چهارشنبه سوری یکی از جشن های ایرانیان است که از دیرباز در اخرین شب چهارشنبه سال برگزار میشود. این جشن آداب، تاریخچه و آیین هایی دارد که در ادامه در قالب دو تحقیق کوتاه و بلند بطور مفصل مورد بررسی قرار میگریند. دانش آموزان میتوانند از این تحقیق برای تکلیف کلاسی یا افزایش اطلاعات و آگاهی خود استفاده کنند.
تحقیق کوتاه درباره چهارشنبه سوری با مقدمه و نتیجه گیری
مقدمه: چهارشنبهسوری یکی از جشنهای باستانی ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبه سال، یعنی شب پیش از نوروز، برگزار میشود. این جشن بهعنوان یکی از قدیمیترین سنتهای ایرانی، ریشههای عمیق فرهنگی و تاریخی در بین مردم ایران دارد. مردم در این شب با انجام آداب و رسوم خاص، به استقبال سال جدید میروند و با شادی و نشاط، آخرین شبهای سال را جشن میگیرند. چهارشنبهسوری هماکنون در بسیاری از کشورهای ایرانیزبان، علاوه بر ایران، در کشورهای افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، عراق و برخی مناطق دیگر نیز با آداب خاص برگزار میشود.
تاریخچه چهارشنبهسوری:
ریشه چهارشنبهسوری به دوران باستان و جشنهای مربوط به آتش در ایران باز میگردد. برخی محققان معتقدند که در گذشته، این جشن بهعنوان یکی از جشنهای آتشپرستی ایرانیان باستان بوده است. در آن زمان، چهارشنبهسوری بهعنوان نمادی از وداع با زمستان و ورود به بهار برگزار میشد. همچنین در دوران زرتشتی، آتش نماد پاکی و روشنایی بود و مردم معتقد بودند که آتش میتواند به دفع بلایا و بیماریها کمک کند.
در فرهنگ زرتشتی، چهارشنبه آخر سال بود که نماد پاکیزگی و آغاز سال جدید بهشمار میرفت. در این شب، آتش روشن میکردند و با پریدن از روی آتش، از شر و بلایای سال گذشته رهایی مییافتند.
آداب و رسوم چهارشنبهسوری:
چهارشنبهسوری مجموعهای از آداب و رسوم خاص را در بر دارد که به تفصیل در این بخش بررسی میشود:
آتشبازی و پریدن از روی آتش:
یکی از مهمترین آداب چهارشنبهسوری، روشن کردن آتش است. این آتش بهعنوان نمادی از پاکی و روشنایی در نظر گرفته میشود. در شب چهارشنبهسوری، مردم در کوچهها و خیابانها آتشهای کوچک برپا میکنند و از روی آنها میپرند. این حرکت بهعنوان نمادی از رهایی از شر و ناخوشیهای سال گذشته و دعوت به شادی و سلامتی در سال جدید است. در هنگام پریدن از روی آتش، فرد معمولاً عبارت «زردی من از تو، سرخی تو از من» را بر زبان میآورد که بهمعنای رهایی از بیماریها و بدیها است.
کوزهشکنی:
کوزهشکنی از دیگر آداب مشهور چهارشنبهسوری است. در این رسم، مردم در آخرین شب سال، یک کوزه یا ظرف سفالی را به زمین میزنند تا نماد پاکی و از بین بردن بدیها و بلایا باشد. این رسم بهویژه در برخی از مناطق ایران رواج دارد و بهطور کلی به نمادی از رهایی از مشکلات و آغاز سال جدید تعبیر میشود.
شادی و جمع شدن در کنار خانواده و دوستان:
در شب چهارشنبهسوری، افراد خانواده و دوستان در کنار یکدیگر جمع میشوند و شب را به شادی و پایکوبی میگذرانند. خوردن آجیل، شیرینی و دیگر خوراکیهای خاص این شب نیز جزو رسمهای معمول است. در این شب، مردم برای یکدیگر آتش روشن میکنند و به تبادل شادی میپردازند.
گلابپاشی:
یکی دیگر از سنتهای چهارشنبهسوری، پاشیدن گلاب یا عرق گل بر سر و صورت افراد است. این رسم بهعنوان نمادی از طهارت و خوشبویی در نظر گرفته میشود و از آن برای آغاز سال جدید با پاکیزگی استفاده میشود.
معانی و نمادهای چهارشنبهسوری:
چهارشنبهسوری نهتنها بهعنوان یک جشن شاد و پرانرژی شناخته میشود، بلکه در خود معانی عمیقتری نیز دارد. آتش بهعنوان نمادی از پاکیزگی، روشنی و دفع شرارت در این جشن حضور برجستهای دارد. پریدن از روی آتش، بهطور نمادین، به معنای رهایی از مشکلات و مصائب سال گذشته و استقبال از سال جدید با انرژی و انگیزهای تازه است.
چهارشنبهسوری در دنیای امروز:
با گذشت زمان، چهارشنبهسوری از یک جشن باستانی به یک جشن عمومی و ملی تبدیل شده است. این جشن امروزه در کنار سایر جشنهای نوروزی، بهعنوان یکی از مهمترین سنتهای ایرانی شناخته میشود. هرچند که برخی از آداب قدیمی چهارشنبهسوری مانند آتشبازی و پریدن از روی آتش هنوز در بسیاری از مناطق ایران رواج دارد، اما برخی دیگر از رسوم نیز بهتدریج تغییر کردهاند یا کمرنگتر شدهاند.
در دنیای امروز، چهارشنبهسوری به یک جشن شاد و پرهیجان تبدیل شده است که در آن مردم بهویژه جوانان از طریق آتشبازی و مراسم مختلف، نشاط و شادی خود را ابراز میکنند. هرچند که این مراسم ممکن است در برخی مناطق بهدلیل خطرات و حوادث مربوط به آتشبازی، مشکلاتی ایجاد کند، اما همچنان بخش عمدهای از مردم بهدنبال حفظ این سنت و برگزاری آن بهصورت ایمن هستند.
نتیجهگیری: چهارشنبهسوری نهتنها یک جشن کهن ایرانی است، بلکه بهعنوان نمادی از رهایی از مشکلات، آغاز سال جدید و تجدید حیات شناخته میشود. این جشن، با وجود تغییرات زمانه، همچنان در دل مردم ایران و دیگر کشورهای ایرانیزبان زنده و پابرجاست. برگزاری این مراسم با آداب خاص و سنتهای ویژهاش، به انسانها فرصتی برای رهایی از سختیهای گذشته و آغاز فصلی جدید از زندگی میدهد. چهارشنبهسوری بهعنوان یک فرصت برای شادمانی و امید به زندگی، همچنان از ارکان فرهنگی و اجتماعی ایران محسوب میشود.

تحقیق بلند درباره آداب و رسوم و آیینهای جشن چهارشنبه سوری بدون مقدمه و نتیجه گیری
تاریخچه چهارشنبه سوری
اگر چهارشنبهسوری را جشنی باستانی و مربوط به دوران پیش از اسلام در نظر بگیریم، با دو چالش روبرو خواهیم شد: نخست اینکه ایرانیان در آن زمان هفتهای نداشتند و هر روز ماه را با نام خاصی میشناختند. دوم اینکه بیاحترامی به آتش و پریدن از روی آن با سنتهای زرتشتی همخوانی ندارد.
در تاریخ بخارا آمده است: زمانی که امیر سدید منصور بن نوح به سلطنت رسید، هنوز سال به پایان نرسیده بود که در شب سوری، مطابق با سنتهای قدیمی، آتش بزرگی روشن کردند. این آتش در شب سوری که همزمان با روزهای «بهیژک» یا «پنچهٔ دزدیده» بود، برای دور کردن سرما و جلب گرما، به ویژه بر روی بامها افروخته میشد. این عمل هم شگون داشت و هم به باور نیاکان ما، دود و شعلههای آتش بر بامها، روح درگذشتگان را به خانههای خود میکشاند.
به عبارت دیگر، این آتشافروزی بر بامها، آخرین مرحله از آیینهای گاهنبار پنجه یا ده روز پایانی سال به شمار میرفت. این ده روز به نام فروردیان یا فروردیگان شناخته میشود که شامل پنجه کوچک (پنج روز نخست – اشتاد روز تا اناران – از ماه اسفند در تقویم زرتشتی، معادل با بیست و پنجم اسفند ماه در تقویم رسمی کشور) و پنجه بزرگ است.
چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتشافروزان که پیامآور این جشن اهورایی بودند به شهرها و روستاها میرفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتشافروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دستافشانیها، سرودها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان میپرداختند.
آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش میافروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه میداشتند. این آتش، نماد و نشانهٔ نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتشافروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست.
غذای چهارشنبه سوری
باید توجه داشت که با هر غذایی می توان جشن گرفت و شاد بود! برخی اگر چهارشنبه سوریشان را با خوردن چلو گوشت و پلو های رنگارنگ نگذرانند، جشنشان جشن نمی شود! اما چیزی که قدیمی ها به عنوان غذای چهارشنبه سوری می پختند، غذاهایی از قبیل شیربرنج، سبزی پلو یا شوید پلو با ماهی و یا آش محلی است. اما صرفا غذای خاصی مد نظر نبوده است.
آیین اصلی چهارشنبه سوری
یک یا دو روز پیش از آخرین چهارشنبهٔ سال، مردم برای گردآوری هیزم، بوته، خاراُشتر، برگ خرما (شهر خور)، علف هرز (گاوان) یا ساقهٔ برنج (گیلان) به بیرون میروند. در بعدازظهر، پیش از شروع چهارشنبهسوری، هیزمها در حیاط خانه، یا خیابان یا میدان روستا یا شهر چیده میشوند.
این هیزمها در دستههایی یک، سه، پنج یا هفت عددی (همیشه در عددی فرد) به فاصلهٔ چند متری از هم چیده میشوند. در غروب آفتاب یا اندکی پس از آن، هیزمها آتش زده میشوند و مردان، زنان، و کودکان در حالی که «سرخی تو از من، زردی من از تو» میخوانند، از روی آن میپَرَند.
اعتقاد بر این است که چنین کاری، آنها را در طول سال بعد از بیماری و بدبختی مصون خواهد داشت. در برخی مکانها (همچون نائین، انارک، خور، و ارومیه) آتشها بر روی پشت بام افروخته میشوند و یک کوزهٔ آب بروی آن ریخته میشود و خاکستر آن به درون خیابان انداخته میشود؛ در برخی دیگر از مکانها، مراسم بر روی تپه انجام میشود.
هیچکس نباید بر روی آتش بدمد؛ پس از آنکه همهٔ اهالی خانه از روی آتش پریدند، میبایست آتش را به حال خود رها کرد تا خاموش شود یا بهوسیلهٔ آب (مثلاً در خور) آن را خاموش کرد. اگر مراسم در حیاط برگزار شد، خاکستر آتش میبایست توسط یکی از اعضای خانواده، معمولاً یک دختر نابالغ، برداشتهشود.
او خاکستر را با خاکانداز به چهارراهی که محل انباشت خاکسترهاست حمل میکند و به خانه بازمیگردد. هنگام رسیدن به خانه، او باید در بزند و پرسش و پاسخهای زیر ردوبدل شوند: «کیست؟» «منم». «از کجا میآیی؟» «از عروسی». «چه آوردهای؟» «سلامتی.»
مراسمی مشابه با چهارشنبهسوری در نزد ارمنیان ایران با نام دِرندِز در ۱۴ فوریه برگزار میشود که شامل پریدن از روی آتش است.
آیینهای اضافه چهارشنبه سوری
علاوه برافروختن آتش، آیینهای مختلف دیگری نیز در بخشهای گوناگون ایران در زمان این جشن انجام میشوند. برای نمونه، در تبریز، مردم به چهارشنبهبازار میروند که با چراغ و شمع، بهطرز زیبایی چراغانی شدهاست.
هر خانواده یک آینه، دانههای اسفند، و یک کوزه برای سال نو خریداری میکنند. در برخی از بخشهای ایران در روز بعد از چهارشنبهسوری، خانهتکانی آغاز میشود. در شیراز، مردم آش رشته میپزند و برای خانههای همدیگر ارسال میکنند. مهمترین و مرسومترین آیینهای مرتبط با چهارشنبهسوری چنیناند:
کوزهشکنی
در بیشتر شهرهای ایران پس از پریدن از روی آتش، کوزهها را میشکنند؛ این آیین احتمالاً ریشه در این عقیده دارد که شکستن کوزه باعث انتقال بدیُمنی اهالی خانه به درون کوزهها میشود و شکستن آنها باعث از بین رفتن بدیمنی میشود.
تفاوتهای جزئی در نوع شکستن کوزه در مناطق مختلف وجود دارد. در تهران یک یا چند سکه درون کوزهٔ جدید گذاشته میشود، و سپس از فراز بام به درون کوچهٔ پایین پرتاب میشود. تا اوایل دورهٔ پهلوی، بسیاری از تهرانیها تمایل داشتند که به نقارهخانه بروند و همراه با نواختن نقاره در ساعتی مشخص، کوزههایشان را به زمین پرتاب کنند.
در خراسان، پیش از شکستن کوزه، مقداری زغال، نمک، و سکه در آن نهاده میشد و سپس هر عضو خانواده با گرداندن کوزه به دور سر خویش، هرگونه بدیمنی و حادثهٔ بد را به کوزه منتقل کرده و در نهایت آن را از فراز بام به کوچه میاندازند.
در شرق و جنوبشرق ایران، معمولاً بهجای کوزههای نو، کوزههای بدون استفاده را انتخاب میکنند. در اراک و آشتیان دانههای جو در کوزه گذاشته میشود.
این سنت احتمالاً بر یک اصل بهداشتی نیز متکی بودهاست، زیرا ایرانیان قدیم بر این باور بودهاند که ظروف سفالین را بیش از یکسال در خانه نباید نگاه داشت و چون سال به پایان خود نزدیک میشد و شب سوری میرسید، ظروف سفالین را که در خانه داشتند، میشکستند.
دلین این کار اینست که ظروف سفالین چون لعاب ندارند، بزودی چرکین و آلوده میشوند و چون قابل شستن و پاک کردن نیستند یگانه چاره برای دفع زیان آن، شکستن آن است. از سوی دیگر تقاضا برای خرید کوزههای تازه بالا میگرفت و در آن صورت سبب رونق کار استادکاران کوزهگر خانه میگشت و از کسادی بازار و بیکاری آنان جلوگیری میگشت.
قاشقزنی
در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود میکشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود میروند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میخورد به در خانه آمده و به کاسههای آنان آجیل چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول میریزد.
آیین قاشقزنی احتمالاً نشات گرفته از این عقیده است که ارواح نیک درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به میان زندگان بازگشته و به شکل افرادی که رویشان پوشیدهاست به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیهای میدهند.
در زند اوستا آمدهاست که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین اورمزد دوزخ را خالی میکند و ارواح رها میشوند. قاشق زنی استفادهٔ ارواح از زبان بدنی به جای زبان گفتاری است.
فالگوشی و گرهگشایی
یکی از رسمهای چهارشنبهسوری است که در آن دختران جوان نیت میکنند، پشت دیواری میایستند و به سخن رهگذران گوش فرا میدهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگیرند.
آجیل مشکلگشا
در گذشته پس از پایان آتشافروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم میآمدند و آخرین دانههای نباتی مانند: تخمه هندوانه، تخمه کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخمه خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقیمانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک میکردند و میخوردند.
آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربانتر میگردد و کینه و رشک از وی دور میگردد. امروزه اصطلاح نمکگیر شدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفتهاست.
شال اندازی
آیین شالاندازی شالاندازی یکی دیگر از رسوم چهارشنبه سوری است که در بیشتر روستاها و شهرها رواج داشته و تاکنون نیز اعتبار خود را در شهرها و روستاهای همدان و زنجان و برخی نقاط دیگر حفظ کردهاست.
جوانان چندین دستمال حریر و ابریشمی را به یکدیگر گره زده، از آن طنابی رنگین بلند درست میکردند و از راه پلکان خانهها یا از روی دیوار، آن را از روزنه دودکش وارد منزل میکنند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست میگرفتند، آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان میسازند.
صاحبخانهها که منتظر آویختن چنین شالهایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، آنچه قبلاً آماده کرده، در گوشه شال میریزند و گرهای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه میسازند که هدیه سوری آمادهاست.
آنگاه شالانداز شال را بالا میکشد. آنچه در شال است هم هدیه چهارشنبه سوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد آن نشانه نعمت است، اگر شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کثرت اولاد در آینده و گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواریها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و اگر سکه نقره باشد نشانه سپیدبختی است و در برخی نقاط به نوعی خواستگاری غیر مستقیم بودهاست در این مراسم پسری که قصد داشت با دختری ازدواج کند با این روش پاسخ از دختر میگرفتند. اما در سال های اخیر بجای این رسومات زیبا برخی از مردم ترقه بازی می کنند و باعث می شوند این رسم های زیبا فراموش شوند.