در زبان فارسی، پسوند «ـستان» به معنی «جا»، «مکان» یا «سرزمین» است و برای اشاره به مکانی که چیزی به وفور در آن یافت میشود، استفاده میگردد. این پسوند معمولاً به اسمها یا صفتها اضافه میشود و مکانی را توصیف میکند که ویژگی خاصی دارد یا چیزی در آن به فراوانی وجود دارد.
ترکیب ده کلمه با ستان
معنی کلماتی که با «ـستان» ترکیب میشوند:
۱. گلستان:
گل + ستان = جایگاه گلها، مکانی پر از گل.
مثال: «گلستان سعدی» نام کتابی از سعدی است.
۲. بوستان:
بو + ستان = باغ، مکانی پر از درخت و گیاه.
مثال: «این بوستان پر از درختان میوه است.»
۳. هنرستان:
هنر + ستان = جایگاه و مکانی که در آن آموزش هنر داده میشود.
مثال: علی امسال به هنرستان میرود.
۴. تیمارستان:
تیمار + ستان = جایی که دیوانگان را نگهداری و مداوا کنند..
مثال: آن مرد دچار بیماری روانی شده و باید به تیمارستان منتقل شود.
۵. هندوستان:
هندو + ستان = سرزمین هندوها، اشاره به کشور هند.
مثال: «هندوستان کشوری با فرهنگ غنی است.»
۶. ترکستان:
ترک + ستان = سرزمین ترکها.
مثال: «ترکستان منطقهای تاریخی در آسیای مرکزی است.»
۷. دبستان:
دب + ستان = این کلمه در اصل ادبستان بوده و معنای محلی برای کسب علم و ادب است.
مثال: «من کلاس سوم دبستان هستم.»
۸. کوهستان:
کوه + ستان = مکانی که در آن کوههای فراوان قرار گرفته است.
مثال: کوهستان زاگرس از شمال غرب تا جنوب غرب ایران کشیده شده است.
۹. دهستان:
ده + ستان = مجموع چندین ده و قریه و جایی که دارای دهات چند باشد.
مثال: دهستان یکی از کوچکترین واحدهای تقسیمات کشوری است.
۱۰. قبرستان:
قبر + ستان = مکانی پر از قبر.
مثال: «قبرستان بزرگ شهر تهران بهشت زهرا نام دارد.»
نکته: پسوند «ـستان» در زبان فارسی بسیار پربار است و به کلمات حالتی شاعرانه و ادبی میدهد. این پسوند در نامگذاری مکانها، کتابها و حتی در شعر و ادبیات به کار میرود و معنای مکانی یا توصیفی به کلمات اضافه میکند.
از دیگر کلماتی که با ستان ترکیب میشود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کلمه |
ستان |
کلمه ترکیبی |
معنی کلمه جدید |
بیمار |
ستان |
بیمارستان |
جایی که بیماران را در آن بستری می کنند. |
باغ |
ستان |
باغستان |
جایی که چندین باغ کنار هم باشند. |
دبیر |
ستان |
دبیرستان |
مدرسه ی دانش آموزان متوسطه |
فرهنگ |
ستان |
فرهنگستان |
مکانی که ادیبان و نویسندگان در آن جمع می شوند. |
بهار |
ستان |
بهارستان |
جایی که شکوفه ها و گل های رنگارنگ داشته باشد. |
انار |
ستان |
انارستان |
باغی که دارای درختان انار باشد. |
شهر |
ستان |
شهرستان |
بخشی از یک استان که شامل شهر و اطراف آن است. |
شب |
ستان |
شبستان |
قسمت سقف دار مسجد های بزرگ |
نگار |
ستان |
نگارستان |
جایی که دارای انواع نقشونگار وکارهای نقاشی باشد. |
گور |
ستان |
گورستان |
جایی که مردگان را زیر خاک میکنند. |
تاک |
ستان |
تاکستان |
جایی که درخت انگور بسیار داشته باشد. |
نخل |
ستان |
نخلستان |
جایی که درخت خرما بسیار داشته باشد. |
ناشناس
عالییییییییییییییییی