پاسخ کامل و درست سوال چرا تصمیم گیری کار مهمی است از کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم را در ادامه این مطلب از دیبامگ برای شما قرار داده ایم.
سوال: چرا تصمیم گیری کار مهمی است مطالعات ششم :
جواب: همهٔ تصمیماتی که ما میگیریم، نتایج و آثاری دارند. ممکن است این آثار خوب یا بد باشند. البتّه بعضی از تصمیمات تأثیر زیادی بر زندگی ما دارند. تصمیمات مهم در اخلاق و رفتار، سلامتی، وضع تحصیل و آیندهٔ ما اثر میگذارند.
تصمیم گیری چیست؟ تعریف تصمیم گیری
ما کلمهٔ تصمیم گیری را در گفتگوهای روزمره با معنایی بسیار وسیع بهکار میگیریم. مثلاً میگوییم: «باید برای خروج از این وضعیت یک تصمیمی بگیرم. نمیشود اینطوری ادامه داد.» «تصمیم گرفتهام کارآفرین شوم و برای خودم کار کنم.» «من در تصمیم گیری ضعیفم. قدرت تصمیم گیری ندارم. خودم هم میدانم. همیشه پُر از تردید هستم.»
اما وقتی در بحث توسعه فردی از مهارت تصمیم گیری حرف میزنیم، معنای مشخصتر و محدودتری را مد نظر داریم: چند گزینهٔ مشخص (یا قابل کشف) که میخواهیم از میان آنها یکی را انتخاب کنیم.
حالا که تعریف تصمیم گیری را دیدید، به چند مثال از تصمیم گیری توجه کنید. همانطور که میبینید، در هر مورد تقریباً گزینهها مشخص است:
- هنوز تصمیم نگرفتهام خودرو نو بخرم یا کارکرده
- میخواهیم از یکدیگر جدا شویم. اما هنوز ارزیابی نهایی را انجام ندادهایم (نمونه تصمیم گیری در زندگی مشترک)
- مقداری پول پسانداز کردهام. نمیدانم با آن طلا بخرم یا دلار یا ارز دیجیتال. شاید هم باید کسبوکار خودم را راه بیندازم (نمونه تصمیم گیری مالی)
- دنبال زمان مناسب برای استعفا هستم. نمیدانم الان زود است یا وقتش شده.
- فهرست کتابهای روانشناسی متمم را دیدهام و میخواهم سه یا چهار مورد از آنها را بخرم. هنوز تصمیم نگرفتهام.
- شرکت هنوز دربارهٔ برونسپاری تعمیر و نگهداری ماشینآلات تصمیم نگرفته. منتظر گزارش کارشناسی هستیم.
- هشت نفر در مصاحبه شغلی شرکت کردند. هنوز تصمیم نگرفتهایم کدام را استخدام کنیم.
- میخواهم برای توسعه مهارتهایم وقت بگذارم. اما نمیدانم از مذاکره شروع کنم یا هوش هیجانی.
از این جای بحث به بعد، به سادگی میتوانید مسائل مرتبط با تصمیم گیری را تشخیص دهید. همچنین میتوانید تا حدی تشخیص دهید که تقویت مهارت تصمیم گیری به چه معناست.
اگر از فوبیای تصمیم گیری حرف میزنیم، یعنی میدانم باید تصمیم بگیرم. گزینهها را هم میدانم. اما ترجیح میدهم وارد مرحلهٔ انتخاب نشوم.
اگر از خستگی تصمیم گیری حرف میزنیم، منظورمان این است که آنقدر با گزینههای مختلف روبهرو شده و از بین آنها گزینهٔ مناسب را انتخاب کردهام، که دیگر مغزم توانایی و انرژی تکرار این فرایند را ندارد.
اگر از ترس از دست دادن میگوییم، معنایش این است که گزینهها را میدانم. تبعاتشان را هم میفهمم. میدانم با انتخاب گزینهٔ مناسب، باید چیزی از داشتههایم را از دست بدهم. به همین علت به سمت آن نمیروم.
همانطور که میبینید، همهٔ علم تصمیم گیری حول «انتخاب یک گزینه از بین گزینهها» شکل گرفته است.