آشنایی اوشین و ریوزو به سال هایی باز می گردد که اوشین با آرایشگری برای خانمها درآمد خوبی دارد. او برای ساخته شدن خانه برادرش در یاماگاتا سخت کار میکرد و حتی از غذایش میزد تا جایی که روزی از فرط خستگی بیهوش میشود. دوستانش که مشتریانش بودند از ریوزو که دوست و آشنای کایو هم بوده کمک میگیرند. همچنین کایو هنگام ترک توکیو به ریوزو سفارش میکند که از اوشین محافظت کند. ریوزو و اوشین به هم علاقهمند میشوند و علیرغم رضایت مادر ریوزو باهم ازدواج میکنند. اما در جایی از داستان ریوزو خودکشی می کند. اگر شما هم به فهمیدن علت خودکشی ریوزو در سریال اوشین علاقه مند هستید این نوشته دیبامگ را از دست ندهید.
علت خودکشی ریوزو
ریوزو تاجر ثروتند پارچه است که کار و کاسبی او در دوران رکود پس از جنگ به شدت افت پیدا کرده و ورشکسته می شود. از طرفی نیز ریوزو به دلیل عرف حاکم بر جامعه اجازه نمی دهد اوشین به او در رفع این بحران اقتصادی کمک کند و اوشین مجبور می شود کسب و کار خود را راه بیندازد.
به تدریج اوشین نان آور خانه می شود و ریوزو اعتماد به نفس خود را از دست می دهد. به طوری که مردی دائم الخمر می شود که زمان خود را بیرون از خانه سپری می کند.
اوشین برای جلوگیری از لکه دار شدن غرور ریوزو سعی دارد تا به کسب و کار ریوزو کمک کند؛ تا اینکه می توانند با کمک هم یک کارخانه ریسندگی بزنند. اما در روز افتتاحیه زلزله ای می آید و همه چیز را از بین می برد.
در دیبامگ بخوانید: آیا بازیگر نقش اوشین درگذشته است؟
به همین دلیل ریوزو و اوشین مجبور می شوند به ساگا نزد خانواده ریوزو بروند. از آنجایی که مادر رویوزو همچنان با اوشین مخالف است، اوشین سختی های زیادی را تحمل می کند اما سرانجام صبر او تمام شده و به ساکاتا برود تا کاری برای خود دست و پا کند.
سرانجام اوشین می تواند یک غذاخوری راه انداخته و درآمد خود را به جایی برساند که بتواند از رویوزو و بچه هایشان نیز محافظت کند. ریوزو نیز که زحماتش روی یک زمین کشاورزی پس از ۴ سال در اثر بارندگی شدید از بین رفته است، حاضر می شود به ساکاتا بیاید. مادر ریوزو نیز در نهایت راضی شده و مبلغی را برای کمک به زندگی آن ها برای ریوزو می فرستد. ریوزو بااین پول کارخانه هایی برای خود راه اندازی می کند.
پس از شروع حمله های هوایی جنگ جهانی دوم، و پس از کشته شدن پسرشان در جنگ، یک به یک این کارخانه ها در آتش جنگ می سوزد و چیزی نمی گذرد که ریوزو متوجه می شود که پولی در بساط ندارد. بنابراین با علم به این قضیه که اکنون اوشین و تمامی خانواده به او نیاز دارند به دلیل خیانت هایی که به همسر خود کرده و تمامی مشکلاتی که به وجود آورده خود را از بالای کوهی به پایین پرتاب می کند.
جاوید
درود متاسفانه کاره درستی نیست که خودتو نابود کنی تلاش کرده نشده همه ما انجام میدم.
حسن
صداوسیما جوری این سریال و داستانشو دوبله وسانسورکرده که خود ژاپنی ها این سریالو به قیمت ۴برابر فروشش به ایران پرداخت کرد تا برای مردمش پخش کنه خخخخخخ
مهسا
خوبه دیگه مسخره کردن نداره ما از یه داستان بی محتوا و ناجور به یه چیز محتوا و اموزنده تبدیلش کردیم مشکلش چیه؟!
منیژه
بیچاره کجا بی مایه است فقط بد شانسه
مریم
ریوزو مرد مهربان ولی ضعیفی بود تو شرایطی که اوشین و خانوادش بهش نیاز داشتن اونا رو تنهاگذاشت برای اینکه نمیتونست دوباره از صفر شروع کنه .مشکلات رو گذاشت برای اوشین و رفت
ناشناس
ریوزو فقط بدشانس بود وگرنه یک شوهر مهربون بود و با عُرضه که دست به کارهای بزرگ می زد و میخاست راحتی و زندگی خوبی برای همسر و بچه هاش فراهم کنه
سعید
ماکا خیانتی از ریوزو ندیدیم کاشکی سانسور نمیکردن معلوم میشد چی کرده
علی
ریوزو بدبخت، فروشگاه پارچه فروشیش در اثر جنگ جهانی اول ورشکسته میشه، کارگاه خیاطیش در اثر زلزله، زمیناش هم در اثر سیل نابود میشه
کارخونه هم که میزنه، به خاطر جنگ جهانی دوم ازبین میره
این همه بدشانسی خیلی عجیبه
از اون بدتر، اوشین زن همچین مرد بدشانس شده
سمانه
حالا در واقعیت طلسم روانی باعث همچین شرایطی میشه.پدر اوشین هم مرد ورشکسته ای بود
یه بنده خدا
خخخخخ راست گفتی هااا
ناشناس
ادم بی مایه همینه
ناشناس
ای بابا آخه چرا.بیچاره ریوزو .چقدر مهربون بود
بنده نیز باشما هم عقیده ام
واقعا سریال اوشین برام ی عشق هست واقعا تو روحیه ی بنده فوق العاده تاثیر میذاره