشد

از کنار دل من دیر سفر کن که دلم

چون غبار قدمت بی تو پریشان باشد

از تصدق به گدایت نظر لطف نما

شاهد فقر دلم خشکی چشمان باشد

من که این گونه نبودم تو خودت می دانی

بی کس و یار شدم درد فراوان باشد

چه کنم بهر ظهورت نشدم باعث خیر؟

تا به کی سائل تو در پی عصیان باشد؟

مپسند این همه عمرم به گنه صرف شود

عمر من بهر تو ای یوسف قرآن باشد

کو مناجات شب و شور و نشاط سحری؟

کو دگر دیده که در هجر تو گریان باشد؟

باز آن حال و هوا را به دلم برگردان

که دلم ساکن وادی شهیدان باشد

ما ز دیدار رخ رهبر خود مست توایم

پیر ما همنفس پیر جماران باشد

(🌺´艸`🌺)

آقای من! تنها در این دوره زمانه

بار فراقت می کشم بر روی شانه

کاری ز دستم بر نمی آید ببخشید

جز این که صبح جمعه می گیرم بهانه

آقا! اجازه می دهی تا که بگویم

حرف دل خود را به شکل عامیانه؟

مانند اجدادت تو هم خیلی غریبی

دیگر ندارد شهر ما از تو نشانه

خیمه نشین! مانند آن خانه نشینی …

… که بسته شد دست غیورش ظالمانه

هر کس به فکر زندگی و رشد خویش است

فکر حساب و دخل و خرج سالیانه

کاری به کار تو ندارد آن کسی که

از حرص و آز افتاده بین دامِ دانه

جای دعا و پند و اندرز و روایت

گردیده گوش ما همه پُر از ترانه

پیداست آقا جای عکس جمکرانت

تصویر نامحرم روی دیوار خانه

این جا فقط با هیزم دنیا و شهوت

از هر وجودی می کشد آتش زبانه

دنیا پرستی باعث آن شد بماند

بر بازوی زهرا نشان تازیانه

باید مراقب بود، شیطان در کمین است

می پاشد او بذر گنه را دانه دانه

با این بدی و بی وفایی دارم اکنون

از پیشگاهت التماسی عاجزانه

آقا دعا کن در مسیر تو بمانم

با لطف تو باشم گدای آستانه

شعر شروع مجلس ماه رمضان

همچنین از اشعار اخلاقى ، که در مذمت نفس سروده شده و یا اشعار مناجاتى استفاده کرد که این گونه ، اشعار مناسب مجالس دعا و زیارات مى باشد مثلاً در شبهاى ماه مبارک رمضان و یا قبل از دعاى کمیل و شب های قدر و … مثلاً این اشعار:

یا رب ار نگذرى از جرم و گناهم چه کنم
ندهى گر به در خویش پناهم چه کنم
گر برانى و نخواهى و کنى نومیدم
به که روى آرم و حاجت زکه خواهم چه کنم
گر بخشى گنهم شرم مرا آب کند
ور نبخشى تو بدین روى سیاهم چه کنم
نتوانم کنم انکار گنه یک ز هزار
تو که بودى به همه حال گواهم چه کنم
بارلها! کرمى مرحمتى امدادى
کاروان رفته و من مانده به راهم چه کنم

(🏵️´艸`🏵️)

سلامم بر تو ای ماه شریف و ماه بی‌همتا
درودم بر تو ای ماه عزیز خالق یکتا

سلامم بر تو ای ماه دعا ای ماه آمرزش
درودم بر تو ای ماه ثنا ای ماه آمرزش

سلامم بر تو ای ماه فضیلت ماه آزادی
درودم بر تو ای ماه عزیمت ای مه شادی

(🏵️´艸`🏵️)

ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد
عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد

افطار به مى کرد برم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد

با باده، وضو گیر که در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت ‏بارور افتاد

(🏵️´艸`🏵️)

رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسیمی بوزید
که سراپای پر از عطر و صفا کرد مرا

هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابـد
کم بود زین همه فیضی که عطا کرد مرا

(🏵️´艸`🏵️)

رمزها در رمضان است، خدا می داند
برتر از فهم و گمان است، خدا می داند

موسم بندگی چشم و زبان و گوش است
نه همین صوم دهان است خدا می داند

بار عام و، همه مهمان خداوند کریم
ماه آزادی جان است، خدا می داند…

(🏵️´艸`🏵️)

سفره ی افطار خود را پهن کردی در کجا ؟!

سامرا یا   طوس یا   کنج بقیع   یا کربلا؟!

لقمه ی نانی بگیر و عاشقت را سیر کن

جان من آقا فدای لقمه ای نان شما

نان تو از جنس نان نیمه شبهای علیست

نیمه شب  شاه عرب   نان و رطب   سهم گدا

مثل حیدر نیمه ی شب خانه ها را در بزن

منتظر داری میان تک تک این خانه ها

کوچه و پس کوچه های سینه ام بی تاب توست

ضربه های قلب من می گوید آقا جان بیا

مادرت چشم انتظار لحظه ی دیدار توست

تو بیاور بهر زخم سینه و پهلو دوا

چاره ی غمهای زهرا وارث مولا بیا

العجل دارُالشِّفای دردهای قلب ما

(🏵️´艸`🏵️)

اشعار شروع مجلس ماه رمضان

دوباره ماه خدا و بهار قرآن شد

دوباره ماه صفا دادن تن و جان شد

دوباره شوق سحر، هر غروب هم افطار

دوباره موسم شادی اهل ایمان شد

دوباره وقت سفر شد به شهر خوبی‌ها

دوباره ماه نزول کتاب قرآن شد

دوباره بستن چشم و دهان زهر خوردن

دوباره بنده حق بر خدای مهمان شد

دوباره خواندن یک آیه با ثواب تمام

دوباره فصل مناجات و رتل قرآن شد

 دوباره لیله ی قدر ومجیر وجوشن ها

دوباره ماه دعا ومهار شیطان شد

دوباره آمده ماهی که یک شب قدرش

برابری به هزار ماه عمر انسان شد

دوباره آمده ماهی که در میانه ی آن

ز شمس روی حسن (ع) خانه نورباران شد

دوباره آمده ماهی که روی ماه علی (ع)

خضاب خون سر و عمر او به پایان شد

بدار مغتنم این فرصت گرانمایه

که بسته دوزخ و جنت گشوده در آن شد

(🏵️´艸`🏵️)

زده در وقت سحر یاد رفیقان به سرم
شب قدری چه قَدَر ریخته مهمان سر من

رحمت واسعه اش از همه سو می ریزد
می روم تا بچکد حضرت باران به سرم

باز در لحظه افطار به خود می گویم
چه بلایی که نیاورد همین نان به سرم

در حقیقت به سرم دست خدا باز شده
ظاهرا دیده ولی دیده که قرآن به سرم

لحظه گفتن ذکر به علی امشب
زده رویای حرم از دم ایوان به سرم

گرچه ده مرتبه گفتم به رضا، یک دفعه
کاش دستی بکشد شاه خراسان به سرم

شعر شروع مجلس امام حسین

و یا می‌توان از اشعاری بهره ببرد که در ستایش ائمه معصومین علیهم السّلام سروده شده‌اند. در گذشته، خواندن این نوع اشعار در مجالس، جایگاه ویژه‌ای داشته است. این اشعار که به مدح اهل بیت علیهم السّلام پرداخته و بسیار ساده و بی‌پیرایه هستند، عمدتاً در ستایش اباعبدالله الحسین علیه السّلام سروده شده‌اند. هنوز هم در هیئت‌هایی که به سبک سنتی عزاداری می‌کنند، این اشعار به وضوح دیده می‌شوند، مانند این اشعار:

هر چه خیر و برکت از بالا به ماها می‌رسد

ابتدا از زیر دست تو به امضا می‌رسد

کم اگر آید به درگاهت زیادش می‌کنند

قطره دریا می‌شود وقتی به دریا می‌رسد

در مقام روضه‌ات این بس که قبل از هر کسی

حضرت زهرا سلام الله علیها می‌رسد

ما نمی‌فهمیم یعنی چه خدا مدیون توست؟

درک این مطلب فقط از اهل معنا می‌رسد

ارج و قرب این شهید آنجا مشخص می‌شود

که نوشته وقت دفنش حق تعالی می‌رسد

غمزه‌ی تو فرق دارد با محبت توأم است

عاقبت مجنون این قصه به لیلا می‌رسد

دیر و زود و سوخت و سوزت تحرک کردن است

کربلا یک روز آخر نوبت ما می‌رسد

(🖤´艸`🖤)

از بس میان روضه تان درد میکشم

باور کنید وقت بیان درد میکشم

وقتی نسیم روضه  تان می وزد به دل

بی اختیار گریه کنان درد میکشم

آه از دمی که زخمیِ نیزه بروی خاک

تنهاترین شدی ، من از آن درد میکشم

سردار سربریده ی سرهای عالمی

بالای نیزه آیه مخوان، درد میکشم

یک ذر درد داغ تو بر سینه ام نشست

اندازه زمین و زمان درد میکشم

(🖤´艸`🖤)

شکر خدا که زندگی ام نذر روضه هاست

شکر خدا که روزی ام از سفره شماست

شکر خدا که پای شما سینه می زنم

شکر خدا که درد مرا نامتان دواست

عمری نفس زدم به هوای نگاهتان

عمری سرم به سایه این بیرق عزاست

قلبم به بزم هر شبتان خو گرفته است

چشمم به خاک خانه تان خوب آشناست

بر روی سنگ قبر من این گونه حک کنید

اینخانه زاد روضه و مجنون کربلاست

روزی اشک چشم مرا مرحمت کنید

روزی دیده ای که نذر کرده شماست

دل را به بال شال عزا بسته ام مگر

یک شب ببینمش که روی گنبد طلاست

(🖤´艸`🖤)

مِن الغریب نوشتی إلی الحبیب سلامی

حبیب رفت به میدان چه رفتنی چه قیامی

سحر نسیم گذشت از سر مزار شهیدان

هنوز در پی بویی که می رسد به مشامی

و جبرئیل هم آن جا مجال پر زدنش نیست

رسیده اند شهیدان کربلا به مقامی…

یکی حسین امیرش شد و چه خوب امیری

یکی حسین امامش شد و چه خوب امامی

یکی بدون زره مرگ را گرفت در آغوش

یکی نماز تو را شد سپر بدون کلامی

یکی سیاه ولی روسپید؛ چون تو گرفتی

سر غلام به دامان خود چه حسن ختامی

یکی علی شد و اکبر شد و چه ماه منیری

یکی عمو شد و سقّا شد و چه ماه تمامی

به روی نیزه و در باد، گیسوان پریشان

چنان شدند که باقی نماند کوفه و شامی

دلم به حسرت یا لیتنا رسید و نگاهم

به سردر حرم افتاد، اُدخلوا بِسلامی…

(🖤´艸`🖤)

اشعار شروع مجلس امام حسین(ع)

نام حسین را که نوشتم قلم گریست

اول قلم گریست سپس دفترم گریست

هرچند باعث همه ی گریه ها (غم)است

اما همین که داغ تو را دید غم ، گریست

با ارزش است پیش تو و مادرت حسین

آن چشم ها که از غم تو دم به دم گریست

اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه

آن را به حق فاطمه دادم قسم ، گریست

خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد

خوشبخت تر کسی که میان حرم گریست

گوشه به گوشه کرببلا روضه های توست

اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست

یک قطره اش شفاعت یوم الورود ماست

چشمان ما برای تو با این رقم گریست

در روز حشر حسرت بسیار می خورد

هر کس که در مصیبت ارباب کم گریست

(🖤´艸`🖤)

آن شب که باغ حال و هوای دعا گرفت

هر شاخه‌ای قنوت برای خدا گرفت

شعر علیل و واژه‌ی بی‌اشتهای آن

با اشک‌های شوق تشرف شفا گرفت

در گرگ و میش صبح، در انبوه خیر و شر

دل بیدلانه حالت خوف و رجا گرفت

امّا پس از طلوع فراگیر آفتاب

بی‌اختیار دامن مهر تو را گرفت!

مهر تو شرح روشن اشراق ناب بود

خورشید با تبسّم تو روشنا گرفت

عالم قرار بود پس از تو شود خراب

مهرت قدم نهاد که عالم بقا گرفت

با فطرت اویس دل آمد به سوی تو

از عطر مصطفای وجودت صفا گرفت

باغ از شکوفه هر سحر احرام شوق بست

اذن طواف در حرم کربلا گرفت

بی شک سراغ رایحه‌ی گیسوی تو را

حافظ هزار بار ز باد صبا گرفت!

با شوق تو مشارق الهام جلوه کرد

با عطر تو عوالم ایجاد پا گرفت

دیدم چگونه شاهد بزم شهود شد

آن عاشقی که رخصت «یا لیتنا» گرفت!

از داغ تو که در دل افلاک جا گرفت

آدم به ناله آمد و خاتم عزا گرفت

فیض عظیم با «وَ فَدَیناهُ» موج زد

این جام را خلیل به لطف شما گرفت

حتی پیامبر به پیامت امید داشت

آن روز که تو را به سر شانه‌ها گرفت

عمّان درست گفت: خدا در دم نخست

وقتی که امتحان ز همه اولیا گرفت

قلب تو بیشتر ز همه درد و داغ خواست

جانِ تو بهتر از همه جام بلا گرفت

ای دم به دم حماسه! ببخشا که شعر من

از حد گذشت و حال و هوای رثا گرفت

در حیرتم «کمیت» چگونه میان شعر

از دشمنان خون خدا خونبها گرفت؟!

“آنان که در مقام رضا آرمیده‌اند”

دیدند دعبل از چه امامی قبا گرفت

من در خور عطای شما نیستم ولی

باید دهان شاعرتان را طلا گرفت

وقتی خروش کرد که “باز این چه شورش است”

آری، چه شورشی که جهان را فرا گرفت

(🖤´艸`🖤)

یکدفعه عاشقم شد و کم کم مرا خرید

زیبا و زشت هرچه که بودم مرا خرید

مانند «جون»قبل محرم شدم غلام

مانند«عون» بعد محرم مرا خرید

هرجا رسید من ولی او را فروختم

هرجا رسید او ولی از دم مرا خرید

وقتی که عالِمِ دوسه شب گریه اش شدم

ازاینهمه مرید در عالَم، مرا خرید

ارباب من به قیمت بالای آن تنور

از شعله های داغ جهنم مرا خرید

ازخویشتن گرفت دلم را به روضه داد

ارباب هم فروخت مرا هم مرا خرید

اوج کریمی است که من را جدا فروخت

آنکس که در معامله درهم مرا خرید

یک عمر پای این دل بیچاره صبر کرد

تا آخرش به قیمت آدم مرا خرید

(🖤´艸`🖤)

یا داغدار روضه ی شَیب الخَضیبی ام

یا بی قرار غصه ی خَد التَریبی ام

در هر کجا به کار می آیم برای اشک

در وقت احتیاج مفاتیح جیبی ام

عاشق همیشه ارث ز معشوق می برد

از غربت تو رنگ گرفته غریبی ام

هر آدمی مناسب کاری ست در جهان

من هم به روضه گریه کنِ بی رقیبی ام

از اینکه او دوبار برایت شهید شد

بین صحابه ی تو به شدت حَبیبی ام

تو مادری روضه ای و من حسینی اش

تو بوی یاسی هستی و من بوی سیبی ام

بعد از غروب فرشچیان سالهای سال

من بی قرار روضه ی اسب نجیبی ام

از منظر امام رضا عاشق توام

در بین روضه های تو یابنَ الشَبیبی ام

(🖤´艸`🖤)

هرکجا نام تو را بردیم “کوهِ طور” شد

آفت و شَرّ و بلا فوراً از آنجا دور شد

جایِ لبهایِ تو دیشب اشکِ هجران خوردم و

کامِ من شیرین با این قطره هایِ شور شد

در فراقِ یوسفش افتاد بر جانِ خودش

آنقَدَر گریه زلیخا کرد آخر کور شد

روضه هایِ خانگی برکت به خانه میدهند

خانه یِ تاریکِ ما با روضه غرقِ نور شد

جفت و جور اصلاً نمیشد کارهایم تا شبی

کفشِ روضه جفت کردم کارهایم جور شد

صبحِ محشر که شَوَد ، مأمورِ قَصرَت میشود

آنکه در روضه دمِ در خادم و مأمور شد

وای بر آن روضه خوان و شاعری که پاکتی ست

یا که با سواستفاده نامی و مشهور شد

شاهِ ما خیلی سفارش کرده: “فَابْکِ لِلْحُسَیْن”

نزدِ ما ایرانیان این جمله اش دستور شد

قبل از آنکه شمر در گودال مَذْبوحَش کند

بر گلویش نیزه ای بوسه زد و مَنْحور شد

آنقَدَر خنجر زدند و آنقَدَر نیزه زدند

که بِلاتشبیه مثلِ لانۀ زنبور شد

موقع دفنِ پدر وقتی پسر ، انگشت را

از زمین پیدا نمود اعضای بابا جور شد

از دلش اصلاً نیامد بوریا پیچش کنند

اولش نگذاشت اما آخرش مجبور شد

(🖤´艸`🖤)

