در سکوت پر از فریاد دلهای مشتاق، جایی که واژهها از عشق سرشار میشوند و اشکها ترجمان ناگفتههای جان میگردند، قلممان بر کاغذ میرقصد تا ندای قلبمان را به آستان بلندت برساند؛ آقا جان، امام رضا! ای که مأمن بی پناهان و امید ناامیدانی… این دلنوشتهها، زمزمههایی است از هزاران زمزمهٔ عاشقانهای که در حرم مطهرت، در پیچ و تاب نسیم دعاها و نیایشها، به آسمانِ رحمتت پرواز میکند.
ای نگار هشتمین اختر ولایت، این نوشتهها، گلبرگی از باغ بی انتهای ارادت ما به شماست؛ پر از حسرت دوریها و امید دیدارها، پر از درد زمین و آرزوی رسیدن به آسمان تو. در این سطور، اشکها و خندهها، دعاها و حاجتها، همه و همه به یُمن نام تو رنگ جاودانگی میگیرند. زیرا تو همیشه آنجا ایستادهای؛ در گوشهٔ دلها، نجوای شبهای تاریک، و روشنی راه گمگشتگان…
بیشتر بخوانید: متن مولودی امام رضا (ع) برای مجلس زنانه + دانلود فایل صوتی
دلنوشته برای امام رضا
من گریختهام؛
و در پی من صیادها؛
و فرا رویم دامها؛
یا ضامن آهو؛
من یقین دارم دستان تو تنها سهم آهو نیست …
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا «علیه السلام»
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
امشب، ماه از اشک ستارهها پر شده است.
دلم میخواهد فریاد بزنم:
«یا علی بن موسی الرضا! اینجا، در این سیاهی، چراغی میخواهم!»
تو اما همیشه پیش از آنکه بخواهم، پاسخ دادهای…
آن شب که گمشدهام را در پیچوخم زندگی جستجو میکردم،
نسیمی از جانب مشهد آمد و نامت را زمزمه کرد.
گفتی: «هرگز تنها نیستی؛ من ضامن آهوی جان توام…»
آقا! من حتی شایستهٔ نگاهت نیستم،
اما تو کریمی و کریمان، به شایستگی نمینگرند؛
به نیاز میبخشند…
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
ای آشنای غریب،
ای عصمت هشتم،
ای غریب الغربا،
ای شمس الشموس
و ای مولای من!
کوچه های نیشابور، هنوز بوی کلام عطرآگین تو را دارد.
هر روز که خورشید خراسان، سینه ریز زرینش را از شوق می درد
و انبوه دانههای طلاییاش از فراز آسمان بر حَرَمت میپاشد،
کبوتر دل، بهانه کنان به سوی حرم تو پر میکشد
و به سوی دانههای مِهری میرود که برایش میپاشی.
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
سلام آقا امام رضا
سلام آقای تنها
سلام دوباره به تو ای غریب الغربا
ای آقای مهربون دلم میخواد باز بیام پیشت
دلم میخواد تمام عمرم رو نوکریتو کنم
میخوام بیام به کبوترهات دوباره گندم بدم
آقا امام رضا اگه میشه منو بطلب دوباره بیام پیشت
فقط یه چیزی ضامن آهو
ازت میخوام تمام مریضها رو شفا بدی
میدونم جواب رد بهم نمیدی
چون هر وقت هر چی خواستم بهم دادی یا ضامن آهو امام رضا (ع)
محمد عباسی
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
ای آقای من، ای امام رضا!
در این کویر بیآب و عطش، تو چشمهای هستی که تشنگی جان را زلال میکند.
دلم پر از خاطرههایی است که هرگز نزیسته، اما با نام تو زنده میشود.
وقتی طوفان غم، سقف آرزوهایم را میرُباید،
به حریم امن تو پناه میبرم؛
آقاجان! این دل شکسته را دریاب،
که من در خانهات را میکوبم، با دستانی لرزان از گناه.
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
با نام رضا به سینهها گل بزنید
و ز از سرشک به بارگاه او پل بزنید
خود گفته که هروقت گرفتار شدید
بر دامن من دست توسل بزنید
حسین بوسر
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
در دیبامگ بیشتر بخوانید: صوت و متن زیارت مختصر امام رضا + صلوات خاصه امام رضا
دلم میخواهد قلم را بردارم
و برایت بنویسم از همهٔ آنچه در سینه دارم:
از شرم گناهانم، از اشتیاق دیدارت،
از خستگی راه، از ترس نرسیدن…
اما واژهها در برابرِ عظمتت قاصرند.
پس همین قدر میگویم:
«یا علی بن موسی الرضا! من بیقدر را فراموش مکن…»
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
اینجا حریم پرواز ملائک،
قطعهای از بهشت،
قبلهگاه عاشقان،
اینجا مشهدالرضا است.
