کلمه + ستان | ترکیب ده کلمه با ستان به همراه معنی

ستان در زبان فارسی به معنای جا و مکان است بنابراین ترکیب کلمات با آن به معنای مکانی است که آن چیز در آن قرار گرفته باشد. با مجموعه‌ای از ۲۳ ترکیب کلمه با ستان همراه ما باشید.

در زبان فارسی، پسوند «ـستان» به معنی «جا»، «مکان» یا «سرزمین» است و برای اشاره به مکانی که چیزی به وفور در آن یافت می‌شود، استفاده می‌گردد. این پسوند معمولاً به اسم‌ها یا صفت‌ها اضافه می‌شود و مکانی را توصیف می‌کند که ویژگی خاصی دارد یا چیزی در آن به فراوانی وجود دارد.

ترکیب ده کلمه با ستان

معنی کلماتی که با «ـستان» ترکیب می‌شوند:

۱. گلستان:

گل + ستان = جایگاه گل‌ها، مکانی پر از گل.

مثال: «گلستان سعدی» نام کتابی از سعدی است.

۲. بوستان:

بو + ستان = باغ، مکانی پر از درخت و گیاه.

مثال: «این بوستان پر از درختان میوه است.»

۳. هنرستان:

هنر + ستان = جایگاه و مکانی که در آن آموزش هنر داده می‌شود.

مثال: علی امسال به هنرستان می‌رود.

۴. تیمارستان:

تیمار + ستان = جایی که دیوانگان را نگهداری و مداوا کنند..

مثال: آن مرد دچار بیماری روانی شده و باید به تیمارستان منتقل شود.

۵. هندوستان:

هندو + ستان = سرزمین هندوها، اشاره به کشور هند.

مثال: «هندوستان کشوری با فرهنگ غنی است.»

۶. ترکستان:

ترک + ستان = سرزمین ترک‌ها.

مثال: «ترکستان منطقه‌ای تاریخی در آسیای مرکزی است.»

۷. دبستان:

دب + ستان = این کلمه در اصل ادبستان بوده و معنای محلی برای کسب علم و ادب است.

مثال: «من کلاس سوم دبستان هستم.»

۸. کوهستان:

کوه + ستان = مکانی که در آن کوه‌های فراوان قرار گرفته است.

مثال: کوهستان زاگرس از شمال غرب تا جنوب غرب ایران کشیده شده است.

۹. دهستان:

ده + ستان = مجموع چندین ده و قریه و جایی که دارای دهات چند باشد.

مثال: دهستان یکی از کوچکترین واحدهای تقسیمات کشوری است.

۱۰. قبرستان:

قبر + ستان = مکانی پر از قبر.

مثال: «قبرستان بزرگ شهر تهران بهشت زهرا نام دارد.»

نکته: پسوند «ـستان» در زبان فارسی بسیار پربار است و به کلمات حالتی شاعرانه و ادبی می‌دهد. این پسوند در نام‌گذاری مکان‌ها، کتاب‌ها و حتی در شعر و ادبیات به کار می‌رود و معنای مکانی یا توصیفی به کلمات اضافه می‌کند.

از دیگر کلماتی که با ستان ترکیب می‌شود می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

کلمه

ستان

کلمه ترکیبی

معنی کلمه جدید

بیمار

ستان

بیمارستان

جایی که بیماران را در آن بستری می کنند.

باغ

ستان

باغستان

جایی که چندین باغ کنار هم باشند.

دبیر

ستان

دبیرستان

مدرسه ی دانش آموزان متوسطه

فرهنگ

ستان

فرهنگستان

مکانی که ادیبان و نویسندگان در آن جمع می شوند.

بهار

ستان

بهارستان

جایی که شکوفه ها و گل های رنگارنگ داشته باشد.

انار

ستان

انارستان

باغی که دارای درختان انار باشد.

شهر

ستان

شهرستان

بخشی از یک استان که شامل شهر و اطراف آن است.

شب

ستان

شبستان

قسمت سقف دار مسجد های بزرگ

نگار

ستان

نگارستان

جایی که دارای انواع نقش‌ونگار وکارهای نقاشی باشد.

گور

ستان

گورستان

جایی که مردگان را زیر خاک می‌کنند.

تاک

ستان

تاکستان

جایی که درخت انگور بسیار داشته باشد.

نخل

ستان

نخلستان

جایی که درخت خرما بسیار داشته باشد.

 

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید