شعر سنگ قبر مادر |‌ سوزناک ترین تک بیتی، دوبیتی و شعرهای ترکی سنگ قبر مادر

اگر مادر عزیزتان به تازگی از دنیا رفته است، لازم است متنی زیبا و شعری دلنشین برای سنگ قبر او انتخاب کنید. در ادامه، مجموعه‌ای از متن‌ها و اشعار احساسی و زیبا کوتاه و بلند برای سنگ قبر مادر از دست رفته‌تان آماده کرده‌ایم. همراه ما در دیبامگ باشید.

وقتی فرزندی مادر خود را از دست میدهد، انگار یک تکه از وجودش را از دست داده. هیچ چیزی نمیتواند نبود مادر را در زندگی پر کند، حتی سالها یاد و خاطره ای که از او داریم. اما گاهی شعرها میتوانند راهی برای بیان همه ی دردها و دلتنگی ها باشند.

این اشعار با وجود اینکه ساده و کوتاه هستند، پر از احساساتی هستند که فقز فرزندان میتوانند درک کنند و با هر بار دیدن سنگ قبر مادر، نبودش را از نزدیک باور کنند. وقتی این شعرها را روی سنگ قبر می‌نویسیم، انگار پیامی را از دل به دل مادر می‌فرستیم، حتی اگر دیگر در کنار ما نباشد.

اشعار دوبیتی سوزناک سنگ قبر مادر

در گلستان ادب اموزگارم مادر است
بعد رب العالمین پروردگارم مادر است
من که شاگرد دبیرستان عشق مادرم
اولین معشوق من در روزگار مادر است

🖤🖤🖤

مادر جان یاد آن شبها که ما را شمع و جان بودی
میان ناامیدیها چراغ جاودان بودی
برایت زندگانی گر چه یکسر رنجی و سختی بود
بنازم به همتت مادر که تا بودی صبور و مهربان بودی

🖤🖤🖤

در کنارم، شب و روز بی‌تاب بود
غافل از او، چشم من در خواب بود
تا شدیم بیدار و مشتاق مادر
او به خواب و چهره‌اش در قاب بود

🖤🖤🖤

مادر به زیر خاک چه خوش ارمیده ای
ای باغبان ز گلشن خود دل بریده ای
مادر چه شد که به همه مهر مادری
دست از من و تو ثمرانت کشیده ای

🖤🖤🖤

قلبم شده رنجور زهجر تو مادر
فکرم شده اینگونه پریشان تو مادر
هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس
دستم شده کوته زدامان تو مادر

🖤🖤🖤

مهربانتر ز دل عاشق مادر دل نیست
به دو گیتی چو دل صادق مادر دل نیست
دل پاکی طلبیدم که کنم هدیه به او
هر چه گشتم به خدا لایق مادر دل نیست

🖤🖤🖤

مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گلهایت همه تنها شدند
با شقایق های آن دنیا بساز

🖤🖤🖤

ای رهگذر دان گنج وفا خفته در اینجا
آتشکده مهرو صفا خفته در اینجا
دریای خروشان محبت گل ایثار
ای رهگذران مادر ماخفته در اینجا

🖤🖤🖤

گر چه من دیگر نمی بینم گل روی تو را
خاطراتت را در این غمخانه مهمان میکنم
گوهر یکدانه ام ای مادر خوبم بدان
تا ابد یاد تو را در سینه پنهان میکنم

🖤🖤🖤

امشب انگار، دگر زندگي ام باور نيست
کس به جز غصه، در اين خانه مرا ياور نيست
سوختم در طلب دست نوازشگر وليک
دو صد افسوس که ديگر به برم مادر نيست

🖤🖤🖤

شعله ای خاموش گشت وخانه ای بی نور شد
گوهرارزنده ای پنهان به خاک گور شد
مادر شایسته ای زین عالم ناپایدار
روشن ان دیده که رویش می دید

🖤🖤🖤

دلم را از غمت مادر شکستی
تمام رشته ها از هم گسستی
یقین دارم که در باغ بهشتی
کنار حضرت زهرا نشستی

🖤🖤🖤

زندگی باغ و بهارش مادراست
آفتاب و چشمه سارش مادر است
هر که را بینی به دنیا سربلند
اولین آموزگارش مادر است

🖤🖤🖤

بخواب ای مادرم آرام و خسته
بخواب ای مادرم ای دل شکسته
بمیرم من برای غصه هایت
بمیرم من برای اشک هایت

🖤🖤🖤

دامن از دست من خسته مکش، ای مادر
که پناه من و دل، گوشه ی دامان تو بود
با چه سرگرم کنیم دیده و دل را که مدام
دل تو را می طلبد، دیده تو را می جوید

🖤🖤🖤

مادر ای پاک دل نیک سرشت
ای به زیر قدمت باغ بهشت
گوهر عمر من، تاج منی
کعبه و مسجد و معراج منی

🖤🖤🖤

دگر اغوش مادر جای ما نیست
دریغا دامنش ماوای ما نیست
از ان روزی که از دار فنا رفت
کسی غمخوار و هم اوای ما نیست

🖤🖤🖤

قربان نگاه خسته ات مادر جان
لبخند به گل نشسته ات مادر جان
دریغ از آغوش و آن چشم ها
دیریست دل تنگ توام مادر جان

🖤🖤🖤

این که مرقد عشق وآرزوهاست
این تربت پاک مادر ماست
ای خاک تو حرمتش نگهدار
این رنج کشیده مادر ماست

🖤🖤🖤

مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گلهایت همه تنها شدند
با شقایق های آن دنیا بساز

🖤🖤🖤

کسی که ناز مرا میکشید مادر بود
کسی که حرف مرا می شنید مادر بود
مرا ستاره صبحی که هرچه کوشیدم
شد اخر از نظرم ناپدید مادر بود

🖤🖤🖤

گل های بهشت سایبانت مادر
یک دسته ستاره ارمغانت مادر
دیگر چه کسی چشم به راهم باشد
قربان نگاه مهربانت مادر

🖤🖤🖤

اگر مادر نباشد زندگی نیست
به خورشید وفلک تابندگی نیست
خدا عشق است و مادر مهر مطلق
به انان بندگی شرمندگی نیست

🖤🖤🖤

مادرم فردا که زهرا پا به کوثر می نهد
در صف خدمتگزارانش تو را جا می دهد
باز آنجا هم مرام مادری را پیشه گیر
جان مولا پیش زهرا دست ما را هم بگیر

🖤🖤🖤

آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن
صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است

🖤🖤🖤

فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد
برون اخر ز دستم مادرم شد
برون از دست ماه نازنینم
که از هجران او اندوهگینم

🖤🖤🖤

این مرقد عشق و ارزوهاست
این تربت پاک مادرماست
ای خاک تو حرمتش نگه دار
ای رنج کشیده مادرماست

🖤🖤🖤

 مرغ شب خوابیدو من از غصه بیدارم هنوز
گرچه رفتی از برم مشتاق دیدار هنوز
سرنهادم چون به گیسوی تو نگام وداع
مانده ان چین و شکن برروی رخسارم هنوز

🖤🖤🖤

مادر به خدا ماه در این خانه توبودی
روشنگر این کلبه ویرانه توبودی
از خاطردل هانرود یادتوهرگز
ای انکه به نیکی همه افسانه توبودی

🖤🖤🖤

 دگر اغوش مادر جای مانیست
دریغا دامنش ماوای ما نیست
از ان روز از دار فنا رفت
کسی غمخوار و هم اوای مانیست

🖤🖤🖤

یاد ایامی که مادر داشتم
افسری زیبنده در خاک داشتم
زندگی با او مرا افسانه بود
روشنی بخش دلم در خانه بود

🖤🖤🖤

مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاس هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گلهایت همه تنهاشدند
با شقایق های آن دنیا بساز

🖤🖤🖤

شعله ای خاموش گشت و خانه ای بی نور شد
گوهر ارزنده ای پنهان به خاک گور شد
مادر شایسته ای زین عالم ناپایدار
چشم خود بر بست و از چشم عزیزان دور شد

🖤🖤🖤

ای کاش تو باز آیی و من پای تو بوسم
هر جا که گذشتی و دمی جای گرفتی
در سجده روم صورت زیبای تو بوسم
آنجا روم و گریه کنان جای تو بوسم

🖤🖤🖤

این گل که به خاک خفته یک خار نداشت
غمخوار همه بود و دلش گنجی بود
بسیار کشیده رنج و آزار نداشت
جز گوهر عشق و مهر و ایثار نداشت

