(عکس) تغییر چهره باورنکردنی حسن رضایی بازیگر قبل انقلاب در سن 85 سالگی

حسن رضایی بازیگر باسابقه سینما و تلوزیون ایران است که کار خود را از سال 1338 در سینمای ایران آغاز کرد. وی علاوه بر بازیگری در زمینه بدلکاری نیز فعالیت میکرد. تغییر چهره این بازیگر را در سن 85 سالگی را در دیبامگ ببینید.

حسن رضایی کیست؟

حسن رضایی (متولد ۵ مهر ۱۳۱۸) بازیگر و بدلکار ایرانی است. او در ۱۵۰ فیلم ایرانی به ایفای نقش پرداخته است. رضایی دو بار برای فیلم‌های “شبح کژدم” (۱۳۶۵) و “آبادانی‌ها” (۱۳۷۰)، هر دو به کارگردانی کیانوش عیاری، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شده است. او فعالیت هنری خود را با بازی در چند نمای محدود از فیلم “پیمان دوستی” (۱۳۳۸) به کارگردانی مهدی رئیس‌فیروز آغاز کرد.

این بازیگر باسابقه در یک مصاحبه با یکی از خبرگزاری های داخلی گفته است: خیلی از مردم وقتی من را می‌بینند، کارهای بسیاری از من را در خاطره خود دارند. از «آبادانی‌ها» و «شبح کژدم» تا «قافله» و «نیش» و «عقرب». حتی فیلم‌های قدیمی‌ترم را هم به یاد دارند و برایم تعریف می‌کنند. حس بسیار خوبی از این مواجهه‌ها می‌گیرم و برایم تجدید خاطره می‌شود.

وی افزود: وقتی برخی از مردم جزئیات نقش‌هایم را می‌گویند و حتی گاهی دیالوگ‌هایم را هم به یاد دارند، این حس برایم بسیار لذت‌بخش است.

این بازیگر فیلم‌های اکشن با تاکید بر اینکه برخلاف برخی تصورها هیچ‌گاه در سینما به‌جای بازیگر دیگری بدلکاری نکرده است، گفت: به جای خودم نقش‌های خطرناک بسیاری را بازی کرده‌ام؛ از پریدن از روی ماشین در حال حرکت گرفته تا خیلی کارهای دیگر که همه آن‌ها به جای نقش خودم بوده است نه نقش بازیگر دیگری.

رضایی درباره چالش‌های بازی در نقش‌های اکشن هم بیان کرد: از آنجا که از نظر بدنی همواره آماده بوده‌ام، حضور در این نقش‌ها هیچ‌گاه برایم آزاردهنده و آسیب‌زا نبوده است. کارهای خطرناک زیادی را با دل و جان انجام داده‌ام و خوشبختانه هیچ اتفاقی هم تا امروز برایم رخ نداده است. فقط یک بار در زمان حضورم در فیلم «دو نیمه سیب» تصادف کردم.

وی درباره این حادثه توضیح داد: این تصادف برای چند سال مرا خانه‌نشین کرد. در این حادثه صورت و قفسه سینه‌ام آسیب دید. تصادف به‌گونه‌ای بود که از صندلی جلوی ماشین به صندلی عقب پرت شدم و همه‌اش به این دلیل بود که برای چند لحظه خوابم برد. این اتفاق حین فیلمبرداری نبود و قرار بود زندانی‌ای را که برای پروژه در اختیار ما قرار داده بودند به زندان برگردانم. از آنجایی که شب تا صبح مشغول کار بودیم و فرصت استراحت هم نداشتم، در مسیر با یک درخت تصادف شدیدی کردم. مردم من را شناختند و به بیمارستان بردند.