فیلمهای کمدی قدیمی میتوانند تأثیر مثبتی بر روحیه افراد داشته باشند.
درواقع فیلمهای کمدی قدیمی میتوانند به عنوان یکی از روشهای مکمل در غمزدایی از احوالات انسان باشند. این فیلمها معمولاً با داستانهای ساده، شخصیتهای جذاب و صحنههای خندهدار، احساس خوبی در بین تماشاگران ایجاد میکنند. برخلاف فیلمهای درام یا ترسناک که ممکن است در افراد تأثیر منفی داشته باشند، فیلمهای کمدی معمولاً باعث شادی، خنده و کاهش استرس میشوند.
از طرفی دیگر با دیدن این فیلمها به همراه خنده و شادی و مرور خاطرات گذشته باعث میشود حداقل برای لحظاتی از ناخوشی های حال حاضر و دغدغه های فکری رهایی یافت. خاطرات خوش دور بهترین تسکین دهنده خاطرات ناخوش روزگار نزدیک است. زمانی که شاید امکانات کم بود اما لحظات شاد و دلهای شاد بسیار زیادتر بود.
بهترین فیلمهای کمدی نوشتالژیک
اجاره نشین ها
محصول سال ۱۳۶۵
از نظر من که بهترین کمدی سینمای ایران است. بارها در نظرسنجیهای ماهنامه فیلم هم جزو بهترین کمدیهای سینمای ایران قرار گرفته است. فیلمی که هر چند کمدی است و به شدت خندهدار اما در سال ۶۵ به مشکلات سیاسی و اجتماعی هم کنایه میزند.
داستان یک ساختمان که وارثی ندارد و عباس آقا سوپرگوشت مباشر ساختمان است و به نوعی جای صاحبخانه را گرفته. عباس آقا فکری به حال تعمیر ساختمان نمیکند و مستاجران هم از طبقات مختلف فرهنگی و اجتماعی هستند.
مادر عباس آقا میانه را میگیرد و دعوای عباس آقا با مستاجران را فیصله میدهد اما فردای آن روز که قرار است کلنگ تعمیر بخورد دوباره شایعات و پچپچها عباس آقا را منصرف میکند تا دست آخر کل ساختمان روی سر ساکنانش خراب میشود.
جعفرخان از فرنگ برگشته
بیشتر از آن که کمدی باشد فیلمی انتقادی است به وضعیت از خودباختگانی که به غرب میروند و علی حاتمی با آن نگاه ایرانیاش به نقد آنها میپردازد.
حاجی یک مرد متمول سنتی است که تنها پسرش جعفرخان را به فرنگ فرستاده تا درس بخواند. اما غافلگیر میشود وقتی پسرش با سر و وضع عجیب و غریب و یک سگ به ایران برمیگردد. جعفر که خودش را جفری میداند همه را وادار میکند به ساز او برقصند و از طرف دیگر پدر در تلاشی ناکام میخواهد دوباره پسر را به دل خانواده و ایران برگرداند.
گلنار
گلنار دختر دوستداشتنی روستاست که به خصوص تخصص زیادی در پختن کلوچه دارد. یک دستمال آبی هم دارد که متعلق به مادرش بوده. یک روز که دستمال را باد میبرد گلنار دنبالش داخل جنگل میرود و توسط دو خرس به گروگان گرفته میشود.
گلنار خانهی خرسها را تمیز میکند و به نوعی خدمتکارشان میشود. در نهایت با کمک قورباغهای که دوستش است سعی میکند خانم خرسه را قانع کند که او را فراری بدهد و در عین حال تبدیل به زن کدبانویی شود که همسرش را راضی کند!
ای ایران
معلم سرود مدرسه که نقشاش را حسین سرشار بازی میکند میخواهد به مناسبت آمدن یکی از مقامات بلندپایه به شهر به بچهها آموزش خواندن سرود ای ایران را بدهد.
پسر دانشآموز گروهبان مکوندی میخواهد وارد گروه سرود شود اما بچه بیاستعدادی است. معلم تا حد امکان مقاومت میکند اما در نهایت قدرت لابی گروهبان مکوندی میچربد غافل از این که طوفانی در راه است.
خواستگاری
داستان خط سادهای دارد. یک پیرمرد دوستداشتنی که چندین فرزند و نوه دارد و همسرش را سالهاست از دست داده عاشق پیرزن همسایه روبهرویی میشود که پسری دارد و پسر هم به مادر علاقه فوقالعادهای دارد.
پیرمرد به زور بچههایش را راضی میکند اما پسر زن به این سادگیها راضی نمیشود. در نهایت پیرمرد و پیرزن با هم فرار میکنند و بچهها که نگرانشان هستند از پیدا کردن آنها خیالشان راحت میشود و تصمیم میگیرند با ازدواج آنها موافقت کنند.
دزد عروسک ها
لیلا و بهرام خواهر و برادرند و با مادرشان زندگی میکنند. آنها صاحبخانه بدجنسی دارند که مادرشان را آزار میدهد و مادر خیلی ناراحت است.
لیلا و بهرام که بچههای دوستداشتنی هستند میخواهند به مادرشان کمک کنند. این وسط دزدی هم داریم که میخواهد عروسکهای آنها را بدزدد. دزدی که نقشاش را اکبر عبدی بازی میکند و کاراکتر بامزهای دارد. از گریمش گرفته تا شیوه حرف زدنش.محمدرضا علیقلی آهنگهای خوبی برای فیلم ساخته که به حس شوخطبعی آن در صحنههای مربوط به مقابله بچهها با آدم بدها کمک میکند.
آپارتمان شماره ۱۳
داستان مردی به نام ایرانمنش که به تهران میآید تا آپارتمانی را که میراث پدرش است بفروشد و با دختری که دوست دارد در شهرستان ازدواج کند. اما ساکنان آپارتمان آدمهای سمج و لجوجی هستند که مانع فروش رفتن آپارتمان میشوند. ایرانمنش باید به یکجور سازش با آنها دست بزند.
جیب برها به بهشت نمیروند
ابوالحسن داوودی با همین فیلم نشان میدهد که در کمدی اصولا نگاه خوبی دارد. فیلم داستان یک فروشنده دستفروش و دورهگرد است که اسمش دلشاد است اما آدم گرفتاری است که اجاره خانهاش عقب افتاده و حالا باید به روشهای جدید متوسل شود تا پول دربیاورد. در نهایت سراغ راهی میرود که برای شخصیتی مثل او عجیبترین راه است.
سخن پایانی
در نهایت لازم به ذکر است که این فیلم ها جزو کمدیهای مهمی هستند که بیشتر تحتتاثیر فضای کمدیهای دهه شصت است. پس ممکن است برای نسل جوان امروز که با کمدی های ماشینی و شوخی های صریحتر بیشتر میخندد، چندان جالب و خنده دار نباشند اما برای کسانی که در این دوره زیست داشتند، این کمدی ها جزو جذابترین ها هستند.
شما با کدام یک از این فیلمهای کمدی خاطرات خوش و لحظات خنده دار بیشتری داشتید؟