شهید حسن باقری یکی از بزرگترین شهدای هشت ساله دفاع مقدس است که با رشادتهای خود نقش تعیین کننده ای در پیروزی های جبهههای حق علیه رژیم بعث عراق داشت. اما از زندگانی کوتاه اما بسیار تاثیر گذار وی چه میدانید؟
زندگینامه شهید حسن باقری
شهید غلامحسین افشردی، مشهور به حسن باقری در تاریخ ۲۵ اسفند سال ۱۳۳۴ هجری شمسی و مصادف با روز ولادت امام حسین علیه السلام و در شهر تهران دیده به دنیا گشود.
حسن باقری را بسیاری بهعنوان مغز متفکر اطلاعات نظامی ایران میشناسند. او در نهم بهمن ماه سال ۶۱ در محور عملیاتی فکه بهشهادت رسید تا تاریخ ایران و دفاع مقدس یکی از بهترینهایش را از دست بدهد.
در میان افراد شاخص و نخبگان سالهای انقلاب و دفاع مقدس، شخصیت حسن باقری بهعنوان یکی از شاخصترین این افراد مطرح بوده است.
وی که در سن ۲۴ سالگی وارد عرصه جنگ شد، تنها ظرف مدت ۲ سال توانست به استراتژیست بزرگ جنگ تبدیل شده و واحد اطلاعات رزمی در سپاه و جنگ را پایهگذاری کند. توانمندی شهید باقری تا جایی بود که به او لغب نابغه دفاع را دادهاند.
وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و بعد وارد دانشگاه ارومیه شد. حسن باقری پس از سه ترم از دانشگاه اخراج شد و به خدمت سربازی رفت. در همین دوران و با اوجگیری مبارزات مردمی علیه رژیم شاهنشاهی، با فرمان امام خمینی از سربازی فرار کرد و به صف مبارزان علیه رژیم پهلوی پیوست و در تصرف کلانتری ۱۴ و پادگان عشرتآباد در تهران نقش مؤثری داشت.
حسن باقری پس از انقلاب اسلامی
اما دوران سرنوشتساز زندگی حسن باقری از پس از پیروزی انقلاب شروع میشود. در سال ۱۳۵۸ وی فعالیت خود را در سرویس فرهنگی و سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی آغاز کرد و اولین خبرنگاری بود که به الجزایر اعزام شد. پس از آن بنا به دعوت سازمان امل، از طرف این روزنامه سفر ۱۵ روزهای به لبنان و اردن انجام داد و طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابهسامان مسلمانان در آن منطقه تهیه کرد.
در این دوران شهید باقری با اخذ دیپلم ادبی در امتحان ورودی دانشگاهها شرکت کرد و با رتبه ۱۰۴ در رشته حقوق قضائی دانشگاه تهران قبول شد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق، در روز اول مهرماه ۱۳۵۹، راهی جبهههای جنوب در خوزستان شد. در آن زمان هنوز اطلاع دقیقی از حد پیشروی نیروهای عراقی وجود نداشت. حسن به مسئولیت اطلاعات ستاد عملیات جنوب منصوب میشود و از همان آغاز شروع میکند به جمعآوری اطلاعات و شناسایی از تمامی مناطق جبهه جنوب. این اقدام حسن در اصل آغاز تأسیس واحد اطلاعات رزمی در سپاه بود.
رفته رفته حسن باقری با کسب اطلاعات از مناطق مختلف جبهه جنوب، کار بازجویی از اسرای عراقی و شناخت تجهیزات دشمن را در دستور کار خود قرار میدهد. اطلاعاتی که حسن در همان ابتدای امر به فرماندهان ارائه میکند موجب میشود تا اعتمادها به او جلب شود.
با برکناری بنیصدر از فرماندهی کل قوا، راه برای کارکردن نیروهای انقلاب باز میشود. اولین عملیاتی که اجرا میشود، بر پایه اطلاعات به دست آمده توسط حسن باقری انجام میشود و موجب تقویت روحیه رزمندگان ایرانی و تجربه شیوههای جدیدی از نبرد با عراقیها میشود.
دانشجوی ۲۴ ساله رشته حقوقی قضائی دانشگاه تهران، با شناخت عمیق از دشمن و چیرگی بر منطقه جغرافیایی جنگ و تغییرات حاصل از آن علاوه بر طراحی و اجرای عملیاتهای مهم، در شکلگیری سازمان رزم، برآورد اطلاعات و تهیه طرح عملیات، کادرسازی و تربیت فرماندهان تأثیرگذار و کارآمد نقشی اساسی ایفا کرد.
مسئولیت های شهید در طول دفاع مقدس
فرماندهی محور جنوب:
شهید باقری به دلیل لیاقت، شجاعت و شهامتی كه داشت در دی ماه سال 1359 به عنوان یكی از معاونین ستاد عملیات جنوب انتخاب شد و در شكست محاصره سوسنگرد، فرماندهی عملیات امام مهدی(عج)، فتح، ارتفاعات اللهاكبر و دهلاویه نقش بهسزایی داشت و همه این نبردها در شرایطی اجرا میشد كه عملیات منظم نیروهای خودی با مشكل مواجه شده بود و اغلب بدون نتیجه میماند، همه تلاش شهید باقری و برادران سپاه این بود كه ثابت كنند میتوان دشمن را شكست داد.
با بركناری بنیصدر و با توجه به شرایط سیاسی آن زمان، در اجرای عملیات فرماندهی كل قوا شركت داشت و پس از مجروح شدن سردار رحیم صفوی هدایت عملیات را به عهده گرفت و دراین عملیات به عنوان فرماندهی لایق و كاردان شناخته شد.
فرماندهی محور دارخوین درعملیات ثامنالائمه(ع):
شهید باقری كه فرماندهی محور دارخوین را به عهده داشت، در عملیات شكست حصر آبادان در طرحریزی، سازماندهی و كسب اخبار و اطلاعات دشمن نقش مؤثری داشت.
معاونت فرماندهی عملیات طریقالقدس:
در عملیات طریقالقدس كه برای اولین بار قرارگاه مشترك بین سپاه و ارتش تشكیل گردید، شهید باقری به عنوان معاونت فرماندهی كل سپاه در قرارگاه فرماندهی عملیات مشترك حضور یافت و در شناسایی محورها و تحلیل و پیشبینی حركتهای دشمن و پیگیری مسائل رزمی نقش مهمی را ایفا نمود.
شهید باقری دراجرای مرحله اول این عملیات سه شبانه روز بیدار بود و در آمادهسازی مرحله دوم عملیات، به دلیل خستگی مفرط، شب هنگام طی تصادفی بشدت مصدوم شد و به بیمارستان منتقل گردید. برادر شهید در این مورد میگوید: در بیمارستان در لحظاتی كه معلوم نبود زنده میماند یا خیر و با اینكه به سختی سخن میگفت میپرسید: پل سابله كارش به كجا كشید؟ بشدت به فكر عملیات و نگران آن بود. با اینكه یك ماه دستور استراحت مطلق پزشكی به او داده بودند، پس از یك هفته، بیمارستان را ترك كرد و به ستاد عملیات جنوب بازگشت و با وجود آثار جراحت و سردرد شدید، به فعالیت خود ادامه میداد. پس از عملیات موفق طریق القدس ، دشمن بعثی دست به یك حمله در تنگه چزابه زد ، شهید باقری با وجود ضعف جسمی،تلاش زیادی برای تثبیت این نقطه استراتیژیك و مهم به عمل آورد و با اسقامت عجیبی چندین شب متوالی و بدون لحظه ای استراحت،به هدایت عملیات پرداخت و حتی در یك مرحله، به عنوان فرمانده گردان وارد عمل شدو تپه ای را كه 400 نفر از نیروهای دشمن روی آن مستقر بود و بر نیروهای خودی تسلط داشت به تصرف در آورد.
فرماندهی قرارگاه نصر در عملیات فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان
فتحالمبین:
قبل از شروع عملیات، شهید باقری با تجزیه و تحلیل اطلاعات واصله، تمام واحدهای اطلاعاتی را در راستای اهداف این عملیات توجیه و وظایف هر یك را مشخص كرد. با توجه به وسعت منطقه عملیات، چهار قرارگاه برای كنترل و هدایت عملیات مشخص گردید. جناح شمالی منطقه، حساسترین محور عملیات بود. به دلیل این اهمیت و حساسیت، شهید باقری به عنوان فرمانده قرارگاه نصر (قرارگاه مشترك ارتش و سپاه) در این جناح انتخاب گردید.
ضمن اینكه در قرارگاه مركزی كربلا نیز در كنار فرماندهی كل عملیات (سردار محسن رضایی) به عنوان مشاور عملیات و مسئول اطلاعات، فعالیت بسیار مؤثری داشت. در مرحله اول عملیات فتحالمبین، قرارگاه نصر با موفقیت كامل به اهداف خود رسید و در مرحله دوم عملیات، با اصرار و تاكید شهید باقری تصرف ارتفاعات رادار (ابوصلبیخات) از محور قرارگاه نصر انجام پذیرفت كه پس از موفقیت و استقرار نیروهای خودی، دلیل اصرار شهید باقری كشف گردید.
بیتالمقدس:
بلافاصله پس از عملیات فتحالمبین آمادهسازی عملیات بیتالمقدس آغاز گردید. هید باقری ضمن تلاش برای هماهنگی واحدهای اطلاعاتی در طرحریزی عملیات نیز حضور داشت و میگفت: لزومی ندارد ما مستقیماً وارد شهر خرمشهر شویم، بلكه باید دشمن را دور بزنیم و عقبه او را ببندیم تا شهر خود به خود سقوط كند. با اینكه نظرات دیگری هم برای چگونگی آزادی خرمشهر وجود داشت، اهمیت و تاكید او پس از فتح خرمشهر آشكار شد.
در این عملیات شهید باقری به عنوان فرماندهی قرارگاه نصر، در اجرای عملیات نقش مؤثری را ایفا كرد. از هدفهای عمده این قرارگاه، خرمشهر و تامین مرز شلمچه و شرق بصره بود. پس از دو مرحله عملیات موفقیتآمیز، در مرحله سوم عملیات، قرارگاه نصر با محاصره دشمن در ناحیه شلمچه، مزدوران بعثی را مستاصل و مضمحل كرد و شهر خرمشهر نیز آزاد گردید.
رمضان:
پس از عملیات بسیار موفق بیتالمقدس، طرحریزی و آمادهسازی عملیات رمضان آغاز گردید. در این عملیات شهید باقری همچنان در مسئولیت قرارگاه نصر حضور داشت. در مرحله اول عملیات رمضان این قرارگاه نقش عمل كننده نداشت و به عنوان قرارگاه احتیاط پیشبینی شده بود، ولی با روحیاتی كه شهید باقری داشت ضمن حضور در قرارگاه فتح و همكاری جدی و فعال با فرماندهی آن، در مراحل بعدی عملیات رمضان به علت پاتك های بسیار شدید و سنگین دشمن بعثی، قرارگاه نصر نقش بسیار مؤثری در دفع آنها و حفظ مواضع خودی داشت تا جایی كه شهید باقری جهت كنترل دقیق تر و تقویت روحیه رزمندگان، مقر تاكتیكی قرارگاه نصر را پشت خاكریزهای خط مقدم مستقر كرد و تا تثبیت شرایط، در همان جا حضور داشت.
فرماندهی قرارگاه كربلا و جانشین فرماندهی كل در قرارگاههای جنوب پس از عملیات رمضان، شهید باقری از طرف فرماندهی كل سپاه به سمت فرماندهی قرارگاه كربلا و جانشین فرماندهی كل در قرارگاههای جنوب منصوب گردید.
در شرایطی كه طرحریزی عملیات از منطقه جنوب به جبهه غرب منتقل شده بود، همزمان با اجرای عملیات مسلم ابن عقیل(ع)، شهید باقری در قرارگاه كربلا با شناسایی و پیگیری مستمر، عملیات محرم را طرحریزی كرد و با كسب موافقت، نسبت به اجرای آن وارد عمل شد. با توجه به كسب تجربیات و نتایج حاصله از موفقیتهای رزمی و نظامی، ساختار سازمان رزمی سپاه شكل گرفت و بر اثر لیاقت و شایستگی قابل توجه و در خور تحسین شهید باقری، ایشان به عنوان جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه منصوب گردید.
همسر و فرزند شهید باقری
اواخر مرداد 1360 مهمترین رویداد زندگی حسن باقری که همان ازدواج بود، صورت گرفت. خانم پروین داعی پور همسر شهید می گوید:
من متولد اهواز و اصالتاً دزفولی هستم. از سال 1357 در رشته رادیولوژی دانشگاه اهواز تحصیل کردم. با شروع جنگ تحمیلی به عنوان مسؤول ستاد مقاومت خواهران پاسدار در اهواز مشغول به خدمت شدم. یکی از دوستانم، آقای باقری را که از بچه های سپاه و همکار شوهرش بود، برای ازدواج به من معرفی کرد و گفت که ایشان همه وقتش در جبهه می گذرد و هر لحظه در معرض شهادت است، اما من تصمیم خودم را گرفته بودم. باید آتش این جنگ را با شروع یک زندگی تازه تحقیر می کردم، یک زندگی جدید با کسی که ممکن است فردا در کنارم نباشد. مرداد 1360 با حسن باقری ازدواج کردم و زندگی مشترک ما آغاز شد.
این زندگی مشترک از نظر زمانی، کوتاه ولی از لحاظ کیفیت ارزش بالایی داشت. برخورد حسن، مهربانانه و سنجیده بود، به طوری که در روزهایی که در خانه نبود احساس می کردم اگر یک ماه دیگر هم نیاید، همین توان معنوی برایم کافی است. من واقعاً احساس خوشبختی می کردم. هر دو بعد از استخاره، تصمیم گرفتند اگر بچه شان پسر بود، نام او را موسی بگذارند و اگر دختر بود به خاطر شدت علاقه او به امام زمان(عج) نرگس بگذارند. در یادداشت های روزانه حسن باقری( 27/6/1361) آمده: خداوند تعالی در ساعت بیست، یک دختر به زندگی ما عطا کرد که اسمش نرگس است. فکر می کردم که لطف خداوند شامل حال ما خواهد شد ولی نه به این کیفیت (شکراً لله رب العالمین) همسر حسن باقری از منطقه جنگی جدا نشد و زیر موشک باران دشمن و بمباران خبرهایی که هر لحظه می رسید، همراه و همدوش او بود. حسن گاه در این جبهه و گاه در جبهه دیگر بود و گاهی تا چند روز به منزل سرکشی نمی کرد.
در مرحله ای از جنگ، زندگی فرماندهان به تهران منتقل شد. زندگی آنها هم از اهواز به تهران انتقال داده شد اما اصلا در این خانه زندگی نکردند، چون منطقه ای که برای عملیات انتخاب شده بود نزدیک دزفول بود. اتاقی در منزل یکی از دوستانش در دزفول گرفت و در آن زندگی کرد.
نحوه شهادت شهید حسن باقری
پس از عملیات رمضان در شهریور ماه 1361 كه مقارن با ایام حج بود، در پاسخ به پیشنهاد یكی از دوستانش جهت عزیمت به سفر حج گفته بود: هنوز كه كار جنگ تمام نشده و دشمن بعثی در خاك ماست، بروم به خدا چه بگویم؟ وقتی میروم كه حرفی برای گفتن داشته باشم.
چند ماه پس از این صحبت در نهم بهمن ماه 1361 در طلیعه ایام مبارك دهه فجر در حالی كه تعدادی از همرزمان و همسنگرانش به دیدار حضرت امام خمینی(ره) شتافته بودند، او برای شناسایی و آمادهسازی عملیات والفجر مقدماتی به همراه تعدادی از برادران سپاه در خطوط مقدم چنانه (منطقه فكه) در سنگر دیدهبانی مورد هدف گلوله خمپاره دشمن بعثی قرار گرفت و همراه همسنگرانش شهیدان مجید بقایی، وزوائی و … به لقاءالله شتافت.
آخرین كلامی كه از این شهید بزرگوار شنیده شد پس از ذكر شهادتین، نام مبارك امام شهیدان، حسین(ع) بود. شهید باقری در همه مدت حضورش در جبهههای جنگ تنها یكبار، آن هم به مدت پنج روز برای ازدواج، از جنگ جدا شد و به جهت عشق به حضرت امام زمان(عج) نام نرگس را برای تنها فرزندش برگزید.