صدای بال ملائک میآید
و من دوباره مقیم حریم حرم
و زائرانی که از هر سو
خود را به خاک بوسی آستانش میرسانند.
و امام رئوفی که دست مهربانیاش بر سر همه ماست….
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
آقاجان! گاهی احساس میکنم زمین زیر پاهایم میلرزد،
اما همین که نام تو را زمزمه میکنم،
گویی دستانی از آسمان، مرا به آرامی میگیرد
و بر قلههای امید قرار میدهد.
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
من برای شما نامهای نوشتم ولی شهرم کبوتر نداشت.
چشمهایم خیسخیس خوابشان برد.
شما بودید، خود خودتان!
با یک عالمه آهو دور تا دورتان! نامه را گرفتید،
لبخند زدید و صبح وقتی چشمانم بیدار شدند، دستهایم را دیگر ندیدند … .
من بال داشتم، سفیدِ سفید.
فقط نوشته بودم «کاش کبوترت بودم …».
یک روز برای رساندن یک نامه که بگوید چقدر دوستت دارد.
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
بی رضایت تو از دلم خدا رضا نمیشه
جون هرچی مرده هیشکسی امام رضا نمیشه
با دل خدائیم اگه مست ساقیم
اگه سینهچاک ابالفضلم اگه کربلائیم
همه از کرم امام رضاس برکت حرم امام رضاس
حسین بوسر
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
حسرتم چشم به در دلتنگی میماند،
به برم بیا امشب،
چشمانم تفنگی است در آرزوی آهو
نگاهم که میکنی، کبوتر لرزانی در جغرافیای روحم شعله میکشد.
آهویی در سایهسارانم خطوط آبی را تا پلکهای تو جاده میکشد.
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
آرامش…
واژهای که مدتهاست گمش کردهام…
دلتنگ آرامش بی مثال حریمت هستم
آرامش حریم تو را هیچ جای عالم نخواهم داشت…
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
آقاجان! اینجا، زیر آسمان خاکستری شهر،
دلم برای آبی گنبدت تنگ میشود.
میخواهم بال بزنم و تا آستانت پرواز کنم،
که بالهای شکستهی من را تنها تو میتوانی درمان کنی.
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
امروز، درد دلم از تحمل گذشته است.
بر درگاهت مینویسم:
«یا کریم! این دل زخمی را چگونه به تو نشان دهم؟
که حتی قلم هم از توصیف آن عاجز است…»
تو اما میدانی؛
تو که از رگ گردن به من نزدیکتری،
از نفس بریدهٔ من با خبری.
آقا! میدانم گاهی آنقدر غرق مشکلاتم میشوم
که فراموش میکنم تو همیشه کنارم ایستادهای…
ببخشید! این بار، دستم را محکمتر بگیر
تا گم نشوم…
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
دستت را میگذاری روی مرزیترین نقطه وجودت
یک حس گمشده آهسته شروع میکند به جوانه زدن…
سلام میکنی
چشمت مست تماشای گنبد طلا میشود…
بو میکشی تا ریههایت پر شود
از عطر حضور نگاه مهربان امام رضا (ع)
و احساس تازگی اندیشههای خستهات را فرامیگیرد…
زیر لب زمزمه میکنی
یا ضامن آهو یا غریب الغربا حواست به من هست؟
دلت را جا گذاشتی در حرم و گرهش زدی به ضریح امام رضا…
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
اکنون مرا به پرواز بدل کن.
همین اکنون که دلم دور دست را میخواهد.
دلم آسمان خانه تو. حوض حیاط، پنجرههای مشرقی تو را میخواهد.
اکنون معجزه کن.
همین حالا که من دلم شراره آتش است.
دستم التماس مقدر، چشمم منظره سیل اندوه،
آرزوهایم در حسرتهای بی پایان جهان درو شده.
دعاهایم با دستان فرو افتاده در بستر بیماری در مرگند.
سلام دارم به تو ای طبیب، ای مسیحا،
لحظهای نگاهم کن.
صدای شفاعتت باید در موسم بی کسی من هنگامه دلخوشی به پا کند.
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
بلیط ماندن است مانده روی دستهای من
دراین همه مسافر حرم نبود جای من؟
رفیق عازم سفر، فقط «درود» را ببر
سفارش مریض حضرت امام را ببر
-ˋˏ ༻❁✿❀༺ ˎˊ-
آیا میدانستید که میتوانید با حرم مطهر امام رضا (ع) تماس بگیرید و درددل خود را به بارگاه ضامن آهو برسانید؟
لطفا نظرات و پیشنهادات خود درباره این مطلب را از طریق بخش “دیدگاه” با ما و خوانندگان محترم مجله اینترنتی دیبامگ به اشتراک بگذارید.