عشق، زبانی جهانی است که در هر فرهنگ و جغرافیا رنگی تازه میگیرد و با واژههایی نوین به آسمان معنا پر میکشد. اما وقتی پای نامگذاری این احساس ژرف به زبان کردی به میان میآید، گویی وارد باغی میشویم که هر گلبرگش رازی از تاریخ، طبیعت و موسیقی دیرپای این سرزمین کهن را در خود نهفته دارد. زبان کردی، با گویشهای رنگارنگ و واژگان آهنگینش، همچون رودخانهای خروشان است که از دل کوهستانهای سربهفلککشیده میگذرد و در هر پیچوتابش، نوایی عاشقانه جاریست.
این مطلب تلاشی است برای گشودن دریچهای به این گنجینه زبانی، تا شاید در میان واژههایی چون “خۆشەویست” (Xoşhevîst)، یا ترکیبهای شاعرانهای مانند “نیشتمان” (Niştiman – به معنای میهن و عشق به خاک) ، نامی بیابیم که نه تنها احساسمان را بیان کند، بلکه ریشه در هویت و خاطرههای جمعیِ مردمانی داشته باشد که عشق را با آوازهای دلنشین و ریتم پایکوبی هلپرکی جشن میگیرند.

اسم عشقمو چی سیو کنم [به زبان کردی]
- آسکی (آهو)
- آسو (شفق)
- آگرین (آتشین)
- آلند (اولین پرتوی خورشید)
- آوین (عشق)
- آرتین (حرارت آتش)
- آرژین (گرمای زندگی)
- آرشین (دوست داشتنی)
- آمانج (مقصد)
- اوینار (عشق آتشین)
- اربیل (بسیار خوب)
- ئارتین (شعله آتش)
- ئاکو (قله کوه)
- ئالان (بلند و با حرمت)
- ئاواتی من (آرزوی من)
- ئهویندار (عاشق)
- ئەستێرە (ستاره)
- باوانکم (خانهی پدری)
- بُرزان (قدرتمند)
- بارمان (کسی که محترم است و روح بزرگی دارد)
- باشار (درمان)
- باشوان (آشیانه)
- برزفر (بلند پرواز)
- بروا (ایمان)
- بهنوش (بهترین نوش دارو)
- بهتین (آتشین)
- بهرزان (بلندپایه)
- بهلین (پیمان)
- بریار (عهد و پیمان)
- پەپولە (پروانه)
- پشتیوان (پشتیبان)
- پشکو (شکوفه)
- ترلان (زیبا)
- جوان (زیبا)
- جوانرو (زیبارو)
- جيهاني من (دنیای من)
- چیمن (سرسبز و طراوت)
- چاوه (عزیز)
- چیاکو (کوه کوچک)
- خاوین (پاک سرشت)
- خۆشی ڕۆژ (خوشی روز)
- خۆشەویشتە ڕاستەقینەکەم (عشق حقیقیِ من)
- خەوێکی خۆش من (رویای شیرین من)
- خهبات (تلاش)
- داوین (دامنه کوه)
- دانژه (غنچه گل نیمه باز)
- دلوان (بانوی با محبت)
- دهلان (عزیز دل)
- دەریا (دریا)
- رزگار (آزاد)
- روژبین (بیننده روز)
- روژمان (روشن مثل روز)
- روجا (زیباروی و آفتابچهره)
- روژیا (نور و روشنایی)
- ڕووناکی ژین (روشنی زندگی)
- ڕووناکی مانگ (نور ماه)
- روژهات (روزنهی نور)
- ڕەنگی دڵ (رنگ دل)
- زانا (دانا)
- زانیار (یار دانا)
- ژیان (زندگی)
- ژیانی من (زندگیم)
- ژیکان (زیبا و آرامش بخش، قطره باران)
- ژیر (هوشمند و باهوش)
- ژیوار (زندگی)
- ساکار (پاک و ساده)
- سیوان (ماه)
- سَروه (نسیم)
- سولین (غنچه گل)
- شیری نیشتمان (شیر وطن)
- کاژه (کسی که پناه امن است)
- کوچیار (یار کوتاه قد)
- گلاره (هر دو چشم)
- گلاریس (مویی که به زیبایی بافته شده است)
- گهلاویژ (ستارهی شب)
- گوڵ من (گلِ من)
- لار (طناز)
- مانارم (ماندگار من)
- میهرەبانی من (مهربان من)
- نازار (ناز)
- ناریا (قاصدک)
- نشمیل (زیبا)
- نیان (رفیق، شریک زندگی)
- وناز (با وقار و متین)
- وندا (دختر باسواد)
- ونوش (گل بنفشه)
- ویان (عشق)
- هورا (مستیآور)
- هوران (آفتاب)
- هیرو (زیبارو)
- هیلان (آشیانه)
- هاوژین (زندگی بخش)
- ههوار (صدای بلند عشق)
- هەورام دل (عشق دل)
- هیمو (پاک دامن)
- هیوای من (امیدِ من)
- هەناسەکم (نفسم)
- هاوراز (همراز)
- هاوری (همراه)
- هفال (رفیق)
اگر میخواهید اسم عشق خود را به زبانهای دیگری سیو کنید، پیشنهاد میکنیم از معانی زیبای اسامی ترکی برای سیو مخاطب خاص غافل نشوید.
شما همچنین میتوانید نظرات و پیشنهادات خود درباره این مطلب را از طریق بخش “دیدگاه” با ما و خوانندگان محترم مجله اینترنتی ستاره به اشتراک بگذارید.