ذکر “افوض امری الی الله” یکی از اذکار مهم و معنوی در فرهنگ اسلامی است که به معنای واگذاری امور به خداوند و اعتماد کامل به مشیت الهی است. این ذکر که در قرآن کریم و روایات اسلامی بهکرات مورد اشاره قرار گرفته، بیانگر تسلیم و اطمینان به قدرت بیپایان خداوند در مواجهه با مشکلات و چالشهای زندگی است. با تکرار این ذکر، فرد به خودی خود به آرامش دست مییابد و احساس میکند که تمامی امور زندگیاش تحت کنترل خداوند است.
در این مطلب از دیبامگ، متن کامل ذکر افوض امری الی الله را به همراه ترجمه فارسی و تفسیر این ذکر، پرداخته خواهد شد.
متن ذکر افوض امری الی الله
بِسْمِ اللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
به نام خدا و درود خدا بر محمد و آل او
وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا
و كار خود را به خدا مى گذارم كه او به حال بندگان بصير است پس خدا حفظ كرد هر بدى را كه مكر دشمنان بر انگيزد
(لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
و خدايى جز تو اى ذات يكتا نيست پاك و منزهى تو و من از ستمكارانم
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
پس ما دعاى او را مستجاب كرديم و او را از درياى غم نجات داديم و اينچنين مؤمنان را نجات خواهيم داد
حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
خدا ما را كافى است و او بهترين وكيل است به نعمت خدا و فضل خدا چنان برخوردار شوند كه ديگر هيچ بدى به آنها نرسد
مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ
آنچه خدا خواست مى شود و هيچ قدرت و توانايى جز قدرت خدا نيست
مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ مَا شَاءَ النَّاسُ
آنچه خدا خواست مى شود نه آنچه مردم بخواهند
مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِنْ كَرِهَ النَّاسُ
آنچه خدا خواست مى شود هر چند مردم نخواهند
حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ حَسْبِيَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ
خداى رب العالمين مرا كافى از ديگران است خداى آفريننده عالم مرا كافى از خلق است
حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ حَسْبِيَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
خداى روزى دهنده مرا كافى از روزى خواران است خدايى كه پروردگار عالم است مرا كافى از ديگران است
حَسْبِي مَنْ هُوَ حَسْبِي حَسْبِي مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي
كافى است آنكه مرا كافى است كافى است آنكه هميشه مرا كافى است
حَسْبِي مَنْ كَانَ مُذْ كُنْتُ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي حَسْبِيَ اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ
كافى است آنكه تا بوده ام و هستم مرا كافى است كافى است مرا خداى يكتايى كه جز او خدايى نيست
عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
بر او توكل كرده ام و اوست پروردگار عرش با عظمت.
خواص ذکر افوض امری الی الله از نظر امام جعفرصادق(ع)
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرموده است: در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره مباركه غافر آیه ۴۴) … پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)
تفسیر ذکر افوض امری الی الله از دیدگاه علامه طباطبایی
اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: توكل، تفويض و تسليم
(و افوض امرى الى اللّه ) – راغب كلمه (تفويض ) را به معناى رد دانسته. و بنا بـه گـفـتـه وى تـفـويـض امر به خدا، برگرداندن و واگذارى امر است به او، در نتيجه تفويض با توكل و تسليم قريب المعنى مى شود، چيزى كه هست اعتبارها مختلف است.
و اگـر آن را تـفـويـض مـى گـويـند به اين اعتبار است كه بنده خدا آنچه را كه به ظاهر مـنـسـوب بـه خـودش اسـت، بـه خـدا بـرمـى گـردانـد و حـال عبد در چنين وضعى حال كسى است كه بركنار باشد و هيچ امرى راجع به او نباشد و اگـر تـوكـلش مـى خـوانـنـد بـه ايـن اعـتـبـار اسـت كـه بـنـده خـدا پـروردگـار خـود را وكـيـل خـود مـى گـيـرد، تا هر تصرفى را كه خواست در امور او بكند و اگر تسليمش مى نـامند، به اين اعتبار است كه بنده خدا رام و منقاد محض است در برابر هر اراده اى كه خداى سـبـحـان دربـاره اش بـكـند، و هر كارى كه از او بخواهد بدون اينكه هيچ امرى را به خود نـسـبـت دهـد، اطـاعـت مـى كـنـد. پـس تفويض و توكل و تسليم مقامات سه گانه اى هستند از مراحل عبوديت، از همه پايينتر و سطحيتر توكل است و از آن دقيقتر و بالاتر تفويض و از آنهم دقيقتر و مهمتر تسليم است.
(ان اللّه بـصـيـر بـالعـبـاد) – ايـن جـمـله، واگـذارى امـر بـه خـدا را تعليل مى كند كه چرا من امور خود را به خدا واگذار كردم ؟ و در اينكه فرمود: (ان اللّه ) و نـام خـدا را بـرد، با اينكه مقتضاى ظاهر عبارت و سياق اين بود كه بفرمايد: (انه بـصـيـر بـالعـبـاد)، بـراى ايـن اسـت كه علت بصير بودن خدا را هم بيان كرده باشد، گويا گفته: خدا بيناى به حال بندگان است براى اينكه اللّه – عز اسمه – است.
ختم ذکر افوض امری الی الله
اگر کسی آیه « و اٌفَوِّضُ اَمری اِلَی الله اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بالعِباد » به عدد آن یعنی 1780 بار بخواند و عدد ابجد اسم خود را در آورد مثلا : علیرضا به حساب ابجد میشود 1111 علی میشود 110 و عدد اسم خود نیز این آیه را تکرار کند خداوند او را مال کثیری یا منصبی یا دفینه ای به او برساند. [منبع نامشخص]