زندگی نامه معاویه | علت مرگ معاویه و نسبت او با پیامبر اسلام

معاویه بن ابی‌سفیان (مرگ: ۶۰ق)، نخستین حاکم اموی است که پس از صلح امام حسن(ع) تا سال ۶۰ قمری، حدود بیست سال، در دمشق خلافت کرد.

ابوعبدالرحمان معاویه بن ابوسفیان صخر بن حرب بن امیه بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی قریشی اموی، در سال پنجم پیش از بعثت متولد شد. تولد او در برخی منابع تاریخی، هفت یا ۱۳ سال قبل از بعثت ذکر شده است. مادرش هند دختر عتبه بن ربیعه بن عبد شمس بن عبد مناف است.

مختصری از زندگی معاویه

معاویه یکم یا معاویه بن أبی سفیان (حدود ۵۹۷، ۶۰۳ یا ۶۰۵) بنیانگذار و نخستین خلیفهٔ اموی بود که از سال ۶۶۱ میلادی تا زمان مرگش زمامداری کرد. او کمتر از سی سال پس از درگذشت پیامبر اسلام و بلافاصله پس از خلفای چهارگانه راشدین خلیفه شد. معاویه برخلاف پیشینیان خود که از صحابه نزدیک حضرت محمد بودند، از پیروان نسبی و معمولی پیامبر اسلام محسوب می‌شد.

بر اساس روایات اسلامی، معاویه پس از فتح مکه توسط پیامبر در سال ۶۳۰ میلادی، یکی از کاتبان قرآن شد. وی از سوی خلیفه ابوبکر به عنوان جانشین فرمانده در فتح شام منصوب گردید. او در خلافت عمر ارتقاء و در خلافت عثمان (که از خویشاوندان او بود) والی شام شد.

او در فتح مکه اسلام آورد و از طُلَقاء (آزادشدگان) بود. او در زمان ابوبکر در فتح سرزمین شام حاضر بود و در زمان عمر بن خطاب استاندار اردن و سپس استاندار تمام سرزمین شام شد. در شورش علیه عثمان بن عفان، علی‌رغم درخواست عثمان، به یاری او نشتافت. در زمان خلافت امام علی(ع) به اسم خونخواهی عثمان، جنگ صفین را به راه‌انداخت.

معاویه با قبیلهٔ قدرتمند بنی کلب متحد شد و دفاع از شهرهای ساحلی شام علیه بیزانس را سازماندهی و تلاش‌های جنگی علیه امپراتوری بیزانس، از جمله اولین لشکرکشی‌های دریایی مسلمانان را فرماندهی کرد. بعد از قتل عثمان در سال ۶۵۶ میلادی، معاویه دست به انتقام‌گیری از حضرت علی زد. در طول اولین جنگ داخلی مسلمانان، حضرت علی و معاویه در نبرد صفین در سال ۶۵۷ درگیر شدند و نهایتاً مذاکراتشان نافرجام ماند.

پس از شهادت امام علی(ع)، در معاهده صلح با امام حسن، خلافت مسلمین را به دست گرفت و دمشق را پایتخت حکومت خود کرد. در زمان او، فتوحات بیشتر در سرزمین‌های غربی و شمال آفریقا بود و در سرزمین‌های شرقی به تثبیت فتوحات پیشین تاکید داشت. معاویه خلافت را به سلطنت تغییر داد و برای بیعت گرفتن برای پسرش یزید، تلاش‌های فراوان کرد. برای اداره کشور، دیوان‌های جدیدی را بنا نهاد. او با شورش‌های خوارج و شیعیان مواجه بود و آن‌ها را سرکوب کرد. معاویه را یکی از سران عثمانیه قلمداد کرده‌اند.

جنگ صفین

مرگ معاویه

مرگ معاویه، از مباحث مرتبط به دوره حضور امام حسین (علیه‌السّلام) در مدینه در عصر حکومت معاویه است. معاویه در سفر سال ۵۶ ه. در مسیر مکه به شام بیمار شد. او در سفر با نیرنگ از مخالفانش بیعت گرفت و هنگام بازگشت به شام، در ابواء (مکانی در نزدیکی مکه) بیمار شد. او نیمه شب در بیرون خیمه‌اش در چاهی افتاد و پیکرش خشک و فکش کج شد، به حدی که می‌لرزید و دهان او بسته نمی‌شد، تا وارد شام شد.

هنگامی که مردم مکه به عیادتش می‌رفتند، نزد آنان به ریاکاری دست می‌یازید و می‌گفت: مؤمن گاه گرفتار بلا می‌شود. صالحان پیش از من نیز گرفتار بیماری شده‌اند؛ امیدوارم من نیز از آنان باشم. با این حال در خلوت بی‌تابی می‌کرد. تا جایی که همواره می‌لرزید و دهانش کج شد.

مـعـاویـه هنگامی که در اثر بیماری ناتوان شد و در آستانه مرگ قرار گرفت؛ بـیـش از هر گناهی از غصب حق امام علی (علیه‌السلام) و قتل حجر بن عدی و یارانش‌اندوهگین بود. او در گفتگو با مروان که به بی‌تابی‌ در بیماری اعتراض کرده بود، گفت: به یاد چیزهایی افتادم که فراموش کرده بودم. پس از بهترین وضعی که داشتم، اکنون چنین گرفتار شده‌ام. می‌ترسم این مجازات دنیایی به سبب جلوگیری از حق علی بن ابی طالب و کردارم با حجر بن عدی و یارانش باشد. اگر محبتم به یزید نبود، اسباب هدایت خود را فراهم می‌آوردم و راه درست را تشخیص می‌دادم.

با ورود معاویه به شام، بیماری‌اش شدت گرفت به نحوی که، بسیار کابوس می‌دید و هذیان می‌گفت. وی هر چه آب می‌نوشید. سیراب نمی‌شد. گاهی دو روز بیهوش بود و هنگامی که به هوش می‌آمد، فریاد می‌زد: مرا با تو چه کار است، حجر! مرا با تو چه کار است عمرو! ( عمرو بن حمق خزاعی) مرا با تو چه کار است، علی! اگر مجازاتم کنی، در برابر گناهانم کیفر داده‌ای و اگر بگذاری، تو مهربانی. در این مدت، یزید همواره در کنارش بود. معاویه که در بستر به خود می‌پیچید، به خویشان و فرزندان می‌نگریست و می‌گفت: برایتان بسیار تلاش کردم و سخت کوشیدم و شما را از سفر کردن بی‌نیاز ساختم. گاه چنان بیهوش می‌شد که می‌پنداشتند در گذشته است، ولی دوباره چشمانش را باز می‌کرد.

او در آستانه مرگ از غصب حق امام علی (علیه‌السلام) و قتل حجر بن عدی و یارانش اظهار ندامت می‌کرد. او سرانجام در نیمه رجب سال ۶۰ هجری، بعد از ۱۹ سال و سه ماه حکومت، در ۷۸ سالگی در شهر دمشق از دنیا رفت. هنگامی که معاویه به بیماری منجر به مرگش گرفتار شد، یزید در دمشق نبود.

او ضحاک بن قیس و مسلم بن عتبه را فرا خواند و وصیت خود به یزید را تسلیم آنان کرد. او به شدت نگران رهبران مخالف یعنی امام حسین (علیه‌السلام)، عبدالله بن زبیر، عبدالله بن عمر و عبدالرحمان بن ابی‌بکر بود.

پسرش یزید (یک روز قبل از مرگش) برای شکار به منطقه حوارین، که یکی از مناطق شام بود، رفته و به ضحاک بن قیس (از درباریان بانفوذ و وفادار معاویه) گفته بود: مواظب حال پدرم باش تا چیزی از وضع او بر من مخفی نماند و هرچه شد من را در جریان بگذار وقتی معاویه از دنیا رفت، ضحاک به مسجد اعظم دمشق رفت و مردم را آگاه کرد و نامه‌ای نیز به یزید نوشت و او را از مرگ پدرش مطلع کرد و ضمن آن نوشت: «… وقتی نامه مرا خواندی، برای گرفتن بیعت مجدد از مردم عجله کن».

وقتی یزید نامه را خواند، گریه کرد و دستور داد مرکبش را آماده کنند و به سوی دمشق حرکت کرد. بعد از سه روز که از دفن پدرش گذشته بود به آنجا رسید. مردم برای استقبال از او بیرون آمدند و با او همدردی کردند. بعضی از شعرا اشعاری را در مرگ معاویه سرودند. آنگاه یزید برای مردم سخنرانی کرد و ضمن آن حکومت خود را اعلام نمود و مردم با او بیعت کردند. سپس یزید در خزانه بیت المال را گشود و اموال فراوانی را بین اهل شام تقسیم کرد.

نسبت معاویه با حضرت علی و نسبت معاویه با پیامبر

خلاصه شجره نامه پیامبر (ص) و ابوسفیان :

* عبدمناف – هاشم – عبدالمطلب – عبدالله – محمد (ص).
* عبدمناف – عبدالشمس – امیه – حرب – صخر (ابوسفیان).

عبدالمطلب ابدا در شجره پدران ابوسفیان قرار ندارد و تنها نسب مشترک او با پیامبر (ص) به عبد مناف باز می گردد.

نکته: ابوسفیان پسر حارث نوه عبدالمطلب و برادر رضاعی و عموزاده حضرت محمد و از بنی هاشم و از صحابه است. او پس از فتح مکه اسلام آورد و در جنگ حنین شرکت داشت و از معدود افرادی بود که جانانه در جنگ جنگید. او در سال بیستم هجری درگذشت و در بقیع دفن شد. وی را نباید با ابوسفیان بن حرب بن امیه از رؤسای قریش در دوران جاهلیت و پدر معاویه بنیانگذار خلافت اموی اشتباه گرفت.

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید