حضرت مسلم بن عقیل، به عنوان یکی از شخصیتهای برجسته تاریخ اسلام و امام حسین (ع) در واقعه عاشورا، همواره در یاد و دل مسلمانان جایگاه ویژهای دارد. ختم روضه حضرت مسلم، که در برخی منابع بهعنوان روشی برای خانهدار شدن و رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی معرفی شده، از نذرها و دعاهایی است که با توجه به دلدادگی به حضرت مسلم و طلب برکت از او انجام میشود. اعتقاد بر این است که با انجام صحیح این ختم و نذر، درهای رزق و برکت به روی فرد بسته و مشکلات زندگی، بهویژه در زمینه خانه دار شدن، رفع خواهد شد.
برای اینکه به خانهدار شدن نائل شوید، طبق روایات، روضه حضرت مسلم را بخوانید و آداب مربوط به آن را رعایت کنید. انشاءالله به خواستهتان خواهید رسید.
بیشتر بخوانید: نماز امام جواد روز چهارشنبه بعد از نماز عصر برای خانه دار شدن + فایل صوتی
نحوه ختم روضه حضرت مسلم برای خانه دار شدن
توسل به حضرت مسلم در باب خانه دار شدن فوق العاده مجرب است. اگر به دنبال خانه دار شدن هستید این ختم ها را انجام دهید حتما بی نتیجه نمی ماند.
ختم اول:
از روز شهادت ایشان، به منظور خانهدار شدن، به مدت ۴۰ روز هر روز دو رکعت نماز به نیت خانهدار شدن به حضرت مسلم هدیه کنید و پس از نماز، ۱۱۰ صلوات برای روح ایشان بفرستید. همچنین نیت کنید که هر زمان خانهدار شدید، در منزل خود روضه مسلم را برگزار کنید.
نکات ختم: ۱. نیت نماز برای خانهدار شدن خودتان ۲. در زمان عذر شرعی حتماً نایب بگیرید و در این چهل روز وقفهای ایجاد نکنید.
ختم دوم:
از روز شنبه شهادت حضرت مسلم، نیت کنید که به مدت ۷ شنبه (۷ شنبه متوالی و پشت سر هم) به نیت خانهدار شدن در منزل روضه مسلم ابن عقیل برگزار کنید.
نکات ختم: ۱. میتوانید فایل صوتی روضه مسلم را پخش کنید و با اعضای خانواده روضه را برگزار نمایید. ۲. میتوانید در روز شنبه در حرم یا مسجد به کسی پول دهید تا برای شما روضه مسلم را بخواند. ۳. نیت کنید که پس از خانهدار شدن، در منزل جدید روضه مسلم را برگزار کنید.
شرایط توسل به حضرت مسلم برای دستیابی به خانهدار شدن!
حجتالاسلام «مرحوم سید محمد مهدی طباطبایی شیرازی» نسخهای برای مستاجران دارد که به کمک حضرت مسلم میتواند به تحقق آرزوی خانهدار شدن آنها بینجامد. این نسخه شامل برگزاری ۷ مجلس روضه به نیت خانهدار شدن در خانهای است که در آن مستاجر هستید. البته باید یکی از این روضهها را نگه دارید و در خانه خودتان برگزار کنید. نیازی نیست که مجلس بزرگی ترتیب دهید؛ اگر امکانش را دارید، میتوانید یک مجلس ساده با چند مهمان در خانهتان برگزار کنید. در غیر این صورت، یک روضه خانوادگی نیز کافی است. میتوانید خودتان روضه بخوانید یا مداحی را دعوت کنید. حتی میتوانید با استفاده از تلفن همراهتان مداحی پخش کنید و یاد غریبی و بیپناهی مسلم را در کوفه زنده کنید. لازم به ذکر است که این نذر تنها یک توصیه از بزرگان است و در روایات و احادیث به آن اشاره نشده است.
«حیدر فیضی» مدیر کاروان عتبات است و چند سالی میشود که نسخه حجتالاسلام طباطبایی را به زائران بارگاه جناب مسلم پیشنهاد میدهد. هر بار که قصد دارد مسافری را به مسجد کوفه ببرد، علاوه بر فضیلتهای جناب مسلم، درباره نذر خانهدار شدن نیز برایشان صحبت میکند. به گفته خودش، بارها آثار و نتایج این نذر را مشاهده کرده است. او میگوید: «زوج جوانی که همسفر ما در کربلا بودند، در مسجد کوفه وقتی این نذر را مطرح کردم، با تردید پرسیدند که آیا واقعاً با این نذر میتوانیم صاحبخانه شویم؟! من پاسخ دادم که یکی از شرایط استجابت دعا، یقین است. به حضرت مسلم توسل کنید و ۷ شب روضه بگیرید. این کار ضرری ندارد. چند ماه بعد، آنها با من تماس گرفتند و خبر خانهدار شدنشان را به من دادند. ما خانهدار شدیم! یک خانه کوچک و نقلی!»
نذر مسلم بن عقیل برای برآورده شدن حاجت
البته جناب مسلم در موقعیتی قرار دارند که تنها به حل مشکلات مستاجران نمیپردازند. این شهید بزرگوار و محترم در پیشگاه امام حسین علیهالسلام و اهل بیت«ع» هیچگاه به کسی نه نمیگوید. حیدر فیضی میگوید: «جناب مسلم در میان مردم عراق به عنوان بابالحوائج شناخته میشود. مردم عراق با اعتقاد قلبی، در عرض چند دقیقه زیارت حضرت عباس«ع» مشکلاتشان حل میشود و حاجتشان برآورده میگردد و زیارت جناب مسلم نیز به همین شکل مورد توجه قرار میگیرد. جالب است که بدانید برای حضرت مسلم و حضرت عباس علیهماالسلام یک زیارتنامه از اهل بیت به ما رسیده است. بیشتر مضامین و اوصاف در توصیف حضرت مسلم همانند مضامینی است که در وصف حضرت عباس«ع» از امام صادق علیهالسلام نقل شده است و این موضوع نشاندهنده جایگاه ویژه حضرت مسلم است.»
آیتالله «کاظم صدیقی» در یکی از سخنرانیهای خود، روشی دیگر برای توسل به حضرت مسلم را بیان میکنند و میفرمایند: «زمانی که ما به حرم مسلم بن عقیل مشرف شدیم و از مسجد کوفه وارد شدیم، یکی از شخصیتهای محترم به من گفت که اگر کسی حاجتی دارد، میتواند نذر کند ۱۴ هزار صلوات برای حضرت مسلم بفرستد و حاجت او برآورده خواهد شد. ایشان تأکید میکرد که این موضوع تجربه شده و افرادی که با ۱۴ هزار صلوات به دامن حضرت مسلم چنگ زدهاند، مشکلاتشان حل شده است.»
متن روضه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام- سید مهدی میرداماد
خدا رو شکر به آرزوم رسیدم
نمُردمُ و محرمت رو دیدم
خیلی دلم تنگِ محرمت بود
میدونی این یه ساله چی کشیدم
*هی میگفتم محرم میاد مجلس ها برگذار میشه من هستم یا نه .. تو عمرم انقدر دلشوره نداشتم .. فکر میکردم هر وقت اراده کنم روضه هست .. هر وقت اراده کنم میتونم برم .. باورم نمیشد دلشوره بگیرم به محرمت میرسم یا نه ..*
شبایِ اولُ دارم میبینم
تو آسمونا یا که رو زمینم
اجازه داده مادرت دوباره
مشکی بپوشم بزنم به سینه م ..
حسین …
شبایِعاشقیم،میلرزه شونهها چههق هقی
یک دهه با غمت،میگذرهزود عجبدقایقی
یه کاری کن بشم نوکرِ لایقی
این اولین روضۀ تو لهوفِ
که اشکِ شرمندگی رو حروفِ
تموم عالم یه صدا با مسلم
دارن میگن حسین نیا به کوفه
همۀ سال یه عرفه روضۀ مسلم خوانده میشه، الان شبِ اول حقِ این شهیدُ ادا کن :
نیا که اینجا ردّی از حیا نیست
توی مرام کوفیا وفا نیست
اگه میای تنها بیا حسین جان
اینجا که جایِ زن و بچه ها نیست
چه کردیروزگار، ای آسمون بااشکِ من ببار
کوفیا میکشن، شیرخوارهتُ با افتخار
اگه میای حسین، رقیهتُ نیار ..
خیلی روضۀ مسلم روضۀ خاصیه چون پیغمبر براش گریه کرده، ابی عبدالله براش گریه کرده .. جوری ابی عبدالله برا مسلم گریه کرد عبارت مقتل میگه حَتی جَرت دُموع عَلی صَدرِه .. وقتی بینِ راه خبر دادن مسلمت رو کشتن یه جوری برا مسلم گریه کرد اشک هاش ریخت رو سینهی مبارکش .. فدات بشم آقا ..
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ اَشْهَدُ اَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْكُلْ، وَاَنَّكَ قَدْ مَضَيْتَ عَلى بَصيرَةٍ مِنْ اَمْرِكَ مُقْتَدِياً بِالْصَّالِحينَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِيّينَ، فَجَمَعَ اللَّهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكَ وَبَيْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِيآئِهِ
فى مَنازِلِ الْمُخْبِتينَ .. ان شالله با هم بریم حرم مسلم .. با هم بریم گوشۀ مسجدِ کوفه .. با هم بریم دورِ قبرش بگردیمُ با هم گریه کنیم .. غریب گیر آوردنت .. آقاشم غریب گیر آوردن .. زبانِ حال بگم :
خورشیدِ عمرم دیگه بی فروغِ
نامۀ کوفیا همهش دورغِ
خلوتِ دورِ مسلمِ تو اما
بازارِ تیر و نیزهها شلوغِ
سفیرتُ با لبِ تشنه کشتن
اینا از اولم حیا نداشتن
نیا نیا پسر عمو شنیدم
برا سرِ تو جایزه گذاشتن
نزار که دیر بشه، تنتپر از نیزه و تیر بشه
نزار که دیر بشه،نزار کهخواهرت اسیر بشه
نزار که دخترت به روزِ پیر بشه
مسلم همۀ خاندانشُ برا حسین داد یکی از اون شهدایی که وقتی خبرِ شهادتُ دادن ابی عبدالله به برادرایِ مسلم فرمود شماها شهیدتون رو تقدیم کردید دیگه برگردید .. برادراش گفتن یا اباعبدالله به دو دلیل بر نمی گردیدم؛ تا الان خونی طلب کار نبودیم مونیم، حالا که برادرمونُ کشتن .. بعد یکیشون یه جمله ای گفت عجیب ابیعبدالله گریه کرد .. گفت آقاجان اگه برگردیم جوابِ مادرتُ چی بدیم .. اگه پرسید بچهمُ وسطِ بیابان رها کردید چی بگیم؟!.. حالا هرکی دلش آمادهس بسم الله ..
وقتی بدنُ از بالا دارالاماره انداختن همه جمع شدن دورِ بدن کسی باور نمیکرد این بدنِ بی سر بدنِ سفیرِ حسین باشه .. هر کی یه حرفی زد نتونستن بدنُ بشناسن .. یه مرتبه دیدن یه زنی میگه برید کنار، نگاه کردن دیدن طوعهس .. گفت من میشناسم این آقا مهمانِ خانۀ من بوده .. طوعه اومد بدنُ نگاه کرد گفت این مسلم ابن عقیلِ .. (زود حرفُ گرفتیا..) از کجا شناخت مسلمُ؟! سر که نداشت .. از پیراهن مسلم رو شناخت .. کسی که سر نداره از لباساش میشناسن .. آخ بمیرم برات حسین ..
اگر حسینِ من تویی، سرت کو ..
یا سر داره یه بدن، یا پیراهن داره یه بدن اگه سر نداشته باشه، پیراهن نداشته باشه یه علامت و مشخصه دنبالش میگردن .. میگن یا انگشتری یا ویژگی خاصی اگه هیچ کدوم نباشه از حجم بدن میشناسن .. یه کاری با این بدن کردن خواهرش هی با تعجب به این بدن نگاه میکرد ، آیا تو حسینِ منی ؟!!ای حسین …
متن روضه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام ـ حاج منصورارضی
کوفه انگار که نسبت به تو احساس نداشت
دوازده هزار نامه فقط از کوفه فرستادند
باغ ها ظرفیت عطر گل یاس نداشت
اصلاً حیف بود تو بیای کوفه آقا
همه ی حرف های ما چند بعدی است،هم مال امروز،هم مال اونروز
ریشه ی غفلت کوفه به کجاها نکشید
که سفیر پسر فاطمه را پاس نداشت
کوفه از بس که نگاهش به حرام عادت کرد
یعنی سینه زن،اگه هی به نگاه به نامحرم ،زن های بی حجاب بکنی،خطر داره برا دلت،اول کار اشکت رو میگیرند،هرچی هم من و دیگران بخونیم ،مات میشینی دلت میسوزه،اما این سنگ که تو چشمته، نمیذاره گریه کنی
کوفه از پس که نگاهش به حرام عادت کرد
چشم دیدار تو مسلم و عباس نداشت
حسین……
یادشان نیست تو را بس که نمک نشناسند
اومدند در خونه ی حسین،بعد از امر امیرالمؤمنین ،آقا دعا کن بارون نمیآد،قحطی مارو داره میکشه،زن و بچه مون دارن از تشنگی میمیرند،آقاجانم،حضرت دعا کرد،شنیدید،این حرف مال شب هفتمه،دعا کرد بارون اومد،برکه هاشون پر شد،همه خوشحال شدند،آقا جان تلافی میکنیم،ای نامرد مردم،بی درد مردم
یادشان نیست تو را بس که نمک نشناسند
گویی این شهر جفا عاطفه بشناس نداشت
آشنا با تو کسی بود ولی بود ولی
جز دل حانی و طوئه دل حساس نداشت
امت نامه پران با تشری برگشتند
نامه نوشتند اما نامه پرون بودند
زره ای صدق و ثبات قدمی ناس نداشت
با تو دلهاست ولی بر تو زبان شمشیر
کوفه جز تیر و سنان دکه ی اجناس نداشت
پایتختی که در آن عدل علی میزان بود
هیچ در ظلم ستم بهر تو وسواس نداشت
به رجز خوانی من مرد و زنش خندیدند
هی گفتم من مسلمم،نایب حسینم،هو کردن
به رجز خوانی من مرد و زنش خندیدند
نایبت چاره ای از خنده ی خناس نداشت
دست من بسته شد و دست جسارت وا شد
کوفی انگار دگر غیرت و احساس نداشت
داره با خدا مناجات میکنه،گریه میکنه،آخه تو کوچه های کوفه،دویست سرباز دارن باهاش میجنگند،دوباره کمک خواستند،ابن زیاد داد زد،فحش داد به اون سردارش،که داشت میجنگید،گفت:مگه چیکار میکنی،یه نفره نمیتونی دستگیرش کنی،گفت : اینها از بنی هاشم اند،مگه مارو به سمت،بقّال های کوفه فرستادی، این مسلم ِ،فریبش دادند،امان نامه گرفتند از ابن زیاد،دادن دست آقا،همچین که دادن دستش و خوند،دید اصلاً اینقدر امان نامه قوی است،میتونه بره به حسینش برسه،میتونه بره،دست از شمشیر که برداشت،دستاش رو بستند،حالاهرکی میرسه یه شمشیر بهش میزنه،لبش شکافته شد،دندوناش شکسته شد،آب آوردن روزه اش رو باز کنه،دندونهای ثنایاش افتاد،خون آب رو مضاف کرد،آب رو برگردوند،به خودش گفت:من باید تشنه بمیرم،مثل اربابم حسین،آی حسین….