اشعار کوتاه سوزناک سنگ قبر مادر

تویی شمع و منم پروانه مادر
تویی گنج و منم ویرانه مادر

🖤🖤🖤

مادر این نکته بدان در غم تو پیر شدم
خسته و در به دری کز همگان سیر شدم

🖤🖤🖤

قسم به تربت مادر که سجده گاه من است
که مهر مادریش تا ابد پناه من است

🖤🖤🖤

ای خاک تیره مادر ما را عزیز دار
این نور چشم ماست که دربر گرفته ای

🖤🖤🖤

این چه شمع است که خاموش نگردد هرگز
مرگ مادر که فراموش نگردد هرگز

🖤🖤🖤

مادر گمان مبر ز خیال تو غافلم
گر مانده ام خموش، خدا داند و دلم

🖤🖤🖤

مادر به تو سوگند در این خانۀ خاموش
افسانه شادی و خوشی گشته فراموش

🖤🖤🖤

مادر فدای تربت پاک تو جان ما
عاجز ز وصف چهرۀ پاکت بیان ما

🖤🖤🖤

مادر امروز، جهان بی تو نبیند چشمم
این منم بر سر خاک تو که خاکم بر سر

🖤🖤🖤

آن ابر که گل همقدم بارش او ابود
سیراب نکرده عطش دشت، چرا رفت؟

🖤🖤🖤

نیست دیگر سایه پر مهر مادر بر سرم
آن که بود از مرحمت غم‌خوار و یار و یاورم

🖤🖤🖤

مادر به خدا این دل ما کعبۀ درد است
رخساره ما برگ خزان دیدۀ زرد است

🖤🖤🖤

پیوسته در هوای تو چشمم به جستجوست
هر لحظه با خیال تو جانم به گفتگوست

🖤🖤🖤

این جا بهشت آرزو در زیر خاک است
آرامگاه مادری مظلوم و پاک است

🖤🖤🖤

مادرم رفتی و داغت به دل ماست هنوز
هرکجا می‌نگرم روی تو پیداست هنوز

🖤🖤🖤

این چه شمع است که خاموش نگردد هرگز
مرگ مادر که فراموش نگردد هرگز

🖤🖤🖤

مادرم غم تو همنفسم شد به جان تو
با این غم بزرگ چه خاکی بر سر کنم

🖤🖤🖤

کسی که طعم محبت چشیده میداند
مصبیتی به جهان همچو مرگ مادر نیست

🖤🖤🖤

مادر گمان مبر زخیال تو غافلم
گر مانده ام خموش خدا داند و دلم

شعر ترکی جانسوز برای سنگ قبر مادر

سنسیز اولدی اورگیم غملره کاشانه

آنا گوز یاشیم زینت اولور هر گجه دامانه آنا

«قلب من بدون تو غمخانه شد مادر

اشک چشمم هر شب زینت دامان من میشه مادر»

سونمه ای عشقی منه عمریده عزت چراغی

منده شوقیله اولوم باشووه پروانه آنا

«خاموش نشو ای که عشق تو برای من چراغ عزت شده منم

با ذوق و شوق، مثل پروانه دور سرت میگردم مادر»

🖤🖤🖤

جهاندا هر بالانین حالینه یانان آنادی

 بالاسینون غم و فیکرینده باغریقان آنادی

«در جهان به حال هر فرزندی گریان، مادر است

آنکه از فکر و غم فرزند خون دل می خورد، مادر است»

نه زجریلن بجرر چون بالانی بطنینده

که دوقوز آی گورسن حالی چوخ یامان آنادی

«با چه رنج و درد در بطن خود، فرزند را پرورش میدهد

آنکه نه ماه حالش خیلی بد می شود، مادر است»

🖤🖤🖤

الله ننم ا ؤلدی ا ؤمیمین سؤندی چراغی

گتتدی ا ؤزی صد حیف اولا بوش قالدی اتاقی

«خدایا مادرم مرد و چراغ خانه ام خاموش شد

صد حیقف که خودش رفت و خانه اش خالی ماند»

عطری گلیر اما گزیرم یوخدی سراغی

آثارینی گؤررم آنامین گؤز قاباقیندا

«بوی عطرش می آید، اما از خودش خبری نیست

آثار مادرم را جلوی چشمام می بینم»

گؤز یاشی توکوب آغلیارام بوش اتاقیندا

« اشک چشمم جاری می شود و در اتاق خالیش گریه می کنم»

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید