شاعر شعر فضل خدا در کتاب کلاس پنجم کیست و این شعر چه می‌گوید؟

شعر «فضل خدا» که در کتاب فارسی کلاس پنجم آمده، قصیده‌ای توحیدی از سعدی شیرازی است که بر ناتوانی انسان در شمارش و شکر نعمت‌های بی‌کران الهی تأکید دارد.

شعر «فضل خدا» که با مصرع پرمعنای «فضلِ خدای را، که تواند شمار کرد؟» آغاز می‌شود، یکی از مشهورترین قصاید در ستایش خداوند است که دانش‌آموزان در کتاب فارسی کلاس پنجم با آن آشنا می‌شوند. اما خالق این اثر کیست و این ابیات دلنشین حامل چه پیام‌هایی برای ما هستند؟

این مطلب به صورت جامع به این سؤال پاسخ می‌دهد و سعدی شیرازی، سخن‌سرای بزرگ قرن هفتم، را به عنوان سراینده این قصیده توحیدی معرفی می‌کند. در ادامه، نه‌تنها با مفاهیم عمیق شعر دربارهٔ ناتوانی انسان در شکرگزاری، عظمت آفرینش و تسبیح جهانی خداوند آشنا خواهید شد، بلکه به تحلیل جایگاه ادبی و نکات آموزنده این شاهکار سعدی نیز خواهیم پرداخت.

تحلیل جامع شعر «فضل خدا» از سعدی

شعر معروف «فضلِ خدای را، که تواند شمار کرد؟» سرودهٔ سخن‌سرای بزرگ و نامدار زبان و ادبیات فارسی، شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی است. این شعر با شروعی پرمعنا و عمیق، در حقیقت یک قصیده در باب توحید و ستایش خداوند یگانه به شمار می‌آید. این قصیده، همچون بسیاری از آثار سعدی، از چنان جایگاهی برخوردار است که بخش‌هایی از آن برای آشنایی دانش‌آموزان با ادبیات غنی فارسی، در کتاب‌های فارسی مقطع ابتدایی نیز گنجانده شده است.

ماهیت و محتوای شعر

این قصیدهٔ سعدی در بخش «مواعظ»، یعنی پندها و اندرزها، از مجموعه عظیم کلیات سعدی قرار گرفته است. محتوای اصلی آن، سرشار از حمد و سپاس خداوند است و به شکلی هنرمندانه، نعمت‌ها و فضل بی‌کران الهی را به یاد انسان می‌آورد. در عین حال، شاعر با تواضعی عارفانه، بر عجز و ناتوانی انسان در شکرگزاری از این همه نعمت و بخشش تأکید می‌کند.

مضامین و مفاهیم عمیق شعر فضل خدا

سعدی در این قصیده، با بیانی شیوا و زبانی دلنشین، به طرح مفاهیم عمیق عرفانی و دینی می‌پردازد. بیت آغازین، که همچون قلب شعر می‌تپد، جوهره اصلی پیام او را در خود جای داده است. با یک استفهام انکاری (سؤالی که پاسخ آن از پیش مشخص و منفی است)، شاعر ناتوانی انسان را در شمارش نعمت‌ها و شکرگزاری از آن‌ها بیان می‌کند: «فضلِ خدای را، که تواند شمار کرد؟ / یا کیست آن که شُکر یکی از هزار کرد؟» این جمله به ما می‌گوید که نعمت‌های خداوند آنقدر بی‌شمار و عظیم هستند که نه می‌توان آن‌ها را شمرد و نه می‌توان حتی ذره‌ای از شکر آن‌ها را به جا آورد.

در ادامهٔ شعر، سعدی به عظمت آفرینش پروردگار اشاره می‌کند. او تمام پدیده‌های جهان، از دریا و خشکی (بَرّ) گرفته تا درختان سبز، خورشید درخشان، ماه تابان، ستارگان دوردست (اَنجُم)، تاریکی شب (لَیل) و روشنی روز (نَهار) را، جلوه‌ای بی‌بدیل از فضل و قدرت الهی می‌داند.

سعدی همچنین به زیبایی، قدرت معجزه‌آسای خدا را در حیات بخشیدن به خاک مرده به تصویر می‌کشد. او توضیح می‌دهد که چگونه نور حیات‌بخش آفتاب، خاک بی‌جان را به باغی پر از میوه و لاله‌زاری رنگارنگ تبدیل می‌کند، و چگونه ابرهای باران‌زا به ریشه‌های درختان ظاهراً مرده، زندگی می‌بخشند تا شاخه‌های برهنه، با پوشیدن «پیرهن نوبهار» (تصویری زیبا از برگ‌ها و شکوفه‌های بهاری)، جانی دوباره یابند. این تصویرسازی‌ها، نمونه‌ای از هنر تشخیص (انسانی‌انگاری) در شعر سعدی است.

یکی از زیباترین و عمیق‌ترین ابیات این قصیده، اشاره به تسبیح و ستایش جهانی خداوند است: «توحیدگوی او، نه بنی آدم‌اند و بس / هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد.» این بیت، مفهومی قرآنی را به یاد می‌آورد که تنها انسان‌ها نیستند که خدا را عبادت و ستایش می‌کنند، بلکه تمام موجودات عالم، از جمله هر بلبلی که بر شاخه آواز می‌خواند، به زبان خود مشغول ذکر و تسبیح خداوند یکتا هستند.

اهمیت و جایگاه ادبی

این قصیده سعدی، به دلیل سادگی و روانی نسبی (در مقایسه با بسیاری از قصاید پیچیده‌تر دیگر شاعران)، مفاهیم عمیق توحیدی و استفاده ماهرانه از آرایه‌های ادبی طبیعی و دور از تکلف، یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین آثار او در زمینه مناجات و ستایش پروردگار است. این شعر به عنوان نمونه‌ای عالی از ستایش خالق و بیان نعمت‌های او، در نظام آموزشی ایران (به ویژه در کتاب فارسی کلاس پنجم) جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده و نسل‌ها را با زیبایی کلام سعدی و مفاهیم والای عرفانی آشنا کرده است.

معنی شعر «فضل خدا»

۱- فضلِ خدای را، که تواند شمار کرد؟ *** یا کیست آن که شکر یکی از هزار کرد؟

معنی: چه کسی میتواند لطف و بخشش خدا را بشمارد یا چه کسی است که شکر یکی از هزاران نعمت خدا را به جای آورد. (هیچکس قادر به شمارش فضل و نعمت خدا نیست.)

۲- بحر آفرید و برّ و درختان و آدمی *** خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد

معنی: خداوند، دریا، خشکی، درختان، انسان، خورشید، ماه، ستارگان، شب و روز را آفرید.

۳- اجزای خاک مُرده، به تأثیر آفتاب *** بُستانِ میوه و چمن و لاله زار کرد

معنی: خداوند اجزای خاک بیجان را به کمک و تأثیر نور آفتاب به باغ میوه و چمنزار و لاله زار تبدیل نمود.

۴- ابر، آب داد بیخ درختان مُرده را *** شاخ برهنه، پیرهن نوبهار کرد

معنی: ابر به خواست خدا ریشه ی درختان خشک و بیجان را آب داد و بهار و سبزه را در شاخهی خشک و خالی درختان قرار داد. (بهار آمد.)

۵- توحید گوی او، نه بنی آدم اند و بَس *** هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد

معنی: ستایش کننده ی خدا فقط انسان ها نیستند بلکه هر پرنده (آفریده ای) که روی شاخه های بزرگ زمزمه میکند، ستایش کننده ی خدا است.

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید