جیمی کارتر، بیست و نهمین رئیسجمهور آمریکا، در دوران حکومت خود نقشی مهم در تحولات ایران ایفا کرده است. این تحولات به طور عمده به دوران انقلاب ایران و پس از آن اشاره دارند. درحال حاضر به نقل از جیسون کارتر، نوه جیمی کارتر رئیس جمهور پیشین آمریکا، در یک نشست عمومی اعلام کرد که پدربزرگ ۹۹ سالهاش در آخرین روزهای عمرش به سر میبرد. این اظهارات تأییدکننده شرایط وخیم سلامتی این شخصیت سیاسی شناخته شده آمریکا است که بیش از یک سال است در مراقبتهای ویژه پایان عمر (Hospice) قرار دارد.
اگر شما متولدین دهه چهل و پنجاه باشید احتمالا از اخبار آن دوران و شایعه هایی که در رسانه ها پخش میشد، اطلاع دارید. این مقاله را بخوانید و در صحت و کذب بودن این اطلاعات نظر خود را بیان کنید.
نقش جیمی کارتر در تحولات ایران
جیمی کارتر، سی و نهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، یکی از بازیگران و عوامل موثر انقلاب ۵۷ بود، اما غالبا درباره نقش کارتر در وقوع انقلاب غلو میشود؛ عدهای انقلاب را حاصل اراده او میدانند که این برداشت، از هر جهت نادرست است. گروهی دیگر نیز بالکل منکر نقش او در جریان انقلاب میشوند که این مطلب نیز صحت ندارد. این رخدادهای چندین ساله داخلی در ایران بود که در نهایت به انقلاب ۵۷ ختم شد، رخدادهایی که میتوان ریشه آن را در آغاز مبارزه مسلحانه با رژیم شاه در سال ۱۳۴۹ تا کودتای ۲۸ مرداد و حتی شکست مشروعهخواهان در انقلاب مشروطه دنبال کرد. رخدادهایی که عوامل متعدد سیاسی، اقتصادی، مذهبی و ایدئولوژیک داشتند و تقلیل دادن رخدادی چنین دامنهدار، به تصمیم یک رهبر سیاسی خارجی، فهم توطئه باور و غیر علمی از تاریخ است.
در زیر به برخی از نقشهای کارتر در تحولات ایران میپردازم:
سیاستهای خارجی آمریکا:
زمانی که انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹) رخ داد، شاهزاده محمدرضا پهلوی، متحدانه با آمریکا بود و رابطه نزدیکی با دولت آمریکا برقرار کرده بود. با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا و ورود جیمی کارتر به قدرت در سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹)، توجه آمریکا به ایران تغییر کرد. کارتر تصمیم گرفت روابط با شاهزاده محمدرضا پهلوی را قطع کرده و از ایران حمایت نکند. این اقدام منجر به تحولات بسیار مهمی در ایران شد و موجب تشدید مخالفتها علیه شاهزاده محمدرضا پهلوی شد تا او در نهایت به خارج از کشور فرار کند.
دلخوری شاه از کارتر
گزارشهایی که به کارتر داده بودند همگی سویههای خاصی داشت. سالیوان به وی گفته بود روحانیون و ارتش دو نیروی ضد شوروی هستند و خطر کمونیسم را از ایران دور میکنند. کارتر تا جایی پیش رفت که پس از انقلاب هم به مدت ده ماه اجازه ورود «رهبر داهی» را به آمریکا نداد و نهایتا با اکراه پذیرفت که محمدرضا پهلوی تنها برای درمان وارد آمریکا شود.
به گفته دوستان نزدیک شاه، از جمله اردشیر زاهدی، محمدرضاشاه در ایام پایانی عمر همواره از بیوفایی و نمکنشناسی کارتر و دیگر همپیمانان سابق اش که دست از حمایت از وی برداشته بودند، گلایه میکرد. برای وی دردناک بود که هیچ کدام از این شرکا و دوستان سابق حتی حاضر به پذیرفتن وی در کشور خودشان به عنوان مسافر موقت نیز نبودند و مدام به اردشیر زاهدی میگفت: «اردشیر جان؛ این همه کشور در دنیا وجود دارد. یعنی هیچ جایی در دنیای به این بزرگی برای من نیست؟» البته شاه فراموش نکرده بود که انسانهای بسیاری بهواسطه عدم رواداری وی با مخالفان سیاسیاش دربهدر شده بودند و نه در وطن خود و نه در هیچ جای دنیای به این بزرگی جایی برای رفتن نداشتند.
کسانی که از «بیوفایی» امثال کارتر و ژیسکاردستن در برابر شاه میگویند، متوجه نیستند که سیاست نه عرصه رفیقبازی و وفا و دیگر مفاهیم اخلاقی، بلکه رقابتی مبتنی بر منافع و قدرت است و تنها از منظر اخیر است که میتوان کارتر را به دلیل عملکرد ضعیفش نقد کرد.اشتباه کارتر به ضررش تمام شد و بحران گروگان گیری هم به پای وی نوشته شد. کارتر به گزارشهای سالیوان و پیغامی که از ایران دریافت کرده بود، دلخوش بود. اما بحران گروگانگیری تمام معاولات کارتر را برهم زد و او را تحت فشاری بیسابقه برد. مجموعه این عوامل باعث شد وی از رونالد ریگان در انتخابات ریاست جمهوری شکست بخورد. ریگانِ جنگطلب، تساهلی با مساله گروگانگیری نداشت و تنها چند دقیقه پس از مراسم تحلیف ریگان گروگانهای آمریکایی آزاد شدند.
پشتیبانی از انقلاب ایران:
جیمی کارتر، پس از برقراری روابط با ایران، از انقلاب ایران و جمهوری اسلامی حمایت کرد. او در بیانیهای عنوان کرد که آمریکا از انقلاب ایران حمایت میکند و ایرانیان حق دارند راه خود را انتخاب کنند. این اظهارنظر کارتر در ایران به عنوان نشانهای از حمایت آمریکا از انقلاب و نظام جدید درک شد و نقش مهمی در تقویت خودباوری و اعتماد به نفس مردم ایران در انتخاب مسیری مستقل داشت.
بحران گروگانگیری سفارت آمریکا:
در نوامبر ۱۳۵۸ (۱۹۷۹)، بعد از انقلاب ایران، فرار شاهزاده محمدرضا پهلوی، ورود او به آمریکا و درگیری بین محتجرین در دفتر سفارت آمریکا در تهران، گروگانگیری ۵۲ آمریکایی در این سفارتخانه رخ داد. کارتر با این بحران پیچیده مواجه شد و تحت فشار بسیاری قرار گرفت. او تحریک و مذوقتی که اعتراضات در ایران پیشروی کردند، کارتر تصمیم گرفت تحریمهای اقتصادی علیه ایران را اعمال کند و ارتباطات اقتصادی با ایران را محدود کند. این تحریمها باعث ایجاد فشار اقتصادی بر ایران شد و تأثیری بر اقتصاد و جامعه ایران داشت.
تلاش برای آزادی گروگانها:
کارتر در طول دوران گروگانگیری سفارت آمریکا، تلاشهای بسیاری را برای آزادی گروگانها انجام داد. او تحت فشار داخلی و خارجی برای رسیدن به یک توافق برای آزادی گروگانها بود. در نهایت، گروگانها پس از ۴۴۴ روز در اسفند ۱۳۶۰ (مارس ۱۹۸۱) آزاد شدند، اما این رویداد تأثیرات بسیاری بر روابط ایران و آمریکا به همراه داشت.
سخن پایانی
به طور کلی، گزارش ها بیان میکند که نقش جیمی کارتر در تحولات ایران به ویژه در دوران انقلاب ایران و پس از آن بسیار مهم و پررنگ بود. اقدامات او در سیاستهای خارجی، پشتیبانی از انقلاب، مدیریت بحران گروگانگیری و تحریمهای اقتصادی، تأثیرات بزرگی بر روابط ایران و جهان داشتند و همچنین بر روند سیاسی و اجتماعی داخلی ایران اثرگذار بودند.
شما هم میتوانید نظر خود را درباره نقش کارتر در تحولات ایران در همین صفحه با ما به اشتراک بگذارید.