هم خانواده کلمه‌ معمولا + مترادف و متضاد معمولا

در این مطلب، به بررسی هم‌خانواده‌ «معمولاً» می‌پردازیم تا با شناخت بهتر این کلمات، بتوانیم از آن‌ها در گفتار و نوشتار خود به‌صورت دقیق‌تر و متنوع‌تر استفاده کنیم.

زبان فارسی، با پیشینه‌ای غنی و ریشه‌های عمیق، واژگان بسیاری را در خود جای داده است که گاه از یک خانواده مشترک برخوردارند. شناخت هم‌خانواده‌های یک کلمه نه تنها به درک بهتر معانی و کاربردهای آن کمک می‌کند، بلکه باعث گسترش دایره‌لغات و تسلط بیشتر بر زبان می‌شود.

کلمه «معمولاً» از ریشه «ع م ل» گرفته شده و با واژه‌هایی مانند «عمل»، «معمول»، «عملی» و «عملیات» هم‌خانواده است. این واژگان، هرکدام در جایگاه خود، مفاهیمی مرتبط با کار، اجرا، عرف و روال عادی را بیان می‌کنند.

هم خانواده کلمه‌ی “معمولا”

هم خانواده کلمه‌ی “معمولا”

کلمه «معمولاً» از ریشه «ع م ل» (عمل) گرفته شده است و به معنای «به‌صورت رایج، عادی یا متداول» است. هم‌خانواده‌های آن شامل کلماتی می‌شوند که از این ریشه مشتق شده‌اند و در معانی مختلفی به کار می‌روند.

 

کلمه معنی مثال
معمول رایج، متداول، عادی این کار در اینجا معمول است.
عمل کار، رفتار، اقدام عمل نیک همیشه پسندیده است.
عملی کاربردی، اجرایی، واقعی این روش یک راه‌حل عملی است.
عملیات مجموعه‌ای از اقدامات برنامه‌ریزی‌شده عملیات نجات با موفقیت انجام شد.
معمولیت حالت عادی یا رایج بودن چیزی معمولیت این رسم در گذشته بیشتر بود.
عامل انجام‌دهنده کار، فاعل، مؤثر در چیزی او عامل اصلی این موفقیت بود.
تعامل ارتباط متقابل، کنش و واکنش تعامل بین دانش‌آموزان افزایش یافت.
معمله (در قدیم) کار، عمل این معمله به پایان رسید.
عملکرد نتیجه انجام کار او از عملکرد کارمندش راضی بود
اعمال جمع عمل، به معنای کارها یا رفتارها اعمال نیک نزد خدا پاداش دارند
استعمال استفاده یا به‌کارگیری استعمال دخانیات ممنوع است.
معامله وعی عمل یا فعالیت مربوط به مبادله پدرم ماشینش را معامله کرد.
عاملانه با انجام فعالیت یا کار وی عاملانه جریان گفتگو را هدایت کرد

بیشتر بخوانید: معنی شعر همه از خاک پاک ایرانیم [متضاد و مترادف کلمات، نکات دستوری و آرایه ها]

مترادف‌های کلمه‌ی معمولا

مترادف‌های این کلمه بسته به متن می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

  • عموما
  • غالبا
  • بیش‌ترِ اوقات
  • در اکثر موارد
  • مرسوم است که
  • به‌طور متداول
  • به‌طور رایج

متضادهای کلمه‌ی “معمولا”

کلمه «معمولا» نشان‌دهنده یک روال عادی یا رایج است، بنابراین متضادهای آن اغلب به موارد غیررایج یا کم‌تکرار اشاره دارند.

  • به‌ندرت
  • گاهی
  • بعضاً
  • در موارد نادر
  • غیرمعمول است که
  • به‌طور استثنایی

آیا می‌دانید هم خانواده‌ی کلمه “منظم” چیست؟

لطفا نظرات و پیشنهادات خود درباره این مطلب را از طریق بخش “دیدگاه” با ما و خوانندگان محترم مجله اینترنتی دیبامگ به اشتراک بگذارید.

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید