فصل بهار، با لطافت و زیبایی خود، همواره یکی از محبوبترین فصول سال در میان مردم و بهویژه دانشآموزان است. این فصل، نمادی از شروع دوباره و زنده شدن طبیعت به شمار میآید. در بهار، گلها شکوفا میشوند، درختان جوانه میزنند و هوای تازه و خوشایند، روحیه انسانها را تازه میکند.
بیشک این زیباییها و تحولات طبیعی فرصت مناسبی برای نوشتن انشاهایی خلاقانه و الهامبخش هستند. در این بخش از محتوای آموزشی دیبامگ، ۱۲ انشا در مورد فصل بهار قرار گرفته است که میتواند به دانشآموزان در همه مقاطع تحصیلی کمک کند تا احساسات، تجربیات و دیدگاههای خود را درباره این فصل دوستداشتنی بیان کنند. هر یک از این انشاها به گونهای طراحی شدهاند تا نه تنها به تقویت مهارتهای نوشتاری دانشآموزان کمک کنند بلکه آنها را به تماشای زیباییهای بهار وادار نمایند.
انشا در مورد فصل بهار
با رسیدن بهار، طبیعت ردای سبز بر تن میکند. چکاوک ها، هزار دستان و قمریان، نغمه ها و سرودهای فرح بخش و تازه سرمی دهند و انسان هارا به مهرورزی، گره گشایی و هم گرایی فرا میخوانند. بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی و به همین خاطر است که خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد.
بهار، پیام آور تعادل است و اینکه در سایه تعادل، زندگی زیبا میشود. با دیدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به یاد می آوریم. در اینکه چشمه مهر ایزد همواره به سوی آدمیان و همه ی ی موجودات، سرازیر است و ما اگر او و نشانه هایش را فراموش کنیم، او هرگز ما را فراموش نمی کند و با دگرگونی فصل ها نیز به جلوه گری قدرت بی پایانش میپردازد تا شاید دلی به یاد او افتد و به شوق او بتپد.
اساسا جهان هستی، آینه دار خداست و جمال پروردگارش را به تماشا گذاشته است. به تعبیر زیبای حافظ: مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن. بهار نیز یکی از باشکوه ترین جلوه های خدا در جهان هستی است که میتوان با تماشای ان؛ نقبی به عالم معنا زد و راهی به سوی خدا یافت و جمال پروردگار را به تماشا نشست.
بهار جشن طبیعت است طبیعت زیبایی که آدمی را مسحور میکند به طوری که از سخن گفتن بازمانده و حرف هایش ناگفته در ژرفای جانش باقی میماند. “بهار” دمیدن روح حیات در کالبد طبیعت و فروردین فصل جریان خون است در شاهرگ هستی، سال به پایان خود نزدیک میشود، روزها، ماه ها درپی هم می- گذرند و سالها از راه میرسند و این قصه که نامش زندگی است، همچنان ادامه دارد.
طبیعت پس از گذران دوره ای سرد و بی محصول، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفریده میشود پس انسان هم باید به عنوان یکی از مخلوقات الهی به همراه طبیعت به رستاخیز برخیزد. تاریخ آغاز مراسم عید نوروز را به پادشاهی جمشید نسبت میدهند، در زمان هخامنشیان و ساسانیان نوروز به عنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه های مردم اجرا می شد.
امروزه نیز اگر چه از تشریفات بسیار و تنوعات قومی نوروز کاسته شده اما به نظر می رسد جشن نوروز از ایران جدایی ناپذیر است. ایرانیان قدیم برای استقبال از سبزی بهار، ۲۵روز مانده به فروردین، بر ۱۲ستون خشتی یا سنگی سبزه می کاشتند. آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نیز نماد نور و روشنایی و شفافیت است، معمولاً تخم مرغ نیز بر سر سفره هفت سین هست که نماد نطفه و باروری و زایش است.
در اساطیر ایران، جهان تخم مرغی شکل است، آسمان چون پوسته تخم مرغ و زرده اش نمودار زمین است، ماهی زنده نیز نماد سرزندگی و شادابی است. با فرار رسیدن بهار و بیدار شدن زمین و گیاهان خفته با نفس روح بخش الهی فرصت مناسبی برای دیدن خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانی است.
مادرم می گوید: “بهار عروس فصل هاست، فصلی که با تمام وجودش سعی میکند زیبایی های خلقت خداوند را به نمایش بگذارد.” وقتی بهار می آید همه ی ی جا سرسبز می شود و درختان، گل ها و چشمه ها دیدنی هستند. در فصل بهار باغ پدربزرگم نیز پر از شکوفه های سفید است به طوری که وقتی پایم را داخل باغ میگذارم انگار وارد بهشت خداوند شده ام.
عطر گل ها فضای باغ را پر میکند و صدای پرندگان و وزوز زنبورهای عسل از همه ی ی جا به گوش میرسد. بهار زندگی دوباره طبیعت است، زیرا طبیعت که در زمستان به خواب طولانی فرو رفته در فصل بهار از خواب بیدار می شود، انگار دوباره به دنیا آمده است. همه ی ی ما بهار را دوست داریم چون سرشار از سرسبزی و زیبایی و شادی و انرژی است.
وقتی خوب به اطراف خود دقت می کنیم همه ی ی موجودات دنیا در حال جنب و جوش هستند، گل های مختلف در این فصل می رویند و پرندگان دسته دسته از کوچ زمستانی خود برمی گردند، حتی مورچه ها هم از لانه های خود بیرون آمده و شروع به جمع آوری آذوقه میکنند. بهار برای ما بچه ها یادآور خیلی چیزها است، باران های شدید که هربار می بارند طبیعت سرسبزتر از قبل میشود.
چغاله بادام و گوجه سبز که حتی فکر کردن به آن ها هم دلمان را آب می اندازد و فصل امتحانات! بهار با عید نوروز شروع می شود و با امتحانات آخر سال تمام میشود و ما باید بعد از عید نوروز سعی و تلاش خود را دو برابر کنیم تا بتوانیم در امتحانات پایان سال تحصیلی موفق شویم.
من به خوبی میدانم اگر در طول عید به درس و تکالیفم بی اهمیت باشم بعد از سیزده روز تفریحات نوروزی و گشت و گذارها خیلی سخت است دوباره سراغ مشق و درس بروم برای همین در طول عید سعی می کنم هر روز یک ساعت درس بخوانم تا مبادا مباحث قدیمی فراموشم شوند و امادگی بیشتری برای کلاس های بعد از عید داشته باشم.

بهار فصل شکفتن است، فصل آغاز، فصل نو شدن… بهار جشن طبیعت است و گل ها لباس های رنگارنگ خود را به تن میکنند تا زیبایی خود را به رخ یکدیگر میکشند، یکی قرمز، دیگری صورتی، ان یکی آبی و بنفش و … و درختان که از بی برگی و سرمای زمستان به ستوه آمده اند سبزپوش میشوند.
در فصل بهار زمین به شکرانه زندگی دوباره اش هر ان آن چه در دل پرورانده به سمت آسمان روانه میکند و دانه ها آرام آرام سر از خاک بیرون می آورند و به دنیا سلام میکنند. کوه ها به مدد خورشید درخشان برف و بار خود را از تن شسته و رودها سرمست به راه می افتند، پرندگان از لانه های خود بیرون آمده و خبر رسیدن بهار را در همه ی ی جا نغمه سرایی می کنند.
غنچه های خجالتی که روی درختان میوه نشسته اند پنهانی از پشت گلبرگ های خود به بیرون سرک میکشند و زنبورهای عسل از گل های خوشمزه نوش جان می کنند. بهار همه ی ی چیزش دلپذیر است، پیام عشق و شادمانی با خود می آورد و به همه ی ی موجودات و گیاهان و انسانها نوید شروعی دوباره را میدهد. در فصل بهار طبیعت به چالشی شگفت انگیز دعوت میشود.
یک روز آسمان روسری آبی به سر کرده و لکه ای ابر در ان دیده نمیشود و روزی دیگر به سیاهی شب میشود و غرش های دلهره آورش بارش باران های بهاری را نوید میدهد و چیزی نمی گذرد که رنگین کمان رنگارنگ را گوش تا گوش خود پهن میکند. بهار هیچ روز و ساعتش شبیه هم نیست و به مدد همین نوسان های شدید آب و هوای بهاری است که تابستانی پربار را شاهد خواهیم بود.
در شروع بهار ما تعطیل هستیم و به مدرسه نمیرویم. همه ی ی این تعطیلات را دوست دارند چون عید است و ما به دیدن بقیه فامیل میرویم و بیش تر فرصت برای بازی با دوستانمان داریم. بعضی از سالها، ما در تعطیلات عید نوروز که اول بهار است به مسافرت می رویم. هر شهری که ما به ان مسافرت کردیم، در بهار بسیار زیبا بود. درخت ها برگ های تازه باز کرده بودند و درخت های میوه پر از شکوفه بودند.
از کنار هر جاده ای که رد می شدیم ان جا پر از گل های کوچک زرد و سفید بود و من از دیدن ان گل های زیبا خیلی خوشحال می شدم و از مادرم می خواستم کمی از آن ها را برای من بچیند. در بیش تر شهرها بخاطر بهار و عید نوروز جشن بر گزار می شد و در این جشن، بر گزار کنندگان مراسم، لباس های محلی می پوشیدند تا آداب و رسوم شهر خود را به ما معرفی کنند.
در فصل بهار ما اولین چغاله بادام ها را می خوریم که بسیار خوشمزه است، چون درخت های بادام زودتر از بقیه ی درخت ها شکوفه میزنند و در اول بهار، چغاله ها آماده ی خوردن میشوند. در فصل بهار همه ی ی جا تمیز تر است، چون قبل از عید همه ی ی خانه تکانی میکنند، همین طور طبیعت هم دوباره سبز می شود و میدان ها و خیابان ها هم پر از گل می شوند به همین خاطر من بهار را خیلی دوست دارم.

انشا با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری
موضوع انشا: فصب بهار، قصلی برای نو شدن
مقدمه: بهار با آمدنش دنیای پیرامون ما را دگرگون میکند، از آسمانی آبی و دلانگیز گرفته تا زمین سبز و گلهای رنگارنگ. بهار همانند یک بیداری تازه است که انرژی و نشاط را به هر گوشه از طبیعت تزریق میکند. این فصل، شروعی دوباره برای همه چیز است؛ از تعطیلات نوروز گرفته تا لحظات شاد و پرانرژی که میتوانیم از آن بهرهمند شویم. بهار نه تنها فصل طبیعت است، بلکه فصلی است که در آن فرصتی دوباره برای تغییر و رشد داریم.
بدنه: آغاز بهار همیشه یادآور نو شدن و آغاز یک فصل جدید است. این فصل همواره با خود زیباییهایی میآورد که گویی جهان به شادابی و طراوت میرسد. رودخانهها از نو شروع به جریان میکنند، آسمان با رنگهای آبی بیپایان خود دل را آرام میکند و درختان با شکوفههای تازه به زندگی بازمیگردند. اما شاید این بار میخواهم از چیزی متفاوتتر صحبت کنم؛ از فرصتی که بهار به ما میدهد تا خودمان را بهتر بشناسیم و از نو بسازیم.
نوروز، همیشه نشاندهندهی نو شدن است. شروعی دوباره برای طبیعت و برای ما. در حقیقت، همانطور که درختان از خواب زمستانی بیدار میشوند و شکوفه میدهند، ما نیز میتوانیم از خواب زندگی یکنواخت خود بیدار شویم و دوباره رشد کنیم. بهار به ما یادآوری میکند که حتی در دل سردترین فصلها، همیشه یک فصل جدید با خود فرصتهای جدید به همراه دارد. این همان پیامی است که طبیعت به ما میدهد: «به خودت ایمان داشته باش و دوباره شروع کن.»
بهار فقط فصلی برای شادابی طبیعت نیست؛ بلکه فرصتی است برای شادابی دلهای ما. برای پاکسازی افکار و دلها از کینهها و ناراحتیها و برای پرورش محبت و مهربانی. بهار فرصتی است برای دور ریختن هر آنچه که به زندگی ما معنای واقعی نمیدهد و به جای آن، در دل خود نهالهای جدیدی از امید، عشق و تلاش میکاریم. بهار میآموزد که زندگی همیشه در جریان است، همانطور که طبیعت پس از هر زمستانی دوباره جان میگیرد، ما نیز میتوانیم پس از هر سختی، با امید و انگیزه دوباره به زندگی بازگردیم.
در واقع، بهار به ما یادآوری میکند که در هر زمان از زندگی، فرصتی برای تغییر و تحول وجود دارد. چه در طبیعت، چه در دل خود. این فصل زیبا نه تنها برای طبیعت، بلکه برای هر یک از ما که میخواهیم به سوی بهتر شدن حرکت کنیم، فرصتی است برای آغاز یک مسیر جدید. همانطور که درختان جوانه میزنند، ما نیز میتوانیم ایدهها و آرزوهای تازهای داشته باشیم و با قلبی پاک، به سوی اهدافمان پیش برویم.
نتیجهگیری: در نهایت، بهار در زندگی ما از خود ما آغاز میشود. وقتی که دل و روح خود را آماده تغییر و بهار میکنیم، حتی در سختترین لحظات زندگی نیز میتوانیم احساس آرامش و شادابی داشته باشیم. بهار واقعی آن است که در دل ما میجوشد و همچنان که طبیعت در حال نو شدن است، ما نیز از درون نو میشویم. بنابراین، بیایید با دلهای بهاری خود، دنیای پیرامون را زیباتر بسازیم و همچون شکوفهها در زندگی، رشد و شکوفایی را تجربه کنیم.

موضوع انشا: بهار را توصیف کنید
مقدمه: بهار، فصلی است که به زندگی طراوت و شادابی میبخشد. هنگامی که بهار از راه میرسد، همهچیز به یکباره تغییر میکند؛ از طبیعت گرفته تا احساسات درونی انسانها. بهار با خود رنگها، عطرها، صداها و احساسات نو به همراه میآورد. این فصل، نه تنها درختان و گلها را به شکوفه میآورد، بلکه در دل انسانها نیز احساس امید، شادابی و آغاز دوباره را ایجاد میکند. بهار همواره نمادی از نو شدن، طراوت، و زندگی دوباره است و در دل این فصل، تمام موجودات به طور همزمان با طبیعت در حال رستاخیز و رشد هستند.
بدنه : بهار که از راه میرسد، زمین و آسمان مانند یک تابلوی هنری تازه کشیده شده، رنگارنگ و زنده میشوند. درختانی که در زمستان بیجان و لخت به نظر میرسیدند، دوباره برگهای سبز و جوان میزنند و از نو زندگی را آغاز میکنند. گلها شکوفه میدهند و باغها به دنیای رنگها و عطرهای مختلف تبدیل میشوند. وقتی قدم در طبیعت بهاری میگذاریم، صدای پرندگان در گوشمان مینوازد و نسیم ملایم بهاری صورتمان را نوازش میدهد. درختان با شکوفههای رنگی خود به جهان میگویند که زمان تغییر و رشد فرا رسیده است. این زیباییها نه تنها چشم را شاد میکنند، بلکه روح انسانها را نیز پر از آرامش و نشاط میسازند.
یکی از ویژگیهای بینظیر بهار، بارشهای مداوم و دلپذیر است که زندگی را به زمین باز میگرداند. بارانهای بهاری، همانطور که زمین را سیراب میکنند، دلها را نیز تازه و شاداب میسازند. بعد از بارش باران، آسمان صاف و آبی به نظر میرسد و رنگینکمان در افق ظاهر میشود. این پدیدهها به انسانها یادآوری میکنند که پس از هر سختی و تاریکی، روشنایی و زیبایی در انتظار است. همانطور که درختان پس از زمستان به زندگی برمیگردند، ما نیز میتوانیم پس از گذراندن مشکلات و سختیها، دوباره به سوی شادی و موفقیت حرکت کنیم.
بهار تنها به طبیعت ختم نمیشود. این فصل، زمانی است که انسانها نیز فرصتی برای شروع دوباره پیدا میکنند. در روزهای بهاری، قلبها از کینهها و ناراحتیها پاک میشوند و محبت و دوستی جای آنها را میگیرد. نوروز، که آغاز بهار است، جشن پیوند خانوادهها، دوستان و جامعه است. سفره هفتسین با نمادهای خاص خود، هریک به نوعی پیامی از امید، زندگی و رشد دارد. این سنتها و مراسمها باعث میشوند که مردم با یکدیگر در جشنهای نوروزی مشارکت کنند و از یکدیگر انرژی مثبت دریافت کنند.
بهار به انسانها میآموزد که زندگی همواره در حال حرکت و تغییر است و همانطور که طبیعت پس از هر زمستانی به زندگی بازمیگردد، ما نیز میتوانیم با امید و اراده به زندگی خود ادامه دهیم و از نو شروع کنیم. بهار فرصتی است که انسانها با دلهایی تازه، قلبهایی پر از عشق و امید، و ارادهای قویتر برای رسیدن به آرزوهایشان حرکت کنند.
نتیجهگیری: در نهایت، بهار تنها یک فصل طبیعی نیست، بلکه یک پیام بزرگ برای زندگی است. این فصل، زمان رشد و نو شدن است؛ زمانی که طبیعت و انسانها میتوانند از نو شروع کنند و به سوی اهداف و آرزوهایشان پیش بروند. بهار به ما یادآوری میکند که هیچچیز در زندگی ثابت نمیماند و همیشه میتوان از نو شروع کرد، همانطور که درختان پس از زمستان و شکوفهها پس از سرما، دوباره به زندگی بازمیگردند. بهار به ما میآموزد که باید دلهای خود را برای تغییرات باز کنیم و در مسیر رشد و شکوفایی قدم برداریم. پس در این بهار، بیایید همچون طبیعت، از خواب زمستانی بیدار شویم و با انرژی و شادابی به سوی آینده حرکت کنیم.
موضوع: فصل بهار فصل زیبایی ها
مقدمه: انگار درختان کم کم خمیازه می کشند و شاخه ها و ریشه ها در هم تنیده می شوند. کم کم خورشید هم تیرهای خود را پرتاب کند. کم کم بهار با کوله بار ناز و سبزه از راه می رسد. کوله بار شقایق را زمین می گذارد و تو فقط می بینی که بهار از راه آمده است. درخت سیب در تابستان سرخاب زده و از راه می رسد.
میوه های خوش آب و رنگی که هر یک طعمی دارند و عطری. پاییز و لشگرش هم در حال تاج گزاری هستند. زمستان و گروه پر از رحمتش هم در نوبت هستند.
بدنه: هر فصل جلوه ای دارد و نمایی. عروس بی مثال بهار را خوب نگاه می کنم و از خدا می خواهم خوشبختی را در دامنش به همه ارزانی دارد. فصلی پر از نسرین و نسترن و میخک و نیلوفر، سبدهای پر از مهر بهار را از روی دوش سال بر میدارم و با عشق روی زمین می گذارم و از تابستان با خوبی و شادی رو نمایی می کنم. این فصل خوش بر و رو را با میوه های خوشمزهاش بدرقه می کنم و برایش سبد سبد خاطره بار می زنم.
میوه هایش را شاهد زیباییاش می کنم و برایش خرمن خرمن آواز سر می دهم. نرمک نرمک جشن برگ ریزان و پاییز سرد را همراه با باران بر پا می کنم. کوچه ها را با یاد عشق آذین می بندم. نیم کت ها را در حوالی خیابان پاییز قرار می دهم و پاییز و یار را به یک فنجان چای دعوت می کنم و خاطراتش را قاب می گیرم. کم کم شب هم قصهاش دراز می شود و من به قصه گویی و داستان نویسی عشاق مشغول می شوم. شب یلدا را هم به زمستان و چهر فصل و درازی شب و روز پیوند می زنم و خدا را با همه جلالش می ستایم.
نتیجه گیری: تا خداوند اراده نکند، برگی از درخت نخواهد افتاد. پس ترتیب و چینش فصل ها هم به خواست و عنایت حضرت حق روی می دهد. او را با این چینش دقیق شکر می گوییم که درخت و طبیعت را طوری مدیریت می کند که هر امری در زمان خودش روی می دهد.

موضوع انشا: فصل بهار در ایران
مقدمه: فصل بهار در ایران به عنوان یکی از زیباترین و پرشکوهترین فصول سال شناخته میشود. این فصل که با آغوشی باز از نوروز آغاز میشود، در دل خود لحظات و تصاویری به یادماندنی از طبیعت و فرهنگ ایرانی دارد. بهار در ایران نه تنها به معنی تغییرات طبیعی است، بلکه به عنوان یک نماد فرهنگی، اجتماعی و حتی روحی برای مردم این سرزمین به شمار میرود. از شکوفههای زیبا گرفته تا جشنها و سنتهای دیرینه، بهار همیشه با خود زندگی و طراوت میآورد. در این انشاء قصد دارم به توصیف فصل بهار در ایران بپردازم و زیباییها و ویژگیهای خاص این فصل را در این سرزمین شگفتانگیز بررسی کنم.
بدنه : بهار در ایران با نوروز آغاز میشود؛ عید باستانی ایرانیان که نشانهای از تجدید حیات و شروعی دوباره است. نوروز در ایران معنای خاصی دارد؛ این جشن ملی که با ورود به فصل بهار همزمان است، نه تنها آغاز سال جدید است، بلکه نمادی از نو شدن و طراوت در طبیعت و در زندگی انسانهاست. در این زمان، زمین از خواب زمستانی بیدار میشود و طبیعت دوباره جان میگیرد. درختان خشکیده و بیبرگ، با شکوفههای رنگارنگ و برگهای سبز پر از نشاط میشوند و گلها در باغها و دشتها میشکفند.
این تغییرات نه تنها چشمها را شاد میکند، بلکه روح انسانها را نیز تازه میسازد. درختان گیلاس، زردآلو و سیب در ایران در فصل بهار شکوفه میدهند و عطر گلهای بهاری در هوا پراکنده میشود. از طرف دیگر، در کوهستانهای ایران، دمنوشهای بهاری مانند گلاب، گل محمدی و سنبل در دشتها و مراتع میرویند و تمام طبیعت را پر از عطر دلنشین میکنند. این مناظر زیبا به قدری چشمنواز هستند که هر ایرانی به خوبی میتواند لحظاتی از شگفتی طبیعت را در دل بهار تجربه کند.
در کنار زیباییهای طبیعی، بهار در ایران با سنتها و مراسم خاصی همراه است که اهمیت ویژهای دارند. یکی از معروفترین این مراسمها، سفره هفتسین است که در ایام نوروز برپا میشود. سفره هفتسین نه تنها یک آیین سنتی است، بلکه هر یک از اجزای آن نمایانگر مفاهیم مختلفی مانند سلامتی، شادی، ثروت، و برکت هستند. این سفره، تجلیگاه امید و آرزوهای مردم ایران برای سال جدید است و در کنار آن، دید و بازدیدهای نوروزی و جشنهای خانوادگی باعث میشود تا ارتباطات اجتماعی و فرهنگی در این فصل بیش از پیش تقویت شود.
همچنین بهار در ایران، فصل مسافرت و گردشگری است. مردم ایرانی در این ایام از شهرهای مختلف کشور به طبیعت میروند تا از زیباییهای بهاری لذت ببرند. کوهها، دشتها، جنگلها و سواحل دریاها، هر کدام به نوعی در فصل بهار جذابیت خاصی پیدا میکنند و ایرانیان به همراه خانوادهها و دوستان خود به دل این مناطق میزنند. در این ایام، فضا پر از شادی و نشاط است و دلهای مردم با نشاط به سمت طبیعت حرکت میکند.
نتیجهگیری: در نهایت، فصل بهار در ایران نه تنها یک تغییر فصلی است، بلکه به عنوان یک اتفاق فرهنگی و اجتماعی، بخش بزرگی از هویت ایرانیان را تشکیل میدهد. این فصل پر از رنگ، عطر و شادابی است که نه تنها طبیعت را زنده میکند، بلکه دلها را نیز روشن میسازد. بهار در ایران نشاندهندهی شروعی دوباره، نو شدن و رشد است و فرصتی است برای اینکه همگان از طبیعت و زندگی خود بیشتر لذت ببرند. بهار در ایران همواره یادآوری است از امید، زندگی و تغییر، و فرصتی است که در آن مردم میتوانند با همدلی، محبت و صمیمیت به استقبال سال جدید بروند.
انشا کوتاه با موضوع فصل بهار برای دانش آموزان دبستانی
انشای اول: زیباییهای بهار
بهار، فصل دوستداشتنی و زیباست. وقتی بهار میرسد، طبیعت دوباره زنده میشود. درختان تازه جوانه میزنند، گلها شکوفا میشوند و همهجا عطر گلها به مشام میرسد. من وقتی به حیاط مدرسه میروم، میبینم که گلهای رنگارنگ مانند زردآلو، نرگس و لاله به زیبایی میدرخشند. پرندگان آواز میخوانند و حس شادابی را به ما میدهند.
در بهار، روزها بلندتر و هوا گرمتر میشود. این هوا به ما اجازه میدهد بیشتر در پارک یا حیاط بازی کنیم. من و دوستانم معمولاً در حیاط مدرسه فوتبال بازی میکنیم یا تحت درختان بزرگ مینشینیم و درباره آیندهمان صحبت میکنیم. بهار یادآور یادآوری از جشن نوروز است که ما با خانوادهام سفره هفتسین را میچینیم و روزهای خوشی را سپری میکنیم.
من عاشق این فصل هستم، چون همهچیز به تازگی و شادی برمیگردد. بهار به ما یادآوری میکند که زندگی همیشه ادامه دارد و بعد از هر سختی، روزهای خوب فرا میرسد. امیدوارم همیشه بهار را با شادی و زیباییهایش جشن بگیریم.
انشای دوم: سفر به دنیای بهار
فصل بهار، فصلی شگفتانگیز و زیبا است. وقتی بهار شروع میشود، طبیعت به سرعت تغییر میکند. درختان سبز و پر از شکوفه میشوند و گلها با رنگهای شاداب به زمین خوشامد میگویند. من هر صبح که از خواب بیدار میشوم، نور آفتاب را در اتاقم حس میکنم و به صدای پرندگان گوش میدهم. این صداها مرا خیلی خوشحال میکند.
بهار زمانی است که ما میتوانیم با خانواده و دوستانم به باغها برویم. باغداری همیشه برای من جالب است، چون در اینجا میتوانم گلهای زیبا را ببینم و از عطر آنها لذت ببرم. نوروز، بهترین جشن سال است که در بهار برگزار میشود. ما سفره هفتسین را با هم میچینیم و از همدیگر خواستههای خوب و آرزوهای نو را میخواهیم. این لحظات همیشه در حافظهام باقی میماند.
در مدرسه، بهار به ما اجازه میدهد تا بیشتر در حیاط بازی کنیم. همچنین، میتوانیم در کلاسهای هنری در مورد بهار نقاشی بکشیم. بهار به من یادآوری میکند که باید از زندگی لذت برد و لحظات خوب را گرامی داشت. من همیشه منتظر بهار هستم و امیدوارم که این فصل زیبا هر سال با شادی و عشق بازگردد.

انشای سوم: لذتهای بهار
بهار، فصل زندگی و شادی است. وقتی این فصل میرسد، همه چیز تازه و شاداب میشود. گلها در باغها و پارکها میرویید و درختان به رنگ سبز در میآیند. من وقتی بیرون میروم، حس خوبی دارم. گاهی وقتها میروم در پارک و با دوستانم بازی میکنیم. در بهار، میتوانیم چیزهای هیجانانگیزی مانند فوتبال یا قایمموشک بازی کنیم. این بازیها خیلی لذتبخش هستند و ما با هم میخندیم و شادی میکنیم.
بهار همچنین یادآور جشن نوروز است. در این ایام، خانوادهام سفره هفتسین را میچینند و ما میخواهیم برای سال جدید آرزو کنیم. من از اینکه همه با هم دور سفره جمع میشویم، خیلی خوشحال میشوم. سفره هفتسین پر از چیزهای زیباست که هرکدام معنی خاصی دارند و این باعث شادی ما میشود.
بهار، برای من یادآور دوستی، عشق و زندگی است. این فصل به من یادآوری میکند که باید از لحظههایمان لذت ببریم و دوستیهایمان را گرامی بداریم. من همیشه به بهار فکر میکنم و امیدوارم هر سال با زیبایی و شادیاش به ما خوش آمد بگوید.