اشعار شروع مجلس امام حسین(ع)

ما که مرید میکده و مست باده ایم

عمرى است دل به حضرت معشوق داده ایم

قبل از سرشتن گِلِمان مفتخر شدیم

در کوى عشق نوکر این خانواده ایم

جائى که جبرئیل ز خدام این در است

ما هیچ تر ز هیچ و یک عبد ساده ایم

ما تازه با غم تو نگشتیم آشنا

جانا کنیز زادۀ تو بنده زاده ایم

یا ایها الامیر به یک موى تو قسم

تا زنده ایم پاى رهت ایستاده ایم

وقتى شهید تا به مقام شهود رفت

ما را بگو که تازه در آغاز جاده ایم

با عشق اینکه روزى از اینجا گذر کنى

صورت به زیر مقدم پاکت نهاده ایم

حق گریه را به نام شما آفریده است

ما فیض گریه را به دو عالم نداده ایم

در بین روضه دیدۀ پر اشک بسته ایم

با یک سلام تا حرمت پر گشاده ایم

ما را ز جام گریه لبالب نوشته اند

ما را غلام حضرت زینب نوشته اند

(🖤´艸`🖤)

مهرِ تو را هرکس ندارد دین ندارد

اصلا که گفته دشمنت نفرین ندارد

گیسوی پُرچینت مرا هم  گیر انداخت

چینِ تو را مغرب زمین و چین ندارد

در کوچه ی تو انبیا هم صف کشیدند

مثل تو جایی سفره ی رنگین ندارد

از این کرم خانه بیا یک لحظه بیرون

جز دیدن تو حاجتی مسکین ندارد

دل خوش نکردم به نماز و روزه هایم

جز گریه بر تو که دلم تضمین ندارد

لفظِ”بفرمایید بالا” اشتباه است

چون مجلس آقای ما پایین ندارد

مشقِ شبم صدمرتبه نام حسین است

جز نام زیبایش لبم تمرین ندارد

آوازه ها از شه بُوَد پس آفرین او

شعرِ من و شعر شما تحسین ندارد

من بی هنر بودم هنرمندم نمودند

در گوشه ی میخانه پابندم نمودند

(🖤´艸`🖤)

همه سرمایه ی مجنون غم لیلا باشد

عاشق آن است که سر گشته و شیدا باشد

بعد از آنى که شده دلبر ما خیمه نشین

عاشق دلشده آواره ی صحرا باشد

قطره اى مى چکد و لذت عمرش این است

آخر راه دگر وصل به دریا باشد

پرچم مشکى هیئت همه جا محترم است

چونکه شیرازه اش از چادر زهرا باشد

رو سپیدند قیامت همه ی زوارت

چون به پیشانیشان نام تو آقا باشد

با همه معرفتم عرضه کنم محضر تو

اعتقادى که ز هر شبهه مبرا باشد

در عزا خانه ی تو دست خدا در کار است

تا خدا هست مصیبات تو بر پا باشد

گرچه بر سینه غم کرب و بلا دارم من

شک ندارم که حریم تو همین جا باشد

نوکر آن است که یک لحظه شده چون ارباب

وقت جان دادن خود بى کس و تنها باشد

در قیامت که بگیرى سر خود را بر دست

تا به زهرا برسى محشر کبرى باشد

لحظه ی بوسه گرفتن ز رگ حنجر تو

به خدا ذات خدا غرق تماشا باشد

(🖤´艸`🖤)

اى چراغ شام تارم یا حسین
اى امید روزگارم یا حسین
اى قرار قلب زار عاشقان
من ز هجرت بى قرارم یا حسین
من گداى لطف و احسان تواءم
اى تو لطف بى شمارم یا حسین
من به درگاهت غلامى روسیاه
یا که عبدى شرمسارم یا حسین
چشم امیدم قیامت سوى توست
اى به محشر غمگسارم یا حسین
در قیامت من چه غم دارم به دل
گر تو باشى در کنارم یا حسین
من دل افگار و پریشان تواءم
اى شفاى قلب زارم یا حسین

(🖤´艸`🖤)

مهر تو را به عالم امکان نمى دهم
این گنج پر بهاست که من ارزان نمى دهم
نام تو را نزد اجانب نمى برم
چون اسم اعظم است به دیوان نمى دهم
گر انتخاب جنت و کویت به من دهند
کوى تو را به جنت و رضوان نمى دهم
جان مى دهم به شوق وصال تو یا حسین
تا بر سرم قدم ننهى جان نمى دهم
اى خاک کربلاى تو مهر نماز من
این مهر را به مهر سلیمان نمى دهم
من را غلامى تو بود تاج افتخار
این تاج را به افسر شاهان نمى دهم

 

شعر شروع مجلس ترکی

عرض سلام و عرض ارادت
اولسون سنه ای ختم امامت
هاردا قالیبسان ای شهریاریم
قوربانین اولسون دار و نداریم

بو اسیر هجرانین گویلون آل سنی زهرا
ایستیرم او رخسارین اولممیش گورم آقا

صاحب لطف و کرم یابن الزهرا
عاشق دربه درم یابن الزهرا
درگهیوه نوکرم یابن الزهرا

? یابن الزهرا

(✨ ´✨`✨)

ای حجت آخرِ ما
سلام ما به خیمه ی سبزِ شما
به حالِ ما نظر نما
فدایِ دیدگانِ تو کلِ دنیا

حجت ابن الحسنی شهِ ذوالمننی
میانِ باغِ دلِ ما گلِ یاسمنی
به سینه ی گدایِ خود دستِ رد نمیزنی

چه بگوئیم زِ اوصافِ تو ای میرِ هدا
که تمنایِ تو دارد همه ی اهلِ سما
شرفِ دینِ خدا مخزنِ اسرارِ خفا
ما گنه کار و تویی بنده ی معصومِ خدا

سایه ی لطفِ تو چرا کم بشود از سرما
دل به تو بستیم و شدیم بر سر کوی تو گدا

شهریارِ دل تویی نگارِ دل
تویی آرامشِ جان تویی قرارِ دل

فخریم بودور ازل گوندن
اورکده عشقووی آقا یسله میشم
اوشاقلیقدان من همیشه
دوشنده مشکله سنی سسله میشم

فخر ادورم من سنه چون وقاریم سنسن
اگمه میشم ظالیمه باش

(✨ ´✨`✨)

بیر عمردور یوللاریوا من تیکمیشم گوزلریمی

یانا یانا آغلامیشام دیه دیه سوزلریمی

جوانلیقیم گیتدی الدن هاردا قالوبسان

فراقوندا صبر و تابی الدن آلوبسان

دوزنمورم گَل دوا ایله سن بو درده

منی آخر بو یامان درده سن سالوبسان

آقام گَل…….

(✨ ´✨`✨)

ای گل گلزار صفا ، شه اقلیم وفا ، نور چشم عرفا

مه ایوان عشق

قوت قلب ضعفا ، گهر کنز خفا ، آدی امراضه شفا

اوزی درمان عشق

حجت حیّ ازلی آقا یابن الحسن

حضرت زهرا گوزلی آقا یابن الحسن

(✨ ´✨`✨)

مژده    محبانه    ویرون    حجت    دادار   گلور

عشق   دیارین    بزیون    رهبر    احرار    گلور

دیوی  حرمدن  چیخادون   محرم  اسرار  گلور

عشقیله   پیشوازه  چیخون   نازیله   دلدار گلور

سرور     عالم    پسر     احمد     مختار     گلور

یوسف   اونا    مشتریدی    رونق    بازار   گلور

بی خبر   اغیاره    دئیون   با خبر  اول  یار گلور

(✨ ´✨`✨)

اشعار شروع مجلس ترکی

گیرنده کوفیه زینب باخوب جدا باشینا

دیردی درد دلین اوز یارالی قارداشینا

گلوبدی نیزده قانلی باشون دله قارداش

کلام حقی اوخور اهل باطله قارداش

دوباره یاره وروبلار آخار باشون قانی

یانار بلالی باجون بیله نسگله قارداش

گچن گجه باجون اولسون کول اوسته یاتمیشیدون

محاسنون بلشوب توپراقا کوله قارداش

اوقان دولان گوزون آچ در بدر عیالیوه باخ

ووروبدو بوینوموزا شمر سلسله قارداش

یاناندا خیمه لرون یانمیشام آنان اوغلی

دونوبدی آه دلیم اودلی مشعله قارداش

اوقدر قمچی ووروب شمر قوللاریم گویروب

بوغملریله باجون اولمیوب هله قارداش

ندن سوروشموسان احوالینی بوخون جگرین

سالار باجینی گوزوندن مگر بیله قارداش

(✨ ´✨`✨)

ای دل دئ هر آن ، اعیاد شعبان
میلاد جانان ، اولسون مبارک
گولدی گلستان ، بلبل غزلخوان
روح آلدی ریحان ، اولسون مبارک

جانم حسین جان ….

شاهیم حسیندی ، جاهیم حسیندی
والله جلال و جاهیم حسیندی
یاریم حسیندی ، واریم حسیندی
روحیم حسیندی ، راهیم حسیندی
تاجیم حسیندی ، ناجیم حسیندی
دلدار و هم دلخواهیم حسیندی
گورسندی نوری ، باشلاردا شوری
اللهدان احسان ، اولسون مبارک
جانم حسین جان ….

طاها سوؤندی ، دنیا سوؤندی
وصل حسیندن ، زهرا سوؤندی
شاد اولدی حیدر ، ساقیّ کوثر
بزم ولاده ، مولا سوؤندی
ئوپدی یوزوندن ، شهلا گوزوندن
سُلطانِ مُلکِ ، بطحا سوؤندی
گلدی طبیبیم ، زیبا حبیبیم
آل درده درمان ، اولسون مبارک
جانم حسین

(✨ ´✨`✨)

ای جماعت بُلموسوز من شیر یزدان اوغلیام
فارس میدان هیجا شاه مردان اوغلیام

نور حقّه ظلمت باطل بو گون اولماز حجاب
مصطفی جدیم آنام زهرا آتامدور بوتراب
قالماسین جای بهانه سیزلره روز حساب
حامیِ دینِ محمد بابِ قران اوغلیام

سینۀ زهرای اطهردن چیخان گوهر منم
محضر استاد اهل عشقه سر دفتر منم
مخزن علم لدنّی عالمه رهبر منم
مرشد و پیر طریقت کنز عرفان اوغلیام

ایلدی اتمام حجت چون امام اوغلی امام
حمله ایتدی لشکره چیخدی غلافیندن حسام
عرصه نی ترک ایلدی اعدایه سویلردی مدام
ایمدی شمشیریم دیر من شیر یزدان اوغلیام

گوردی تأثیر ایتمدی اعدایه متقن سوزلری
کوره آندیرماق دگل ممکن گونی گوندوزلری
گلدی غیظه شی

(✨ ´✨`✨)

ییخان آتدان یره اعدا یارالی جسمینی خاکه
گوزل عشقون اوجالدوبدور مسیحا باشین افلاکه
گزل آدون ازل گوندن یازیلمیش سینه ی عرشه
سنه زائر گلر دائم ملکلر عرشیدن فرشه

سنه زوار اولان دیور
حرمونده واردور صفا
لطف ایله بو ایل اربعین
بیزلره بیر کرببلا

سنه نوحِ نبی آغلار باشا موسا قرا باغلار
آقام آقام آقام

(✨ ´✨`✨)

شعر ابتدایی مجلس، هر یک از این چهار دسته که باشد، باید به عنوان مقدمه‌ای برای توسل مورد استفاده قرار گیرد و لازم است توجه شود که نباید آن را به عنوان اصل در نظر گرفت تا فضایی برای اشعار روضه نیز باقی بماند. البته این به معنای آن نیست که نمی‌توان با این اشعار مجلس را برگزار کرد؛ بلکه هدف این است که اگر قرار است پس از این اشعار، شعر دیگری خوانده شود، باید از طولانی کردن آن پرهیز کرد تا مستمع خسته نشود و بار شعر در اشعار بعدی افزایش نیابد. زیرا خواندن این اشعار جنبه مقدمه‌ای دارد و به منظور آماده‌سازی مستمع برای شنیدن روضه انجام می‌شود. در ابتدای مجلس، مستمع هنوز آمادگی لازم برای گوش دادن به روضه را ندارد و باید او را آماده کرد. هر زمان که مداح احساس کرد مستمعش آماده شده، باید مقدمه را به پایان رسانده و به خواندن روضه و اشعار مرتبط با آن بپردازد.

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید